روی دیگر سکه را فراموش نکنیم

محمد رضا زینالی * : میرزا کوچک خان از تنهایی، غربت و بی کسی کشته شد وگرنه او در عصر خود، مبارزی موثر و صاحب ایده و «یلی» بود.
ستارخان برای خودش سردار دلاوری بود؛ ولی در تنهایی باغ تهران گیر افتاد و با شهادتش به تاریخ پیوست.

مرحوم شهید مدرس، عالمی مبارز و مبرز بود و برای خودش وزنه‌ای بود؛ اما در دوران خفقان پهلوی اول، محدود و در مجلس تنها شد و نهایتاً به دست عمال رژیم رضاخانی کشته شد.

امام موسی صدر با همه عزت، نوگرایی و جَذبه ای که داشت، بی یار و تنها شد و نهایتاً مفقود شد.

گاندی و کاسترو و مائو و لنین و عبدالناصر و جناح و ماندلا و حتی هیتلر و صدام و سایر رهبران موثر و نام آور (خوشنام یا منفور و بدنام) دنیا تا وقتی یاران وفادار و از خود گذشته‌ای داشتند، قدر قدرت و قوی شوکت بودند.

در بازی شطرنج همشاه  وقتی کیش و مات می‌شود که سربازان مدافعی درکار نباشد.

امام خمینی(ره) هم از این قاعده کلی مستثنی نبود، شاید آن روز که بر درخت سیبی در نوفل لوشاتو تکیه زده بود و سپس به پشتوانه همین مردم و جوانان انقلابی «توی دهن دولت زد» حتی تصور هم نمی‌کرد که روزی در ادامه سیر مقابله با قدرتهای بزرگ دنیا، جوانان از جنس «زبر الحدید» را در کنار خود داشته باشد؛ جوانان از جان گذشته‌ای که هشت سال آتش و خون را با استفاده از مکانیزم‌های پیش رفته «خنده بر دردها»، «تمسخر بر بلایا» و «صبر بر سختی‌ها» از یکسو و گریه و ضجه‌های عاشورایی از سوی دیگر سپری کردند و پیروز حقیقی میدان جهاد اکبر و اصغر شدند.

سختی و مشقات جبهه‌های غرب و جنوب که فقط یک چشمه کوچک آن، کربلای 4 و در دل شب سرد زمستانی بدون هیچ ترس و واهمه‌ای، بر آب خروشان و خط تا بن دندان مسلح زدن دشمن بود و دست بسته و غریبانه به دست خصم دفن شدن.

آری؛ آنچه که امام خمینی را امام خمینی کرد تا مردانه از استقلال و آزادی و جمهوی اسلامی بگوید، و پیام آور عزت مسلمین باشد، وجود جوانانی و پدران و مادران آنها بود که از اول تا آخر  جنگ شجاعانه و دلاورانه پشت او ایستادند و نشان حیرت و حسرت بر روی دشمنی گذاشتند که در مقابل حماسه یاران خمینی حرفی برای گفتن نداشت.

خمینی(ره) اگر چنین جوانان و پدران و مادرانشان را نداشت اکنون شاید سرنوشت دنیا و ایران به گونه دیگری بود.

حزب الله لبنان و حشدالشعبی عراق، سرداران ایرانی و هسته‌های مبارزاتی تشیع در سراسر دنیا تمام موفقیت‌های خود را مدیون تجربه‌های انقلاب ما و دفاع مقدس هستند؛ تجربه هایی که همچون سکه‌های زر گرانبهاست و یک روی آن خمینی (ره) بود و روی دیگرش یاران کربلایی او و خانواده هایشان.

تعجب من از این است آنهایی که بودند و از نزدیک شاهد بودند، اکنون برای تبرئه خطاهای خود با نادیده گرفتن و فراموش کردن آن همه جانفشانی و ایثارگری، به گونه‌ای تحلیل می‌کنند که گویی تمام آن حماسه آفرینی‌ها کورکورانه و احمقانه بوده و پدران و مادران و همسران و فرزندان بازنده بازی بزرگی بوده‌اند که بر مبنای فریب شکل گرفته و دستاوردش نیز ….

 

درود بر آنهایی که انصاف و آزادگی را فراموش نکرده اند، سلام بر آنهایی که با شرافت، مروت و غیرت با چشمانی باز، راه خود را در حمایت از آرمانهای اسلام و انقلاب انتخاب کردند.

یاد یاران و همسنگران آسمانی ام بخیر.

 

*دیده‌بان لشکر 14 امام حسین(ع) در دوران دفاع مقدس

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.