اینجا ستارهباران است
مشکات آنلاین – حوریه شیوا: «اینجا برای ما خانه مهر و امید است.» این جملهای است که یکی از توانیابان کاشانه مهر میگوید. موسسه کاشانه مهر کاشان که پیشازاین در یک خانه قدیمی در خیابان محتشم بوده، حالا به یک ساختمان بزرگتر که ساخت و سازش نیمهکاره مانده، در منطقه ناجی آباد کوچ کرده است. از در که وارد میشویم، کارگرها مشغول کارند. فضا برای توانیابان مناسبسازی شده است. از رمپ گرفته تا میلههایی که در وردی نصب شده تا رفتوآمدشان را راحتتر کند. از روی رمپ آرامآرام حرکت میکنیم. کنار ورودی طبقه همکف، توانیابان روی ویلچرهایشان نشستهاند و زیر نور آفتاب مشغول گپ زدناند.
مهدیه بختیاری، روابط عمومی کاشانه مهر که خودش هم یک توانیاب فعال است، با ویلچر به استقبالمان میآید.
پنجشنبه است و امروز برای بچهها از ساعت 7:30 که سرویس به دنبال آنها میآید شروع شده است. صبحانه را کنار هم در سالن اجتماعات میخوریم، بعدازآن زیارت عاشورا برگزار میشود. ساعت ۹ تا ۱۰ نمایش طنز میبینیم. آن طرفتر، از داخل سالن صدای خنده و هیاهوی عدهای از بچهها را میشنویم، مشغول بازی تنیساند و حسابی هیجان دارند.
بعد از تایم تغذیه، کلاس آواز مهران مبینی شروع میشود. کلاسی که بچهها میگویند تمام هفته را منتظر رسیدن آن هستند و فضایش را بسیار دوست دارند.
وارد کلاس آقای مبینی میشویم. بچهها با هم مدام شوخی میکنند، سرحالاند و میخندند. استاد هم در حین تدریس سعی در تغییر روحیه بچهها دارد و کنار جدیت و انجام کار حرفهای، فضا را صمیمانه و گرم نگه میدارد.
«شیرین» یکی از توانیابان کاشانه مهر است. او میگوید: در خانه که هستیم فکر میکنیم تنهاییم و فقط خودمان چنین مشکلی داریم؛ اما فضای اینجا آنقدر گرم است که روحیه میگیریم. ارتباطات بیشتر است و همه همدیگر را درک میکنیم.
آنطرفتر، در یکی از اتاقها، یک کارگاه خیاطی است که آنجا گروهی از توانیابان در حال دوخت و دوز هستند. لباسها، برش زده به دستشان میرسد، عدهای آنها را میدوزند و گروهی دیگر با ظرافت خاصی کار دست و تزیینات روی لباسها را انجام میدهند. «زینب» یکی از این توانیابان هنرمند است که درصد معلولیتش بالاست و دستانش را بهسختی حرکت میدهد، اما تمام تلاشش را میکند و قدرتش را در دستانش میریزد تا اثری خلق کند.
«خانم معیری»، مدیر مجموعه میگوید: هدف ما این است که برای توانیابان اشتغالزایی کنیم و کاری کنیم تا آنها در آینده با مهارتی که دارند بتوانند درآمدزایی کنند.
داخل راهرو، توانیابی که قامتش کوتاه است اما توان حرکت دارد، ویلچر دیگری را برایش میراند و از دوستش میخواهد دستانش را از روی چرخهای ویلچر بردارد. اینجا محبت و همدلی موج میزند. نیازی به حرف زدن با هم ندارند که از خط نگاه هم، حرف دل هم را میخوانند.
سرویسهای بهداشتی مناسبسازی شدهاند و درها بهراحتی باز میشوند. آینه و روشویی برایشان استاندارد ساخته شده و همهچیز نرمال و عادی است. «مهدیه» میگوید: اینجا از یک جنبههایی برای همه ما از خانه بهتر است. هم از لحاظ تجهیزات و امکانات و فضایی که مناسبسازی شده است و هم از لحاظ فهم متقابل احساسات و درک مشترک.
آنهایی که کلاس دارند، سرکلاساند و آنها که نه، دوتایی در سالن روی ویلچرهایشان نشستهاند و مشغول صحبتاند. در یکی از اتاقها، اعضای هیئتمدیره جلسه دارند. خانم معیری یک پایش در کلاسهاست و نظارت میکند و پای دیگرش در اتاق کارش برای پیگیری فعالیتها.
از داخل کارگاه خیاطی صدای دست زدن و کل کشیدن میآید. انگار تولد حامد، یکی از توانیابان است! ما هم دعوت میشویم. این اولین مرحله تولد است. حامد تولد دومش را بعد از کلاس آواز استاد مبینی میگیرد. بچهها دورتادور کلاس روی ویلچرهایشان نشستهاند و استاد شروع به نواختن و خواندن برای حامد میکند. جمع فوقالعاده گرم و صمیمانهای است.
فضای زنده و پویای اینجا، عجیب بوی زندگی میدهد. اینجا، خانهای پر مهر است که در آن زندگی جریان دارد. بچههای توانیابی که وارد این مرکز میشوند، با توجه به وضعیت جسمانی و علاقهشان، نوع فعالیت دلخواهشان را انتخاب میکنند. از طراحی فرش و انیمیشن گرفته تا قلمزنی، نقاشی، خیاطی، معرق، چرمدوزی و غیره.
تا چند سال قبل هم نگاه به معلولیت ترحمآمیز بود. مردم تصور میکردند این دسته از افراد به خاطر نقص عضو کاری از دستشان برنمیآید، اما با گذشت سالها، جریانها بهگونهای رقم خورد تا شرایط مساعد و مساوی برای توانیابان ایجاد شود تا آنها نیز از خدمات بهتری بهرهمند شوند.
دراینبین اما موسسه کاشانه مهر، که توانیابان را تحت حمایت خود قرار میدهد، با فعالیت خود در طول این سالها توانسته نگاه اشتباه به توانیابان را تا حدود زیادی اصلاح کند. آنها حالا خدمات میگیرند، کار میکنند، به دانشگاه میروند، نقاشهای فوقالعادهای هستند، کتاب چاپ میکنند، مهارتهای بسیاری دارند و میتوانند ازدواج کرده و صاحب فرزند شوند.
بسیاری از افراد توانیاب، نقص عضو خود را پذیرفتهاند، اما همچنان به دنبال احیای حقوق خود در جامعه هستند. آنها دوست دارند از جانب مردم و جامعه پذیرفته شوند. این افراد به دنبال محلی برای دیده شدن هستند. جایی که به آنها کمک کند تا با وجود محدودیتهایشان ستاره شوند. جایی مثل کاشانه مهر کاشان.
منتشر شده در ویژهنامه پنجمین همایش آفتاب مهربانی – آبان 98