کسی نمیخواهد باور کند که باغچه دارد میمیرد
محمد علی خرمی مشکانی:تصویر پیرمردی که در صف نماز باران گوسفندش را روی دست گرفته و با چشمان آشکآلود به آسمان التماس میکند تا ببارد تیتر یک بسیاری از روزنامههای ایران را به خود اختصاص داد.
این تصویر در فضای مجازی دست به دست گشت و به یکی از پربازدیدکننده ترین تصاویر هفته تبدیل شد اما در اینجا، یعنی مشکات، هیچ کسی پیام این تصویر را نگرفت؛ نه مردم و نه مسئولان.
نگاه گذرا به هرزآّبهای رها شده در کوچههای شهر نشان میدهد هنوز باور نکردهایم که خشک سالی، بیخ گوش ماست و هنوز باورمان نشده که شهر دارد میمیرد.
نگاهی به کوچه و خیابانهای مشکات نشان میدهد که این شهر صاحب و دلسوزی ندارد. همچنان عدهای سخاوتمندانه از آب به جای جارو استفاده میکنند. همچمنان در خیابانهای اصلی شهر جوی آب جاری است و تاسفبارتر آنکه همهی ما شاهد این تصاویر دلخراشی هستیم اما هیچ اعتراضی نمیکنیم.
اعتراض نمی کنیم چون مشکات و سرنوشت آن برای ما مهم نیست و اصلا باور نداریم که شهر دارد میخشکد.
ما که باور نداریم مسئولان ما هم باور ندارند. حدود دو ماه قبل در حضور یکی از اعضای شورای شهر در مسجد جامع تاکید کردم که شورا باید برای وضعیت اسفبار آب کاری کند. با دو نفر دیگر از اعضای شورا هم تلفنی صحبت کردم که یکی از آنها موظف است به مسائل بهداشتی و از جمله همین هرز آبها رسیدگی کند اما همچنان هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.
واقعا اگر شورای شهر در این مدت ششماهه برنامه و مصوبهای برای ابرچالش مشکات داشتهاند منتتشر کنند تا همه بدانند.
یکی از اعضای شورای شهر در گفتوگوی تلفنی تاکید داشت که باید برای مصرف آب فرهنگ سازی شود. خب «بسم الله»، کمیسیون فرهنگی شورا، آبفای مشکات، شهرداری، ادارهی بهداشت و بقیهی نهادهایی که با فرهنگ و بهداشت مردم سر و کار دارند گزارش کار بدهند که برای مقابله با همین هرز آبها که مصداق تعدی به بهداشت شهروندان و نمونه بارز اسراف آب است چه کردهاند؟ تا کنون چه برنامهای برای فرهنگ سازی و بعد از آن مقابله با خاطیان طراحی شده است؟
ابتداییترین و کم هزینهترین کار نصب چند بنر در سطح شهر است. چرا در هیچ کدام از بیلبردهای سطح شهر، پیامی برای خطر بیآبی منتشر نشده است؟
چرا همچنان مزارع و باغهای مشکات به صورت سنتی آبیاری میشود و هیچ کسی هم هیچ کاری نمیکند؟
چرا طرح جمع آوری فاضلابهای شهری در بسیاری از شهرهای مجاور ما اجرا شده اما در مشکات حرفی از آن نیست؟
پاسخ همهی این پرسشها مشخص است. کسی نمیخواهد باور کند که باغچه دارد میمیرد.