آن ِ تو، تو را، آن ِ ما، ما را …

حوریه شیوا ـ  صفحه اینستاگرام ایرانی‌ها، پر شده از تصاویر مربوط به کریسمس و آغاز سال نوی میلادی.

مادرها، فرزندهایشان را می‌برند آتلیه و کنار درخت کاج چراغانی‌شده، عکس یادگاری می‌اندازند. کپشن می‌گذارند که فلانی! یادش بخیر پارسال کریسمس بودی و امسال نیستی!

در خیابان‌ها، آدم‌هایی که لباس اردک و آشپزباشی تنشان بود و دعوتت می‌کردند داخل رستوران و کافی‌شاپ، حالا لباس بابانوئل تنشان است.

فروشگاه‌ها و مراکز تجاری بزرگ، ویترین بسیاری از مغازه‌ها، و تخفیف‌های خرید خیلی از مراکز، رنگ کریسمس گرفته‌اند.

و در این میان، اگر کسی کامنتی بگذارد یا بگوید بهتر نیست سنت‌های خودمان را حفظ کنیم؟ برچسب تحجر و عقب ماندگی فکری می‌خورد!

برکسی پوشیده نیست که جامعه ایران، در حال گذار است و اقتضای این امر، هویت‌یابی جدید است، اما این‌که این هویت متصل به کدام فرهنگ باشد و چه کمکی به رشد و اعتلای فرهنگ ما بکند، جای تامل دارد.

به گمانم جامعه ما، دچار نوعی آواره‌گی فرهنگی شده است! با این همه مناسبت‌های زیبا، عمیق، اصیل، به مرور از ریشه و سنت‌های زیبایش فاصله می‌گیرد، غافل از این‌که فرهنگ هر ملتی، درمان‌گر جامعه خودش است.

آیا اروپایی‌‌ها و کسانی که تقویمشان شمسی نیست، عید نوروز را جشن می‌گیرند؟ هفت‌سین می‌چینند؟ در مورد شب یلدا چطور؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.