چشمارو ایین باستانی اخرین چهارشنبه سال در روستای آذران کاشان

در فرهنگنامه های فارسی چشمارو را به معنای حرز وچیزی برای دفع چشم زخم معنی کرده اند.
دراشعار شاعران پارسی گوی نیز به همین مفهوم امده است مانند این ابیات عطار نیشابوری:
هست خورشید رخت زیر نقاب
جمله ی ذرات چشماروی تو.

 

تو هم ای خواجه چشمارویی امروز چوچشماروی زیبا رویی امروز.
…و این بیت فخرالدین اسعد گرگانی:
باش چشماروی او امروز تو
بعد از این فردا سپندش سوز تو .
اما در ادامه معانی چشمارو در بیشتر فرهنگنامه ها چنین امده است:
کوزه ای که در آن پول بریزند و به منظور دفع چشم زخم آن را از فراز بام بلندی میان کوچه اندازندو مردم پولهای آ ن را ببرند

در این نوشته معنی دوم مورد نظر است که باز شاعران فارسی گوی در اشعار خود چشمارو را به معنی کوزه ای که روی ان نقش چشم و ابرو کشیده در آن پول ریخته یا حتی در برخی روستاها با پارچه های رنگارنگ انرا می آراسته اند و برای دفع چشم زخم در مناسبتی خاص آن را از فراز بام به کوچه می انداخته ابیاتی آمده است .

 

بیت دیگری ا ز فخرالدین اسعد گرگانی در منظومه ویس و رامین :
چو از تو کس نیابد خوشی و کام
چه روی تو چو چشماروی بر بام
مجد همگر در این بیت به لباس چشمارو اشاره دارد:
لباس دولت خصم تو باد عاریتی
چو جامه ی سر عید نفیس چشمارو
که در این بیت سر عید منظور همان چهارشنبه اخر سال است . در روستای آذران کاشان آیین های باستانی پا برجا ی مانده اند که یکی از آنها چشماروست نویسند در ایام خردسالی یکبار شاهد مراسم چشمارو بوده است .

 

بدین صورت که در آخرین چهارشنبه سال کوزه یا ظرف سفالینی را از مواد خوراکی پر کرده و گاه سکه ای را نیز میان خوراکی ها جای میدادند و بر روی کوزه با ذغال چشم و ابرو و شکل ها گوناگون رسم می کردند و معمولا کوزه رادر لباس پاره یا کهنه ای قرار میدادند یا نخهای بلندی را به آن می بستند و از فراز بلندترین بام خانه که معمولا پشت بام بالا خانه ها بود به کوچه یا محل عبور رهگذران پرتاب میکردند و اغلب کودکان از خوردنی های ان بهره مند میشدند و خوش شانس ترین رهگذر نیز به سکه دست می یازید و اعتقاد بر این بود که اهل خانه با چشمارو از نحوست و چشم زخم در امان خواهند بود و نیز این ایین را چه بسا عامل گشادگی روزی در سال بعد میدانستند.

 

گر چه در برخی نوشته ها این آیین را همزمان با مراسم شب چهارشنبه سوری ذکر کرده اند اما همچنان که گفته شد مراسم در عصر آخرین روزچهارشنبه سال اجرا میشد و از مراسم چهارشنبه سوری جدا بود .شاید نزدیکترین بیت در باره ی چشمارو از سعدی شیرازی باشد .
شیخ اجل در باب دوم بوستان صمن بیان حکایتی ،از بخیلی نوانگر ی که در بند مال دنیاست ، او را با این بیت مخاطب قرار داده است:
چو چشمارو آنگه خورند از تو سیر
که از بام پنجه گز افتی به زیر
‘اگر چه در سالهای اخیر این ایین در آذران انجام نشده اما شنیده ها حکایت ازانجام ایین کهن فرهنگی چشمارو در برخی نقاط دیر پای شهرستان دلیجان دارد.
ایدون باد

 

دکتر مصطفی جوادی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.