چیدمان پرسپولیس از اول خوب نبود/ بسته بازی کردن یک تیم، دلیل قانع کننده ای برای نتیجه نگرفتن نیست/تعویض رضاییان اشتباه بود

«رضا پرکاس» مربی و مدرس فوتبال در یادداشتی به تحلیل شهرآورد سرخابی های پایتخت پرداخته است.

 

متن تحلیل پرکاس بدین شرح است:

 

نیمه اول ::
استقلال دفاع تیمی را از درون زمین حریف شروع می کرد. با این کار می خواست بازی سازی از انتهای زمین پرسپولیس را مختل کند، ولی چون فاصله طولی تیم آنها زیاد بود، فضاهای بین خطوط خود را کمتر می توانستتد پوشش دهند.

پرسپولیس با پاس های تک ضرب و سرعتی، با همکاری مسلمان، احمدزاده و امیری توانستند از جناح چپ خود حملاتی را روی دروازه استقلال داشته باشند.

چون تیم استقلال بیشتر در ميانه ميدان تجمع داشت، برای مهار نفوذهای عمقی سروش رفیعی، همچنین بستن طارمی و به ويژه وحيد اميري که بیشتر داخل بازی می کرد و فضای کناری را برای نفوذهای مسلمان و احمدزاده باز می گذاشت، و در نتيجه جناحین استقلال بخصوص منطقه راست آنها خالی می ماند و در برابر بازی سرعتی حریف، جا بجائی به کناره را سریع نتوانستند انجام دهند و این زمینه ساز خوردن گل اول آنها بود.
در ادامه ی بازی، پرسپولیس آهنگ روان بازی خود را از دست داد و بیشتر حرکات پ ابه توپ یا پاس های عرضی و کوتاه را انجام دادند.

در این زمان استقلال حجم تیم خود را از نظر طولی کمتر کرد و با نفرات بیشتری در زمین پرسپولیس حاضر شد.

نتیجه آن گرفتن توپ دوم یا برگشتی بود که روی هر دو گل اول و دوم آنها تاثیر مستقیم داشت.

از طرف دیگر حملات استقلال از سمتی پایه ریزی می شود که نقطه قوت پرسپولیس در تدارک حملاتش بود. یعنی با حرکات رو به جلو احمد زاده و خالی شدن فصای پشت او. گل سوم استقلال درست از همین فضا بدست آمد.
هرچند که با اشتباه تاکتیکی دفاع مرکزی پرسپولیس کمک زیادی به کاوه رضایی شد، جا ماندن جلال حسيني و بعد باز گذاشتن منطقه خطر بوسیله انصاری. این را نمیتوان اشتباه تکنیک فردی دانست بلکه ابتدا اشتباه تاکتیک دفاعی گروهی و در انتها اشتباه تاکتیک دفاع انفرادی است که برای این بازیکنان و این تیم چندان مناسب نیست.
تا پایان نیمه اول توجه استقلال به سمت چپ دفاع پرسپولیس بود، دفاع تیمی را از ابتدای زمین خود شروع و عملا با تک مهاجم بازی را ادامه داد.

در مقابل پرسپولیس بیشتر سعی در نفوذ بوسیله حرکات پا به توپ مسلمان و بعضا سروش رفیعی داشت که با تجمع بازیکنان حریف کمتر توانستند به اهدافشان یعنی رسیدن به منطقه جریمه استقلال شوند. البته حملات کم خطری را هم با نفود از جناحین طراحی کردند.
نکته قابل توجه در این نیمه، خروج رحمتی در منطقه شش قدم و مشت کردن چندین ارسال بود که کمتر از رحمتی دیده شده است.
نیمه دوم
تیم استقلال کاملا با تک مهاجم بازی کرد و پرسینگ را از نیمه خود در دستور کار داشت.

تیم پرسپولیس دیگر به بازی سرعتی و تک ضرب روی نیاورد و دلیل آن بسته شدن فضاهای بین تیمی استقلال بود که با تجمع در زمین خود، راههای پاس و نفوذ را بسته بودند.

در اينگونه مواقع پرسپوليس برنامه اي براي نفوذ از جناحين با بازيهای تركيبی و سرعتی را كمتر در دستور كار خود داشت و براي باز كردن دفاع انباشته حريف ، تاكتيك مناسبی را تا پايان مسابقه ارائه نداد ! مثلا عرض دادن به تیم خود، بازی در زمین خود برای حجیم کردن طولی تیم استقلال، دورزدن مدافعان کناری با حرکات ترکیبی و فضا سازی برای شوت زدن یا دیگر تاکتیکهایی تهاجمی در برابر حریفی که بسته بازی می کند و فقط به ضد حمله توجه دارد.
در نیمه دوم بازی یکنواختی را شاهد بودیم ، حرکات زیاد پا به توپ مسلمان ، رفیعی و اشتباهات زیاد در پاس ها، بعضا تداخل در پست های بازیکنان پرسپولیس، مثلا برگشت زیاد امیری و جابجایی مسلمان که بیشتر به فشردگی خطوط تیم حریف منجر می شد.
نوع بازی ماهینی بیشتر تاخیری بود و برای تیمی که برای جبران نتیجه بازی می کند مناسب نبود.

 

اینجا برای تحلیل بهتر به چند نکته اشاره می کنم.

چیدمان تیم پرسپولیس از ابتدا بازی خوب نبود. آنها برای جبران غیبت کامیابی نیا ، بازیکنی را در آن پست بازی دادند که توانای اینکار را ندارد، در پست تخصصی خوش به مراتب کارایی بهتری داشت و روی گل اول استقلال این ضعف نمایان است.
از دست دادن ریتم و نظم تاکتیکی در پرسپولیس بعد از زدن گل اول ، که این موضوع مهم و مشکل بزرگی است.
تعویض رامین رضاییان که تقریبا جنگندگی در وسط میدان و قدرت ارسالها تند و تیز و خطر ناک را از پرسپولیس گرفت.
اصرار به تک روی و پاس های کوتاه عرضی که جلو رونده نبود، اصرار به نفوذ از عمق که با دو هافبک دفاعی استقلال سخت شده بود.
ارسال های مستقیم که با توجه به روز خوب پادوانی کارایی نداشت، زدن کرنرهای زیاد ولی بی هدف، هر چند که گل دوم پرسپولیس روی ضربه کرنر بدست آمد.
در تیم استقلال، فضاهای زیاد بین خطوط که در برابر بازی تک ضرب و سرعتی آسیب پذیر میشوند (گل اول پرسپولیس).
عقب کشیدن زود هنگام تیم بعد از زدن گل سوم ، مخصوصا در نیمه دوم با تعویضهای کادر فنی. هر چند شاید گفته شود برای حفظ نتیجه ، در صورتی که استقلال با داشتن بازیکنان سرعتی و رونده در جناحین می توانستتد با برنامه ای خاص در مقابل شیوه بازی حریف باز هم به گل برسد.
با توجه به نوع بازی تیم استقلال در نیمه دوم و عدم إرسالهای مستقیم صحیح برای تک مهاجم خود ، آنهابیشتر بدنبال برهم زدن حملات تیم پرسپولیس بودند .
می توان عنوان کرد که روی گلهای تیم استقلال، تفکرات تاکتیکی از سوی کادر فنی تاثیر گذار نبوده بلکه بیشتر انگیزه بازیکنان برای جبران گل خورده ، که با فشار بر روی دفاع حریف و اشتباه آنها، توانستند با بوجود آوردن سه موقعیت حمله ، 3 گل بزنند.
پرسپولیس دو تعویض خود را انجام نداد ، البته این به تنهایی نمی تواند نکته منفی باشد ، ولی کادر فنی پرسپولیس می توانست به جای بازی دادن بازیکنی در پست غیر تخصصی ، سیستم خود را کمی تغییر دهد و با تعویض در اواخر بازی، قدرت تهاجمی و هدف دار خود را بیشتر کند.
در انتها می خواهم بگویم: در فوتبال مدرن و پیشرفته، بسته بازی کردن یک تیم نمی تواند دلیل قانع کننده ای برای عدم نتیجه مطلوب باشد.( هر چند کار نتیجه گیری را سخت خواهد کرد). راهکارهایی وجود دارد که می توان، در زمان بازی انجام داد.
به عنوان نمونه :
سرعت دادن به گردش توپ، با پاسهای تک ضرب عرضی- عمقی.( همان کاری که در 10 دقیقه اول بازی از تیم پرسپولیس شاهد بودیم).
اگر به فوتبال روز دنیا نگاه کنیم؛ بازی روز شنبه شب تیم آلاوس در برابر تیم بارسلونا یا نمونه دیگر آن، بازیهای مقدماتی جام جهانی در منطقه اروپا، تیم ملی آلمان در برابر تیم ملی جبل الطارق، که بازی اول 6 بر 0 و بازی دوم 8 بر 0 تمام شده.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.