مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَوة 1

صادق صدقگو:  «مشكات‏» روزنه یا طاقچه ‏اى بود كه در دیوار اتاق مجاور با حیاط می ساختند و چراغ را روى آن می گذاشتند، دو طرف آن از شیشه ساخته می شد تا داخل اتاق و صحن حیاط را روشن سازد و مردم به آن «جاچراغى‏» می گفتند. و همچنین وسیله‏اى شیشه‏ ای بود كه دری داشت‏ به شكل مكعب مستطیل كه چراغ را در آن قرار می دادند. به طور كلى به هر محفظه شفافى كه بتوان در داخل آن چراغ گذاشت تا از باد و توفان مصون بماند مشكات اطلاق می شود. معناى امروزى این واژه «چراغدان‏» است.

مفسران كلام الهى نیز هر یك فراخور استعداد و دریافت‏خویش، از امثال قرآنى تعبیراتى دارند. از این رو بین آنان در تفسیر کلمه مشکات اتفاق نظری وجود ندارد و در بین تفاسیر موجود، مراد از کلمه مشکات در این آیه را نبی مکرم اسلام(ص)، حضرت فاطمه (ع)، ائمه هدی (ع) و یا مومنین تعبیر و تفسیر کرده اند. اما اهل ذوق و عرفان از این تشبیه قرآنى استفاده تعلیمى كرده و در این زمینه سخنان لطیف و دقیقى ابراز داشته‏اند، از جمله آنان ملاصدرا، كلام الهى را به «مصباح‏» و دل عارف را به «زجاجه‏» و سینه او را به «مشكوة» همانند كرده است.

در سال 1384 که موج وبلاگ نویسی در بین فعالان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور بالا گرفته بود، نام «مشکات» را برای وبلاگم برگزیدم که به این آیه از سوره نور مزین بود و روزنوشت، عکس نوشت و تحلیلهایم از وقایع روز را در آن منتشر می کردم. وبلاگی که در 4 سال فعالیت داشت و برخی مطالبش به فراخور موضوع و محتوا، بازدیدهای قابل توجهی داشت و در فضای مجازی نیز باز نشر می شد.

دلیل اینکه نام «مشکات» را برای وبلاگم برگزیدم، آن بود که بر این باور بودم (و هستم) که قلم می تواند چون نَفَسِ انسان مومن و سینه عارف، همچون چراغدانی روشنی بخش جامعه و هدایتگر مردم به سوی نور هدایت باشد. نور این چراغدان، از شفاف سازی و روشنگری، بیدارگری و آگاهی بخشی به مردم جامعه برخاسته است.

نوری هراس آور بر محافل تاریک و تاریکخانه هایی که مولد تخلفات، معامله و فساد است. نوری که دلهره در دلهای معامله کنندگانی می افکند که مخفیانه و پشت پرده، مصالح شخصی و مطامع گروهی را فدای منافع عمومی می کنند. نوری که در کنار پیشرفتها، فرصتها و توانمندیها، بتواند کاستی ها، تهدیدها و ناکامی ها را به مسئولین نشان دهد. نوری که از دریچه صنداقت و انصاف تابیده است و نوید بخش فردایی بهتر برای این مرز و بوم و مردمانش است.

این نور و روشنگری هایش، برخاسته از قلمی است که هرگز«شرافت» اش را نمی فروشد. شرافتی که از «صداقت» و «انصاف» آن نشأت گرفته است از این رو خداوند در قرآن به این قلم و آنچه می نویسد قسم یاد کرده است. 2

شرافت قلم گاهی با چشم فروبستن بر وقایع مهم و سکوتی مصلحت اندیشانه ، به فراموشی سپرده می شود و اصحاب رسانه ای که قرار است چشم بینا و زبان گویای مردم این جامعه باشند، درگیر منافعی شخصی و گروهی و در عین حال زودگذر می شوند و مطالبه گری را فدای معامله گری می کنند. از این روست که متاسفانه دیده می شود صداقت و انصاف نه تنها در میان برخی اصحاب رسانه و روزنامه نگاران که در میان بعضی اهالی فرهنگ و سیاست نیز تبدیل به کیمیایی نایاب شده است.

در طی بیش از دو دهه فعالیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و نزدیک به 17 سال فعالیت مطبوعاتی و رسانه ای (از خبرنویسی ساده در اوایل دهه هشتاد در نشریه طوبی تاکنون) بی اغراق کسی را مثل برادرم محمد علی خرمی ندیده ام. دغدغه های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی اش او را تبدیل به فرد مطالبه گر، بیدارگر، تلاشگر، ایثارگر و ناآرامی ساخته است که در عین صداقت، انصاف و شرافت بر سر ارزشها و آرمانهایش، حتی حاضر به تعامل با همفکرانش نشده و برای تحقق اهدافش خستگی ناپدیز است.

خرمی به عنوان یک دانش آموخته در حوزه و دانشگاه و تربیت یافته در خانواده ای فرهنگی، دغدغه مند، پاکدست و آزاده ، در این مدت دوسال در قامت مدیر مسئول رسانه های مشکات آنلاین و مردم کویر به خوبی نشان داد که اعتقادی به تقیّه، مدارا و راز پوشی ندارد تا مانند برخی به رعایت مصلحت، حقیقت را به مسلخ برده و ذبح کند. از این رو می توان ادعا کرد که او ابوذر وار سکوت مصلحت اندیشانه را خیانت به مردم جامعه، ناقض رسالت قلم و نافی شرافت اهل قلم می داند.

برای مشکات آنلاین که همچون چراغی بر محافل تاریکِ تاریک اندیشان است،

برای محمد علی خرمی که دغدغه هایش برای اصلاح وضع موجود هرگز او را به ورطه بی تفاوتی، سودجویی و یا حتی سکوت منفعت طلبانه نیفکنده است،

برای همسر و خانواده اش که در این رسالت همراه، همدل، همصدا و همپای او بوده اند و استقامت مشکات آنلاین و محمد علی خرمی مرهون صبوری و شکوری آنان است،

آرزوی موفقیت، سربلندی و بهروزی دارم.

قلم و اندیشه اش پویا و مانا باد.

 

 

پی نوشت:

1-   اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (سوره نور- آیه 35)

2-  ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ (سوره قلم – آیه 1)

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.