سلامت روان، معيار مهم تعيين سطح كيفيت زندگی و رضايت از زندگی افراد جامعه

عاطفه استادزاده/ روانشناس: يكي از چالش برانگيزترين تحولات علمي در دنيا، بررسی اثرات روان و جسم بر يكديگر است.

تغيير و تحول جز لاينفك وجودي موجودات است که در جریان تحول يافتگي همواره شرايط و كيفيت آن، روند رشد و نمو را تحت تاثير قرار مي دهد.

انسان نیز از اين جريان مستثني نیست و از شرايط مختلف تاثير مي پذيرد. آنچه اين تاثيرپذيري را حول محور خويش قرار مي دهد، ماهيت چند وجهي زيستي_رواني_اجتماعي انسان است. همواره در كنار توجه به تغذيه و ورزش و سلامت جسمي، بايدكيفيت سلامت روان را در زندگي نيز مدنظر قرار داد. به طور مثال حتما مدنظر داشته باشيد كه مسائلي كه باعنوان بي تفاوتي يا به اصطلاح عموم والبته به غلط، سردمزاجي عنوان می‌گردد، در واقع سردمزاجي نيست. در بعضي موارد، در زندگي برخي افراد مسائل و مشكلات به حدي جدي مي شوند كه عواطف و روان افراد را بسيار درگير مي‌سازند تا انجا كه تغيير حالت رواني افراد در ميزان تمايلات زناشوييشان به وضوح قابل مشاهده است.

آنچه اهميت دارد اين است كه بدانيم ريشه بسياري از اين بي ميلي ها، سرد مزاجي نيست بلكه ريشه دواندن مسائل روانشناختي و مشكلات زناشويي و درون خانوادگي است كه سبب مي شود، روان آزردگي افراد از شرايط موجود در زندگی شان به اين شكل بروز يابند.

بنابراين پيشنهاد مي شود قبل از درمان هر گونه از اختلالات و اقدام به دارودرماني، حتما با يك متخصص رواندرمانگر، موضوع را مورد بررسي قرار دهيد.

افکار و هیجانات انسان، نحوه واکنش دهی او را تغییر می دهند. یکی از این واکنش ها می تواند در قالب نشانه های فیزیولوژیک و بدنی بروز یابد و ما عموما از این مساله غافل می مانیم که بیماری های جسمی مثل زخم معده، سندرم روده تحریک پذیر و سایر اختلالات گوارشی ناشی از اضطراب، انواع بیماری ها و مشکلات پوستی، اختلالات بینایی و حسی، بیماری های قلبی عروقی و حتی یک فشار خون بالای شایع در جامعه و بیماری های تنفسی شایعی چون تنگی نفس و آسم و به طور ویژه بیماری های متابولیک، همه و همه تحت تاثیر سلامت روانی افراد می باشند تا آنجا که ابتلا، شیوع و سیر پیشرفت بیماری ها نیز می تواند تحت تاثیر حالات روانی انسان کاهش یا افزایش یابند.

چنین اختلالاتی در دنیای پزشکی و روانشناختی با عنوان اختلالات سایکوسوماتیک (پسیکوتیک) عنوان می شوند.

قرن ٢١ ، قرن شيوع اختلالات سايكوسوماتيك يا شبه سايكوسوماتيك است كه با شيوع روزافزون اين دسته از اختلالات، روزانه مردم جهان به بيماري هاي بيشتري مبتلا می‌شوند. اختلالات سايكوسوماتيك یا به تعبير ساده تر، اختلالات روانتني، ان دسته از بيماري يا اختلالاتي هستند كه نمود و ظاهري جسمي دارند ولي در اصل ريشه اصلي ابتلا و شيوع آنها، مشكلات و زمينه هاي روانشناختي در افراد است.

به این ترتیب که این بیماری ها به صورت اختلال در عملکرد بدنی ظاهر می شوند که تحت تاثیر ذهن و روان افراد، ایجاد، بروز و شیوع می یابند بر این اساس که عوامل روانی می توانند دستگاه های عضوی بدن را تحت تاثیر قرار دهند. به طور مثال دیابت نوع2 به عنوان يكي شايع ترين اختلالات قرن حاضر و سومين عامل مرگ و مير در جهان به ويژه با نرخ بالاي ابتلا به آن در ايران، عوامل روانشناختي در ايجاد و حتي تشديد آن به اثبات رسيده اند. به اين ترتيب، تاثير روان درماني بر اين دسته از بيماران با دامنه ای از اختلالات متابولیک یا گوارشی، تا انجا موثرند كه بيماراني كه طي درمان دارويي، از روان درماني زير نظر يك متخصص به عنوان درمان مكمل استفاده كرده اند، ضمن عدم عود بيماري، به وضوح افزايش سطح كيفيت زندگي و سلامت روان را گزارش نموده اند تا آنجا كه در بسياري از موارد، ضمن اصلاح سبك زندگي، با افزايش سطح سلامت روان افراد، به طور كلي درمان دارويي را كنار گذاشته و سطح کیفیت زندگی این دسته از افراد به طور چشم گیری ارتقا یافته است.

ازاين رو همواره در نظر داشته باشيد كه عوامل روانشناختي در تمام طول زندگي به ويژه در خلال تجارب اولين سال هاي زندگي بايد به عنوان عوامل بسيار مهم در كيفيت زندگي و سلامت افراد در نظر گرفته شوند.

كيفيت زندگي، معيار مهم سلامت در دنياست و هر فرهنگي بر اساس معيارهاي جامعه خود در پي افزايش سطح كيفيت زندگي در ميان مردم جامعه خود است.

اختلالات رواني همانطور كه مي توانند به عنوان عوارض يك بيماري مد نظر قرار گيرند، لازم است به طور ويژه به عنوان عوامل زمينه ساز بيماري ها و اختلالات نیز به طور جدی مدنظر قرار گيرند.

باتوجه به گسترش روز افزون اختلالات روانتنی، نگرش به اين دسته از اختلالات مزمن براساس مدل زيستي_رواني_اجتماعي، تلفيق ابعاد اجتماعي و روانشناختي آن ها را ايجاب مي كند.

تا دستيابي به درمان قطعي اختلالات سايكوسوماتيك، راه طولاني در پيش روست اما درمان فردي كارامد ضمن مراقبت طبي و دريافت حمايت رواني_اجتماعي نيز تاثير به سزايي بر كاهش ميزان بروز، شيوع و همچنين پيامدهاي حاد و مزمن خواهد داشت. واقعيت اينست كه ضمن مراقبت هنرمندانه،  درمان اين اختلالات باید بر مبناي اصول روانشناختي استوار باشد.

در تمام برنامه هاي درماني و تمامي ابعاد زندگي، در نظر داشتن ابعاد رواني و دريافت حمايت رواني_عاطفي_اجتماعي ادراك شده به ویژه از سوی خانواده، جهت افزايش  سطح سلامت روان و به مراتب افزايش سطح كيفيت زندگي افراد جامعه، لازم و ضروري به نظر مي رسد. امروزه در نظام سلامت كشور نيز مهار بيماري هاي مزمن از اهميت ويژه اي برخوردار هستند. درمان قطعي اختلالات مزمن بسيار مشكل وتا حدي غيرممكن خواهد بود،  ازاين رو مطلوب نمودن سطح كيفيت زندگي افراد جامعه بايد به عنوان يك امر مهم در سياست گزاري هاي كلان يك جامعه مدنظر قرار گيرد. بهزيستي هيجاني، ميزان انرژي رواني، حمايت اجتماعي ادراك شده، امنيت رواني به ويژه در خانواده و ازسوي والدين و به طوركلي سطح مطلوب سلامت روان در توسعه زمينه هاي بهداشت روان_ درمان و سلامت عمومي جامعه، از تاثير غير قابل انكار برخوردار مي باشند.يك روانشناس متخصص، در كمك به مردم براي خوب زندگي كردن و كنار آمدن با شرايط مشكل زا و اختلالات و بیماری های آسيب زاي سايكوسوماتيك نقش ارزشمندي دارد. باید این مهم را پذیرفت که کاهش رشد اختلالات روانتنی زمانی به وقوع می پیوندد که مسائل روانشناختی و اهمیت به مسائل روانی و سلامت روان، همپای سلامت جسمی در جامعه از جایگاه ویژه ای برخوردار شوند.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.