برگی از دفتر خاطرات یک معلم قدیمی
محمد تواضعی: چند وقت پیش با خانواده به فرفهان رفتیم و محل کارم را به آنها نشان دادم. «دبستان تراب کاشانی» اولین مدرسهای بود که در آن درس میدادم. بعد از 45 سال هنوز تابلوش با همان شکل و قواره به دیوار چسبیده بود. اما گفتند دانشآموز کم است و بچههای فرفهان میروند قمصر.
سال 52 وقتی سرپرست پست برق کارخانه حریربافی بودم، با تمام علاقهام دیدم در آن محیط نمیتوانم دوام بیاورم. وقتی آموزشوپرورش اعلام کرد معلم استخدام میکند، در آزمون ورودی پذیرفته شدم و محل خدمتم مدرسه پنجپایهای در محله فرفهان قمصر تعیین شد. با یک سال سابقه، حقوقم در حریربافی 2500 تومان بود، ولی حقوق آموزشوپرورش با خارج از مرکز 760 تومان بود که بیشترش خرج ایاب و ذهاب میشد.
صبح شنبه مادر خدابیامرزم چیزهایی را که لازم بود توی ساکم میگذاشت و از دروازه اصفهان راهی قمصر میشدم. راه دور بود و وسیله کم. میماندم و آخر هفته برمیگشتم کاشان.
کلاس مدرسه، یک اتاق مخروبه بود با درهای چوبی خیلی قدیمی که درزهای بزرگی داشت و فقط دو تا از کتیبههاش شیشه داشت. اتاق معلم هم دستکمی از کلاس نداشت. محله بالا، نجاری بود به اسم سید. آمد و تا جایی که میشد درها را تعمیر کرد. با میز و نیمکتهای شکسته کنار مدرسه هم یک تخت یکنفره برای من درست کرد. ظهر برایش تاسکباب سیبزمینی با گرد لیمو عمانی درست کردم.
مادر خدابیامرزم نایلون بنفش بهم داد برای طاقچهها. از مغازه حاج سعادت در بازار یک قلممو و یک قوطی رنگ آبی خریدم و شبها زیر نور چراغتوری همه درها را رنگ زدم. حیاط مدرسه یک باریکه بیشتر نبود. اولیای بچهها گفتند پول نداریم و بهجایش کار میکنیم. چند روز آمدند کوه را کندند و به مقدار قابل توجهی به فضای مدرسه اضافه شد.
کار دیگرم خرید موتوربرق با جلب نظر اهالی و کدخدای آبادی بود. وقتی چراغتوری و نفتی جایش را به این مهمان تازهوارد داد و لامپهای تیر برق معابر روشن شد، صحنه غرورآفرینی بود. خوشحالم آن زمان در سن 22 سالگی توانستم مفید واقع شود.
هنوز با خیلی از اهالی قمصر و شاگردهام ارتباط دارم. باید یادی بکنم از آقای باباییان و خانوادهاش که خیلی حامیام بودند. همینطور عمو نصرالله میرشکاری و سید میرزا میرشکاری کدخدای آبادی. خدا همهشان را رحمت کند.
معلمی شغل نیست، عشق است. هنوز بیشتر شبها خواب کلاس و بچهها را میبینم و همیشه گفتهام اگر دوباره به دنیا بیایم معلمی را انتخاب میکنم.