جوانان از علت مسجدگریزیشان میگویند
مشکات آنلاین – حوریه شیوا: اذان مغرب و عشاء را میگویند. در مسجدی زیبا و وسیع در یکی از پر رفتوآمد ترین نقاط شهر هستیم. با معماری اصیل و کاشیکاریهای زیبا، نورپردازی مناسب و سیستم خنککننده خوب. تمام صفهای نماز را چشم میاندازیم، جز دوسه نفر جوان، همه میانسالاند یا پیر. ظاهراً همه شرایط فراهم است، پس جوانها کجا هستند؟!
همین پرسش بهانه میشود تا به مناسبت سیام مردادماه، روز جهانی مسجد ، با چند جوان کاشانی به گفتگو بنشینیم.
کنار 25 جوان، دختر و پسر، با سلایق متفاوت هستیم. غالباً میگویند یادشان نمیآید آخرین بار کی به مسجد رفتهاند، شاید برای ختم یا مراسم مذهبی خاص مثل شب قدر. دلایلش را تجربههای ناخوشایند، فقط دیدن سالمندان در مسجد، نداشتن برنامههای جذاب فرهنگی، عدم مشارکت جوانها در امور مسجد یا عضویتشان در هیئتامنا، تنبلی و بیحوصلگی و سیاسی و جناحی شدن مساجد میدانند.
عملکرد بد دینداران؛ عامل دینگریزی
علی میگوید: به نظرم علت اصلی گریز جوانان از دین (فراتر از مساجد) این است که پاسخ سؤالهایشان را از دین نگرفتهاند، بخشی از این پاسخ نگرفتن ریشه در عملکرد بد دینداران، اعم از مسجدیها، هیئتیها، درس دین خواندگان، متولیان حکومت دینی و… دارد.
فرخنده نظرش این است که: اعتقادات مذهبی مردم و جوانها ضعیف شده و همین یکی از دلایل گریزان شدنشان از مسجد است.
شاید اگر مساجد کارکرد دیگری جز نماز، عزاداری و مراسم ترحیم میداشت، جوانها استقبال میکردند؛ یعنی کانونهایی در دلش میبود و فعالیتهای فرهنگی جذاب انجام میشد. متأسفانه اگر هم فعالیتهای فرهنگی در بعضی مساجد دیدهایم، با دیدگاههای متعصبانه از سوی سنتیها همراه بوده و کلا این ذهنیت در جوانها شکل گرفته که آدم ِ مسجدی، خشک و غیرمنعطف است.
امیرحسین از دریچهای دیگر به موضوع نگاه میکند و میگوید: گریز از مساجد، بخشی از گریز از دین و دینورزی است. دلایل دینگریزی هم متعدد است؛ ازجمله: قرائت متحجرانه از دین و ناکارآمد بودن آن نسبت به نیازهای روز جوانان، عدم صداقت بین کلام و رفتار متولیان دین در جامعه، قرائت ایدئولوژیک از دین و اساساً وجود حکومت دینی در کشور، بسته بودن راه انتقاد از مقدسات دینی، اجباری بودن دینورزی در خانه، مدرسه و اجتماع، بهروز نبودن و شاد نبودن برنامههای فرهنگی مذهبی مساجد و…
او معتقد است اگر اصرار داریم جوانها دیندار باشند و با مساجد آشتی کنند، باید نگاهها در سطح خرد و کلان به انسان و به دین عوض شود؛ دین در خدمت انسان باشد و نه برعکس.
علی، هستی، سیما، امید، نیلوفر و ریحانه، کمی بیپردهتر صحبت میکنند و میگویند: دوستان ما اصلاً نماز نمیخوانند، چه برسد به اینکه بیایند مسجد. نماز نخواندن بین آنها طبیعی شده است.
امیر میگوید ترجیح میدهد نمازهایش را فرادی بخواند، چون بهجز معدودی روحانی فهمیده و شجاع به بقیه اعتقادی ندارد.
حکومت پیرمردها بر مسجد
از این جمع جوان میپرسیم راهکار را چه میدانید؟
حامد ضمن اشاره به اینکه جوانها در امور مسجد مشارکت داده نمیشوند میگوید: سالهاست پیرمردهای خشک و مقدس بر مساجد حاکم شدهاند. درصورتیکه نیمی از هیئتامنای مساجد، باید از جوانها باشند.
علی حرف او را تائید میکند و میگوید: فکر میکنم برخورد عموماً خشک و عبوس مسجدیها و همچنین فضای بیروح مساجد عملاً جوانها را از مساجد فراری میدهد.
محسن راهکار را در شناسایی نیازهای جوانها (نظیر برنامههای فرهنگی، آموزشی، بهویژه مهارتآموزی، تفریحی و …) میداند و مطابق با این نیازها، اجرای برنامههای مفید.
حاج علی خندان، یکی از اعضای هیئتامنای مسجد الحسین (میرنشانه)، معتقد است: مشغله جوانان زیاد شده و از طرفی تبلیغات علیه روحانیت، نظام، حکومت و دولت هم وجود دارد که البته بعضی بهحق است و بعضی هم درست نیست. نهتنها عملکرد روحانیت، بلکه بعضی از مسجدیها، امام جماعتها، مسئولین مساجد هم مؤثر بوده است. خواستههای جوانان هم با نسل قدیم مسجدیها متفاوت است. نسل قدیم مسجد را تنها محل عبادت میداند و نسل جدید در کنار نماز، پایگاهی اجتماعی برای فعالیتهای همهجانبه.
راهکار این است که جوانها بیایند خودشان را نشان بدهند و همکاری کنند. خواستههایشان را مطرح کنند. جوانها باید بیایند و در امور مشارکت کنند. اینکه پذیرش در متولیان قدیمی هست یا نه، باید بالاخره جوانترها خودشان را مطرح کنند؛ نمیخواهم بگویم خودشان را تحمیل کنند؛ منظورم این است که خودشان را نشان بدهند، نه اینکه قهر کنند، نیایند و بگویند تا طبق سلیقه ما عمل نشود نمیآییم.
اگر یکی دو ماه، مرتب برای نماز بیایند، در امور مسجد کمک کنند و قدیمیها آنها را ببینند، وقتی پیرترها دیدند جوان مشارکت دارد، حالا اگر نظری هم بدهد، میپذیرند.
حاج حسین خداوردیان، یکی از متولیان مسجد سرسنگ است. او میگوید:
کملطفی امام جماعتها و افراد مسن است که جوانها نمیآیند مسجد. باید دنبال آنها فرستاد و به آنها بها داد.
باید خود جوان بیاید و با من همکاری کند، از من کار بخواهد. وقتی از من نمیخواهد، من از کجا بدانم نیازش چیست؟ اگر جوانها خواسته منطقی داشته باشند، هرچقدر پول بخواهند، ما خرج میکنیم. تعصبی نداریم. بیایند کلید من را هم از من بگیرند، همهکاره آنها باشند، ما هم شاگردشان میشویم.
یکی از راهکارهای جذب جوانان این است که مسئولین و متولیان مساجد، ازخودگذشتگی کنند. خودخواهی نکنند.
مساجد پاسخگوی نیاز جوانان نیست
حجتالاسلام منصور فرجی، مدیر حوزه علمیه کاشان دراینباره میگوید:
ما بررسیهای میدانی پیرامون این موضوع داشتهایم. دلایل کمرنگی حضور جوانان در مسجد، عوامل مختلف است؛ هیئتامنای مساجد 50 سال به بالا هستند و این خودش باعث میشود که مدیریت دست کسانی باشد که فکر جوان پسندانه ندارند. در هیئتامنای مساجد، معمولاً جوانها نادیده گرفته میشوند.
نکته دیگر اینکه، مساجد ما بحثی که مطلوب جوانان و موردنیازشان باشد ندارند که بتوانیم بگوییم مساجد ما پاسخگوی نیاز جوانان هستند. از طرفی، بیبرنامگی مساجد هم هست، هیچ برنامهای که بتواند مثلاً جوانپسند و جذاب باشد، مثل برنامههای فرهنگی، پرسش و پاسخ، سخنرانی پیرامون مسائل فرهنگی وجود ندارد. اگر هم مطالبی مطرح میشود مطلب تکراری است یا اصلاً موردنیاز جوان نیست یا مطلب علمی است؛ علمی به این معنا که ما در علم دینی و گسترش علم دینی خیلی توانمند هستیم؛ اما در فهم دینی توانمند نیستیم. جوان ما علم دینی را میداند، اینکه باید نماز بخواند و روزه بگیرد، اما دلیل و حکمت اینها را نمیداند. ما الآن برنامههایمان روی علم دین است، اما نمیگویند چطور؟ اصلاً فرق بین نماز و روزه چیست؟ چرا خدا روزه را واجب کرد؟ علم دینی بازارش داغ است، اما فهم دینی، خیر.
جوانان ما آنلاین هستند، مطالب را میفهمند شبهات را میخوانند، اگر امروز مطلبی شبههناک در فضای مجازی پخش میشود، توضیح یا حکمت و فلسفه آن را مساجد باید به عهده بگیرند. اما این اتفاق نمیافتد.
ائمه جماعات هر مسجدی هم باید بنا به فرهنگ آن منطقه صحبت کنند. نیاز مردم خیابان کارگر با خیابان امیرکبیر فرق دارد.
مثلاً در فلان منطقه آمار درگیریها زیاد است، روحانی باید در مورد دوستی، تعامل و ارتباط، همسایه داری و خویشتنداری حرف بزند، حالا بیاید راجع به نماز حرف بزند، چه ارزشی دارد؟
فرجی در پایان گفت: حدود 10 سال قبل بنده حدود 20 راهکار برای جذب جوانها به مسجد ارائه دادم. ما امور مساجد و سازمان تبلیغات اسلامی را داریم، اینها اگر بخواهند، ما مطالب را عرضه میکنیم. فقط باید مسئولینی که دغدغه دارند، وارد کار شوند و بخواهند. برای ائمه جماعات جلسه بگذارند و از آنها بخواهند.