سلامی دوباره به رفیق قدیمی و صمیمی

مهدی احمدیان * : چسب ماتیکی، قیچی، زرنگار، کاغذ کالک، خط کش و … چیزهایی بود که یک زمانی با آنها یک نشریه به نام طوبی آماده برای چاپ می شد.

روزهایی بود که 48 ساعت تمام نمی خوابیدیم (البته دلهره و اضطرابهای هفته ها و روزهای قبل که جهت هماهنگی تهیه مطالب و آگهی ها و … بر ما می گذشت را باید به آن اضافه کرد) و بعد از آن برای چاپ می رفتم تهران و یا قم و یا با ماشینهای قم می فرستادم لیتوگرافی و چاپخانه و بعد از آن می رفتم سر کار.

نشریه هم که بعد از یک یا دو روز از چاپخانه می آمد تا نشده بود مجبور بودیم چند  نفری روی زمین بنشینیم ونشریه تا بزنیم.

وسیله پخش نشریه هم دوچرخه هامون بود و بعد از اینکه شماره جدید منتشر می شد دوباره مجبور بودم با دوچرخه همه شهر را طی کنم و شماره های قبلی را جمع آوری کنم.

سخت بود ولی حالا که فکرش را می کنم شاید بهترین خاطرات عمرم را توی نشریه طوبی سپری کردم و این عشق بود که ما را سرپا نگه می داشت.

جدای از مدیر مسئول آقای فهیمی تبار و سردبیر آقای عدالت ؛ افراد زیادی در نشریه قلم زدند، خدمت کردند و… خیلی ها آمدند و رفتند و بعضی ها هم الان در بین ما نیستند. یادی کنم از مرحوم سیدمرتضی مطهری که برای طوبی صفحه آرایی می کرد. همچنین عزیزانی مانند سید محمود مطهری، حمید کارگر، حسین پیمان راد، مهدی فرجی، حسین حسن پور، علی صداقت، مصطفی توفیقی، سید سعید هاشمی، جابر تواضعی، صادق صدقگو، محمد ملک آبادی و همچنین خانم ها علوی، صادقی و… که همگی واقعاً بدون هیچ چشمداشت مالی زحمت می‌کشیدند.

خوشحال بودیم که قرار است دوباره نشریه طوبی چاپ شود، امیدوار بودیم که طوبی با تیم جدیدش (مدیر مسئول و سردبیر جوانش) و هیأت تحریریه تازه نفسش همیشه روی گیشه روزنامه فروشی ها به همه مردم خصوصاً کاشانی ها لبخند بزند اما…

.

* مدیر اجرایی سابق نشریه طوبی

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.