دسته‌گل شفافیت بر مزار شهدا بگذارید

صادق صدقگو: هفته دفاع مقدس تمام شد و ادامۀ گرفتن عکس های یادگاری با خانواده شهدا و ایثارگران هم به سال آینده موکول شد.

اما در میان همه این فیلم و عکس‌های منتشر شده از دیدارها و تجدید میثاق‌ها (بعضاً نمایشی!) سخنان مادر شهیدان بارفروش (تنها خانواده 4 شهیدی استان اصفهان) حرف دل خانواده‌های شهداست که لاجرم بر دل‌ها می‌نشیند: «رفتم یه جایی صحبت کنم، گفتند حاج خانم چه حاجتی داری؟ گفتم حاجتم اینه که شما همه‌تون دروغ می‌گویید… کاری دست‌تان است برای مردم بکنید.»

کاشان، شهری است با 1732 شهید که حدود 1000 تن از پاره‌های دل این ملت، در دارالسلام‌اش آرمیده‌اند.

شهری که نه تنها در تکثّر هیئات و جلسات مذهبی مشهور است که شاید در تعدّد شرکتهای با برند ایثارگری (به نسبت جمعیت شهرستان و جامعه هدف) نیز سرآمد باشد!

شرکتهایی متعدد و متکثر با اعضای هیئت مدیره‌ای تقریباً مشابه و مشترک که عملکردی «نیمه» شفاف دارند و هر کدام ماجرایی برای خود دارند.

عملکردی که بعد از قریب به ربع قرن فعالیت و بهره گیری از سرمایه گذاری ایثارگرانی با سطح مالی متوسط به پایین (یا عموماً مستضعف) و دریافت کمکهای «ویژه» از دولت، همچنان برای سهامداران زیان‌ده تلقی می شود! زیانی مستمر که نه تنها منجر به مرگ این شرکت‌ها نشده که استمرار حیات‌شان آنها را تبدیل به حیاط خلوت همان «جماعتی دیگر» کرده است.

محمد مشهدی نوش آبادی عضو هیات علمی دانشگاه کاشان و رئیس مرکز کاشان شناسی و سهامدار یکی از این شرکت‌ها در گزارش خود از انتخابات هیات مدیره شرکت…. در آذرماه 94 می‌نویسد: «تعداد کل سهام‌داران (حاضر در مجمع عمومی)… به سختی به چند دهم درصد از ۱۱هزار نفر عضو می‌رسید (که) با توجه به این تعداد از شرکت‌کنندگان، انتخابات نیز امر کاملا فرمالیته بود. به‌ویژه آن‌که در سال‌های آغازین ایجاد شرکت، چند نفر از کسانی که همیشه در هیات‌مدیره هستند و یا در لابی‌های مدیران نقش ایفا می‌کنند، از طرف عمده سهام‌داران به اندازه صد‌ها هزار سهم وکالت دارند و محکم بر این شرکت چنگ زده‌اند. همه ضرب و زور اعضای مظلوم آن بود که لااقل بتوانند یک نفر از خودشان را که نماینده واقعی اعضا باشد، در جمع سنتی هیات مدیره وارد کنند که به نظر می‌رسید تلاش عبثی باشد. شگفت آن‌که صندوق رای نیز تهیه نشده بود و‌‌ همان کارمندی که برگه‌های رای را می‌داد، آن‌را در روی میز خود می‌چید. شاید چون همه می‌دانستند این انتخابات هیچ تاثیری در ترکیب از پیش تعیین شده نداشت.»

اخیراً فراخوانی به منظور واگذاری سهام شرکت تعاونی ایثارگران کاشان در مرحله اجراست که مثل سایر فعالیتها و اقدامات این شرکت‌ها همچنان «نیمه» شفاف و به قول یکی از اعضای هیات مدیره «مبهم» است و ایثارگران که عموماً همچون توده مردم، دست‌شان به هیچ جا بند نیست و سنگ زیرین آسیا در این «بازیِ بزرگان» هستند.

نمیدانم آیا تاکنون نهادهای نظارتی خاص به نمایندگی از 6500 خانواده شهید و ایثارگری که سهامدار این شرکت است، از اعضای محترم هیات مدیره پرسیده اند که:

در آنجا چه خبر است!؟

این شرکت‌ها برای اعضای هیأت مدیره هم مثل «سهامداران» زیان‌ده و بدون عواید است؟

اگر این سهامداران به جای خرید سهم‌های «هزار تومانی» در اوایل دهه 70، آن را در هر بخش دیگری سرمایه‌گذاری کرده بودند، صد‌ها برابر سود نمی‌کردند؟

اگر سهامداران سرمایه خود را در بانک سپرده‌گذاری کرده و یا ملکی خریداری کرده بودند، چند برابر سود نکرده بودند؟

در این شرکتها چه «سرّ مگو»یی است که سفرۀ خدمت برای برخی – از دو جناح سیاسی – همچنان گسترده و حضورشان مستمر است؟

و…

تجدید میثاق با شهدا، تنها با عکس یادگاری گرفتن با خانواده آنها و گُل گذاشتن بر قبور مطهرشان نیست، بلکه باید با شفاف‌سازی و تاباندن چراغی بر تاریک‌خانه‌ها، نور امیدی در دل‌های آنان فروزان کرد. نور امیدی که حاجت مادر شهیدان بارفروش بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.