ابوزیدآباد، زخم‌خورده از محرومیت مداوم

وقتی ابوزیدآباد را در گوگل جست‌وجو می‌کنید، معمولاً عنوان‌هایی مانند تور کویرگردی ابوزیدآباد، کویر زیبای ابوزیدآباد، کاروان‌سرای ابوزیدآباد و شهر زیرزمینی ابوزیدآباد، مواجه می‌شوید.

ابوزیدآباد هم از نظر بسیاری از ما یک موزه‌ی مردم‌شناسی است که باید مردم تهران و شهرهای بزرگ و مسافران خارجی بروند در آن‌جا توریست شوند و عکس بگیرند و در اینستاگرام بگذارند و شب آتش روشن کنند و بعد هم برگردند.

کمی بیش‌تر که بگردید، شاید به عنوان‌هایی مثل اهدای کتاب به کتاب‌خانه‌ی ابوزیدآباد و تغییر امام‌جمعه‌ی ابوزیدآباد هم بربخورید؛ اما این ابوزیدآباد، آن ابوزیدآبادی نیست که مردمش می‌بینند. برای آشناشدن با آن‌چه آنان می‌بینند باید کلیدواژه‌های چاله و زباله را نیز به جست‌وجوی گوگلی اضافه کنید.

در نزدیکی ابوزیدآباد، چاله‌ی بسیار بزرگی فراهم کرده‌اند و ظاهراً روزی حدود ۲۵۰ تن زباله از شهرهای دیگرشهرستان کاشان (کاشان، آران و بیدگل) را در آن دفن می‌کنند.

این‌که این کار از همان آغاز هم غیراصولی و خطا بوده به‌جای خود، اما بخش بدتر ماجرا این است که ۲۰ هکتار اختصاص داده‌شده به این کار پرشده و پیمان‌کار بخش خصوصی زباله‌های جدید را در اراضی ممنوع دفن و گاه رها می‌کند.

مردم ابوزیدآباد نه‌تنها از بوی شدید و مدام تعفن زباله‌ها در عذاب‌اند، که دچار انواع بیماری‌های پوستی و غیر آن شده‌اند که زخم‌های عفونی و سالک تنها دو نمونه از این بیماری‌ها هستند.

ابوزیدآباد نیز مانند بسیاری از شهرها و روستاهای این کشور، چهره‌ای دولایه یافته است؛ رویه‌ای توریستی و گوشت و استخوانی دردمند و زخم‌خورده از محرومیت مداوم و نادیده گرفته شدن حقوق اولیه‌ی مردم.

کورش علیانی نویسنده و روزنامه‌نگار کاشان نیوز

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.