اولین‌ها در اذهان ماندگارند

محمد ملك آبادی * : یكی از دلایلی كه اولین ها را در اذهان ماندگار می‌كند تأثیرگذاری در قلب و وجود انسان است كه آن را برای همیشه ثبت و ضبط و در گوشه صندوقچه  قلب اش جا خوش می‌كند.

ماهنامه طوبی یكی از این اولین ها در كاشان بود كه اولین شماره اش در قطع روزنامه با ورقهای كاغذی ضخیمی به ضخامت اراده مدیر مسؤولی كه طی این مدت چه رنج ها كه نكشید و چه دشمنام ها كه نشنید و چه تهدیدهایی كه نشد.

اما آنچه از ماهنامه طوبی بعد از توقف انتشار آن مانده بود این بود هر وقت و هركجا كه صحبت از  نشریه می شد، ناخودآگاه نام و یاد طوبی  برایم زنده می شد.

طوبی سالها بود منتشر نمی شد اما خیلی از كسانی كه دل در گرو آن داشتند هنوز هم وقتی مقابل کیوسک مطبوعات قرار می‌گیرند بدنبال گمشده ای  هستند که روی جلد آن لوگوی طوبی خونمایی کند.

طوبی آن زمان هم که منتشر می شد روز معینی برای انتشارش نداشت و به دلیل تنگناهای مالی بی نظم بود و برای همین بود که آخر ماه که می شد همه منتظر انتشار آن و حضورش روی کیوسک مطبوعات بودند.

گاهی به دلیل مشکلات مالی آنقدر دیر منتشر می شد که اعتراض صاحبان کیوسک مطبوعات را كه باید پاسخگوی  مراجعات مكرر مخاطبان طوبی باشند را به دنبال داشت و مدعی بودند نمی توانند جوابگوی مخاطبان طوبی باشند.

اما آنچه طوبی را سرو پا نگه داشته بود همت و اراده مدیر مسؤول سختكوش آن دكتر حمیدرضا فهیمی تبار و عشق و علاقه جوانانی بود كه بدون هیچ چشم داشتی تلاش می كردند تا در آخر هر ماه ماهنامه منتشركنند.

روزهای آخر ماه كه می شد شب روز و خستگی معنا نداشت، تایپ  اخبار و مطالب با رایانه ای كه خوراكش به جای نرم افزار‹‹ویندوز›› نرم افزار «داس» بود و شب تا صبح بیداری و تایپ و صفحه بندی و آخرالامر چاپ در چاپخانه های قم بود.

چاپ و انتشار ماهنامه طوبی پایان كار نبود، از لایی زدن و بسته بندی سهمیه هریك از كیوسكهای مطبوعاتی و توزیع آن با موتورسیكلت مراحل پایانی كار یك شماره نشریه ماهنامه طوبی طی یك ماه فعالیت بود كه برخی اوقات به جای یك شماره دو شماره مانند ساندویچ های دو نونه می شد تا جبران عقب ماندگی ماههایی كه به هر دلیلی چاپ و منتشر نمی شد شده باشد.

ماهنامه طوبی یك ویژگی هم داشت درخانه باز بود و طی این مدت خیلی ها آمدند وبعد از مدتی رفتند و پشت سرشان را هم نگاه نكردند اما برخی هم از ابتدا تا انتها با طوبی ماندند وفادار بودند چرا كه مسائل مالی برای آنها معنا م مفهومی داشت و آنچه كه آنها تا آخرین شماره وفادار به طوبی نگه داشته باشد، عشق و علاقه واقعی به طوبی بود.

طوبی با اینكه از ابتدا با مشكلات مالی روبرو و به شدت در مضیقه بود و آنچه را كه از سهم آگهی باید به سفره طوبی می آمد اما ویژه نامه های روزنامه های سراسری آن  را از سفره طوبی می قاپیدند و سفره طوبی همچنان خالی بود و با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و به امید روزهای بهترو آفتابی به حركت خود در این مسیر ادامه می‌داد.

اما طوبی با وجود اینكه با سیلی صورت خود را سرخ نگهداشته بود، خم به ابرو نمی آورد اما بزرگترین سیلی كه كاری ترین سیلی بود را از خودی ها خورد و برای همیشه ساكت شد.

.

*خبرنگار نشریه طوبی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.