بر قبری گریه کنید که مردهای در آن باشد
یادداشت وارده ــ مراسم ختم مطالبات دانشجویی با پخش خرما و حلوا روبهروی مسجد دانشگاه کاشان برگزار شد. در کاغذی که چسبانده شدهبود، کسب رتبه آخر دانشگاه کاشان در پاسخگویی و مطالبات دانشجویی بین دانشگاههای کشور تسلیت گفته شدهبود.
اقدامات اینچنینی اغلب در شرایطی که مسئله از راههای عادی به نتیجه نرسیدهاست، برای جلب توجه و رسانهایشدن انجام میشود. اما داستان در دانشگاه کاشان روند متفاوتی را طی میکند.
در اولین قدم تحصنی روبهروی دفتر ریاست دانشگاه انجام و معترضان با دکتر «زراعت» گفتوگو میکنند. مدتی بعد معترضان به دیدار دکتر «غفاری» معاونت فرهنگی وزارت علوم نیز میروند. نوک تیز انتقادات به سمت معاونت فرهنگی دانشگاه است. معترضان از عملکرد او رضایت ندارند و خواستار برکناری او هستند.
در رابطه با این موارد چند نکته قابلتوجه است:
۱- بردن مسئله دانشگاهی به خارج از خانواده دانشگاه
دخالت نهادهای خارج از دانشگاه در امور آن ضربه جدی به استقلال دانشگاه است. در حالی که وزارت علوم به دقت عملکرد دانشگاهها را زیر نظر دارد و در مورد اخیر هم معترضان موفق به دیدار معاونت فرهنگی وزارتخانه شدهاند، و در داخل دانشگاه نیز دکتر «زراعت» با معترضان گفتوگو کرده و معاونت فرهنگی هم آنها را دعوت به گفتوگو کردهاست. (دعوتی که تاکنون بیپاسخ مانده است)
میتوان نتیجه گرفت که سازوکار کافی برای پیگیری مطالبات در داخل دانشگاه و وزارت علوم وجود دارد. در چنین شرایطی دست به دامان نهادهای خارج دانشگاه شدن و سیاسیکردن مسئله برای ایجاد فشار به مجموعه مدیریتی دانشگاه، شروع بازی خطرناکی است که بازنده اصلی آن دانشگاه به عنوان نهاد علم است نه شخص و گروه خاصی.
۲- مطالبات گنگ و بدون سند
در متنی که در خبرگزاری دانشجو از سوی دانشجویانی که خود را دانشجویان انقلابی میخوانند منتشر شدهاست، معاونت فرهنگی دانشگاه متهم به کارشکنی شده و لیست بلندبالایی از انتقادات نسبت به عملکرد وی مطرح شدهاست.
جدا از اینکه بسیاری از این موارد در سطح کشور و به تبع آن در تمامی دانشگاههای کشور کم و بیش وجود دارند (فضای دانشگاهی جدا از فضای عمومی کشور نیست و راهکار موثر و ریشهای نمیتواند صرفا بر دانشگاه تمرکز داشته باشد) صرف وجود چنین آسیبهایی برای نتیجهگیری کافی نیست و باید وضعیت دانشگاه با متوسط وضعیت کشوری مقایسه شود که نیاز به یک بررسی آماری دارد.
درست یا غلط، آمار این آسیبها محرمانه تلقی میشود، اما دانشگاه باید وضعیت نسبی خود را در میان دانشگاههای کشور منتشر کند. همچنین برنامهریزی بهتری برای اوقات فراغت دانشجویان در خوابگاه صورت گیرد تا کمتر شاهد گرایش دانشجویان به سمت آسیبهایی از قبیل اعتیاد باشیم. متاسفانه برای هیچکدام از انتقادات مطرح شده هیچ مستندی ارائه نشده است.
۳- یک سوزن به خود و سپس جوالدوز به دیگران!
منتقدان و معترضان که از میان دانشجویان فعال فرهنگی ارزشی هستند، هر کدام در یک کانون یا تشکل مشغول فعالیت هستند. آنها خود تاکنون چه فعالیتهایی انجام دادهاند؟ و چرا فعالیتهایشان نتیجهبخش نبودهاست؟
اگر معاونت فرهنگی همکاری لازم را نداشته یا همانطور که خود مدعی شدهاند در کارها کارشکنی کردهاست، چرا به ادعا بسنده و مستندات خود را منتشر نمیکنند؟ درحالی که به غیر از یک تشکل و چند کانون، بقیه کانونها و تشکلهای دانشگاه در اختیار همین اقلیت معترض است، اگر ادعای آنان در خصوص وضعیت نامناسب فرهنگی دانشگاه را بپذیریم (که البته آش به این شوری هم نیست) نقش خود این افراد در به وجود آمدن این نابسامانیها چیست؟
۴- انتقاد، فضایی برای خدمت بیشتر
منتقد و معترض حتی اگر گاهی پا را فراتر از دایره انصاف بگذارد، فرصتی برای مسئولین است تا با شناخت بهتر مشکلات، هدفمندتر کمر همت به رفع آنها بگمارند. مورد فعلی نیز خارج از این چارچوب نیست. بعضی خواستههای معترضان برای مثال شفافیت مالی، اصلاح مشکلات صنفی دانشجویان و تاکید بر حل مسائل فرهنگی از قبیل حجاب از راه فرهنگی و نه با برخورد سلبی از موارد قابل تامل در اعتراضات است که مسئولین باید بهصورت جدی آنها را مورد توجه قرار دهند.
اما کاستن اسیبها و مشکلات فرهنگی به پوشش، خود خبطی بزرگ است.
باور کنیم که دانشجویان میفهمند …