کاشانی‌ها منتظر مسئولان نمانند

«زندگی اجتماعی در عصر جدید با محوریت شهر رقم می‌خورد. شهر ظرفی است که حیات اجتماعی در آن جاری می‌شود. شهر، در مردم‌شناسی نه به عنوان کالبدی بی‌جان، بلکه به عنوان ارگانیسمی حیات‌مند و سوژهای مستقل مطالعه می‌شود. برای مردم‌شناس، شهر زنده است؛ هم نفس می‌کشد و هم به نفس‌نفس می‌افتد.
رابطه مردم‌شناس و شهر، نه سوژه-ابژه بلکه سوژه-سوژه است. به این ترتیب مردم‌شناس شهری، در مطالعه شهر به دنبال ایجاد بیناذهنیت، میان خود و شهر است، تا وارد دنیای شهر شود و آن‌را فهم کند».

این نقطه‌نظر فردی در مورد شهر است که او را بیشتر با اظهارنظرهای جنجالی‌اش در حوزه‌های مختلف از فلسفه تا عرفان و از سینما تا فوتبال می‌شناسیم.

گفت‌وگو با پژوهش‌گر، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه تهران، در عین سادگی، پیچیدگی خاص خودش را دارد! مصاحبه چارچوب‌مند با «ابراهیم فیاض» که با کلیشه‌ها، مناسبت چندانی ندارد، کار آسانی نیست. با او در مورد «توسعه» هم‌سخن شدیم که ناگزیر صحبت به مهاجرت، گردش‌گری، موسیقی و حتی فرودگاه کاشان هم کشید:

آن‌چه که در چند شماره «سیلک» به آن می‌پردازیم، کلیدواژه‌ای به نام «توسعه» است. چگونه می‌توان به آن دست یافت؟

باید به صورت مصداقی در مورد آن سخن گفت، به عنوان مثال کاشان فارغ از پشتوانه تاریخی و فرهنگی، به واسطه ظرفیت‌های اقتصادی و صنعتی، حتی می‌تواند یکی از مقصدهای مهاجرت باشد. که این امکان خود قادر است مقدمات توسعه در آینده باشد.

طبیعتا آسیب‌های نمونه‌ای که ذکرکردید(مهاجرت) هم باید مدنظر باشد. آن را چگونه می‌توان حل کرد؟
اجازه دهید مشاهدات خود را از شهرهای اطراف تهران بازگو کنم. در این شهرها، عمدتا اتباع بیگانه زندگی می‌کنند، بیشتر فروشنده از این جمعیت هستند و قریب به اتفاق کارگران نیز جزو این دسته‌اند. اما نه تنها مشکلی وجود ندارد، بلکه موجب رونق و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز هم شده‌اند.

چگونه؟
با اجتماعی کردنشان. با استفاده از نهادهایی مانند مسجد و بازار. این کارگران و فروشندگان به دلیل معاشرت با مردم این مناطق-که دارای زیستی مذهبی هستند-از آن‌ها تأثیر گرفته‌اند و خلق و خویی شبیه مردم پیدا کرده‌اند. در این شرایط خبری از بزه‌کاری‌های منتسب به این جمعیت در کلان‌شهرها نیست، چون آن‌ها با وجود تمایزهای ملیتی، اما بخشی از آن فرهنگ شده‌اند.

بنابراین منظورتان این است که برای مصونیت از آسیب‌های توسعه، نظیر مهاجرت، بسترهای اجتماعی تقویت شود؟
بله! شما در شهرتان باید نهادهای اجتماعی، فرهنگی و حتی تفریحی را گسترش دهید. توسعه فرهنگ‌سراها، یکی از مصادیق این امر هستند. سینما، کانون‌های فرهنگی و هنری مثال‌های دیگری در این زمینه‌اند.
نکته دیگر آن است که بسیاری از ظرفیت‌های موجود هم مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. به عنوان نمونه؛ مطمئن هستم بسیاری از کاشانی‌ها، هنوز بسیاری از مکان‌های دارای هویت شهر خود را از نزدیک ندیده‌اند.

وظیفه مدیریت شهری در این خصوص غیر از ساخت فرهنگ‌سرا چه چیزهای دیگری می‌تواند باشد؟
شهرداری‌ها نباید در این زمینه نگاه و رفتار اقتصادی داشته باشند. گرچه این موضوع به خودی خود در درازمدت، آورده‌های قابل‌توجهی را برای آن‌ها به ارمغان می‌آورد، اما منظور این است که نباید آن را به عنوان محملی برای تجارت محسوب کنند.
زمینه استفاده شهروندان خود را از نمودهای فرهنگی فراهم کنند. حمایت از برگزاری کنسرت‌های موسیقی اصیل می‌تواند اقدامی در این زمینه باشد.ابراهیم فیاض

اما در شهرهایی مانند کاشان به واسطه باورهای مذهبی، مقاومت‎هایی در برابر آن صورت می‌گیرد. این مشکل چگونه قابل حل است؟
با تکرار و انتخاب‌های درست، این موضوع قابل حل است. اگر از نوازندگان و خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی که بخشی از فرهنگ بومی و ملی ما را تشکیل می‌دهند، دعوت شود که دارای آثاری فاخر در این حوزه هستند-نه موسیقی‌های مبتذل بدون پشتوانه فکری و فرهنگی- و این اتفاق، به یک جریان عادی و پرتکرار تبدیل شود، می‌توان این نگرانی را رفع کرد.

گردشگری به یک صنعت در جوامع توسعه‌یافته تبدیل شده، اما همان‌طور که می‌دانیم این اتفاق در کشور و البته در کاشان رخ نداده است. چطور می‌توان به سمت این هدف پیش رفت؟
ابتدا بحث اقلیم و جغرافیاست که با ترکیبش با تاریخ، هویت فرهنگی آن شهر را پدید می‌آورد. موضوعی که به ظاهر شما کاشانی‌ها از آن غافلید. کاشان با چندنوع آب و هوا از کوهستانی تا کویری می‌تواند بهترین مقصد برای گردش‌گران محسوب شود، به شرطی که ابتدا ارتباط میان این مناطق در شهرتان شکل گرفته باشد.

چالشی که وجود دارد، این است که به واسطه روح مذهبی شهر، نسبت به چگونگی حضور گردش‌گران و ناهنجاری‌های فرهنگی متأثر از آن دغدغه وجود دارد. این نگرانی به چه نحوی رفع می‌شود؟
ریشه اصلی ترس از جهل است. اگر نسبت به موضوعی، شناخت کافی نداشته باشیم، نسبت به آن موضع می‌گیریم. در خصوص گردش‌گران خارجی، به صراحت می‌توان گفت آن‌ها بیشتر از ما، قوانین اخلاقی جامعه را رعایت می‌کنند و البته مسائل امنیتی و سیاسی هم در این میان وجود دارد که توسط متولیانش کنترل می‌شود، پس جای نگرانی نیست.

زیرساخت‌ها مشکل دیگری است که در زمینه جذب گردش‌گر در کاشان مطرح است…
بله! به عنوان مثال فرودگاه محلی.

کاشان، فرودگاه دارد اما گویا توجیه اقتصادی ندارد
چرا این وجاهت اقتصادی نیست زیرا کار اقتصادی عمیق در شهرتان وجود ندارد. این موجب خالی‌شدن فرودگاه می‌شود. اگر به نوع استفاده، اروپایی‌ها از هواپیما دقت کنید، عمدتا برای مشغله‌های کاری است، نه برای گردش‌گری. یعنی ابتدا نیازی برای استفاده به وجود می‌آید، سپس ابزار رفع این نیاز ارائه می‌شود. اما در کشور ما این چنین نیست. بنابراین فرودگاه در کاشان، اگر برای رونق توریسم می‌خواهد دارای کارکرد باشد، باید تمرکز خود را روی گردش‌گر داخلی، معطوف کند.

نقش مراکز علمی در توسعه کاشان مانند حوزه گردش‌گری، در کجا قرار دارد؟
مراکزی نظیر دانشگاه کاشان باید در زمینه توریسم فعال شوند. باید زنجیره ارتباطی میان واحدهای توریستی و تفریحی با مخاطبانش را شکل دهند. هتل‌ها و مراکز اقامتی و سنتی، با وجود هزینه‌های زیاد، نمی‌توانند خود را به درستی عرضه کنند، چون این زنجیره درست از ابتدا شکل نگرفته است.

کلام پایانی؟
مردم کاشان بدانند برای توسعه نباید منتظر مدیران و مسئولان بود چراکه اثبات شده، چنین انتظاری بیهوده است. آن‌ها اگر پیش‌رفت شهرشان را می‌خواهند باید به فکر عزم جدی‌تری باشند.
دو‌هفته نامه سیلک شهرداری کاشان

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.