آقای شهردار! کمک کنید من خبرنگار شوم
علی مصلحی ــ در نشستهای هماهنگی برای برگزاری برنامه «شب خبرنگار» که در طول یکماه گذشته و بهطور متوسط هفتهای یک نشست تقریبا سه ساعته برگزار شد، «آموزش» به عنوان یکی از بنیادیترین نیازها و پیشنیازهای کار رسانهای حرفهای مطرح، و مقرر شد در نشستهای دورهای بعدی، به شکل جدی پیگیری شود و با سازوکار مناسبی در حد امکانات موجود در سطح شهرستان و منطقه برای آن برنامهریزی شود.
این یعنی اینکه کاشان به اندازه کافی خبرنگار آموزشدیده و آگاه به ریزهکاریها و سازوکارهای کار خبری ندارد و اغلب مسئولین رسانهای کاشان هم به آن واقف و معترف هستند.
در سه دهه گذشته، دوره آموزش روزنامهنگاری بهشکل کارگاهی که خروجی آن نیروهایی باشند که حین آموزش در فرایند تعریف، تشخیص و نوشتن و انتشار خبر قرار بگیرند و وارد کار خبری بشوند، وجود نداشتهاست.
مهم نیست که چه کسی مقصر است. مهم ایناست که بدانیم وقتی آموزشی وجود ندارد، خبرنگاری هم وجود نخواهد داشت و وقتی خبرنگاری نباشد، رسانه پویا هم نخواهد بود و فقدان رسانه پویا، مساوی خواهد بود با فاصلهگرفتن شهر و منطقه از توسعه متوازن.
اینکه در ۴ سال گذشته بیش از یکهزار نیروی انسانی مازاد به بدنه شهرداری کاشان تزریق شدهاند، یعنی مهمترین نهاد اجتماعی شهر ما رشد سرطانی داشته و اکنون بهشدت بیمار است و باید برای درمان آن کلی هزینه کرد. هزینهای که اگر یک دهم آنرا خرج پیشگیری و آموزش و اصلاح میکردیم، اکنون نیاز به پرداخت ۱۰ برابر آن، برای درمان نبودیم.
آموزش نداشتیم و اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم، افتادن در دور باطلی است که تنها نتیجهاش این میشود که ۲۰ سال دیگر شهردار دیگری میآید و میگوید: «کاشان خبرنگار ندارد» و رئیس شورای دیگری از سرطان دیگری در بدنه شهر خبر میدهد. تمام. اتفاق دیگری نمیافتد.
به تعبیر شاعر شیرینسخن دیارمان «جور دیگر» ببینیم و جور دیگر بیاندیشیم و جور دیگری رفتار کنیم.
من به سهم خودم میپذیرم که خبرنگار نیستم. پول هم ندارم بروم جایی که خبرنگاری آموزش میدهند یاد بگیرم. اما اگر شورای شهر، شهرداری، فرمانداری، دانشگاه کاشان یا نهاد دیگری قبول زحمت کنند و دوره کارگاهی در کاشان بگذارند، قول میدهم که هم شرکت کنم، هم آموزشپذیر خوبی باشم و هم بعد از آموزشپذیری، در قبال نان بخور و نمیری، در خدمت شهر و همشهریانم باشم.
حدس قوی میزنم که اگر مسئولین شهر بپذیرند که «رسانه» رکن چهارم دموکراسی و یکی از ابزارهای بنیادین توسعه است، به همان میزان شهروندان علاقهمند و با استعداد فراوانی هم خواهند بود که با ذوق و شوق در این دوره آموزشی شرکت کنند، اما اینکه به اندازه من آموزشپذیر و علاقهمند باشند را نمیدانم و نمیتوانم پیشبینی کنم.
با این وصف اگر تا سال دیگر و «شب خبرنگار» دیگری، کسی برای برگزاری یک دوره آموزشی خبرنگاری گامی پیش نگذاشت، دستکم کسی هم شهامت آن را نخواهد داشت که بیپرده بگوید: «کاشان خبرنگار ندارد».