در هویت اصل انسان، چیزی به نام مذکر و مونث وجود ندارد

آیت الله شیخ حسین عرب امروز صبح در نشست پایانی سلسله نشستهای فقه پژوهشی موسسه فقه الثقلین قم که با موضوع «چالشهای حقوق زنان در فقه» برگزار شد، در سخنانی با عنوان « مقام و منزلت زن در چالش تعقل و تحجر» گفت: در هویت اصل انسان چیزی به نام مذکر و مؤنث بودن وجود ندارد. روح و نفس و آنچه به روح و نفس تعلق دارد به ویژه دستگاه عاقله انسان که تمام امتیاز و برتری او به همان است فوق تقسیم جنسیتی به زن و مرد و ذکورت و انوثت است.

 

آیت الله عرب با اشاره به داستان فرعون در قرآن کریم گفت: در طول تاریخ بشریت شاید حکومت مستبد و ستمگری مانند فرعون نیامده باشد. در این داستان بحرانی ترین مدیریت یک تغییر را خداوند توسط یک زن به نحو احسن و کامل هدایت فرموده است. به عبارت دیگر خداوند متعال اراده نموده است که قدرت خود را در حفظ جان پیامبرش و نیز تغییر و سرنگونی یک قدرت جهنمی را به دست یک زن مومنه و شکیبا به نمایش در آورد و او بشود مظهر قدرت لایزال الهی.

 

آیت الله عرب گفت: از نگاه عقل و دین انسان موجودی تغییرپذیر و تکامل‌پذیر است. آغاز و انجام کمال او نیز از منظر قرآن کاملاً بی ابهام و روشن است. قرآن تأکید و تصریح تمام دارد که در پیمودن این راه انسان بما هو انسان سالک است و ذره‌ای تفاوت جنسیتی در این طی مسیر وجود ندارد.

 

وی با اشاره به آیات امر به معروف و نهی از منکر در قرآن گفت: در قرآن در موضوع امر به معروف و نهی از منکر مسئولیت زن و مرد برابر است. بر اهل خرد و اندیشه دینی روشن است که عنوان امر به معروف و نهی از منکر تمامی شئون زندگی انسانی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بشر را فرا می‌گیرد به ویژه آن دسته از امر به معروف و نهی از منکرهای کلانی که هویت و تمدن یک جامعه به آن وابسته است.

 

آیت الله عرب افزود: از نقطه نظر معرفتی و فلسفی، قرآنی، تاریخی و دلایل روشن و واضح در همه این منابع مهمّ به خوبی اثبات می‌شود عنصر زن از نظر استعداد ذاتی و زمینه‌های رشد و بالندگی و پیشرفت برای امر خاصی آفریده نشده و در تمامی شئون زندگی بشر و پذیرش بزرگ‌ترین مسئولیت‌ها دارای زمینه و استعداد می‌باشد البته ممکن است نسبت به بعضی از مسئولیت‌ها بین او و مردان نوعی اولویت وجود داشته باشد.

 

وی با اشاره به توسعه و تعمیق مبانی اجتهاد در فقه شیعه گفت: به موازات توسعه و تعمیق مبانی اجتهاد و به کارگیری جدیدترین آنها نظریات و فتواها نیز تغییر یافته است. آنچه که در مورد زن گفته شده است جزء ضروریات فقه و دین نیست بلکه مسائلی اجتهاد پذیر است که با توجه بیشتر به مبانی و اصول کلی کاملاً قابل تغییر است و در سیر تحول و تطور فقه می‌تواند قرار گیرد در عین حال سعی گذشتگان نیز مشکور است.

 

آیت الله عرب تصریح کرد: نه در گذشته و نه در زمان فعلی از نظر عقلاء عالم، جنسیّت نمی‌تواند وجهی برای تفصیل باشد. یک پزشک متخصص زن در رشته تخصصی خود نظرش همان ارزش را دارد که مرد متخصص دارد. از باب مثال همین موضوع مشورت با زنان که در چند روایت آمده است از جمله در وصیت نامه امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام که به فرزندشان امام مجتبی علیه السلام فرموده‌اند:«و ایاک و مشاورة النساء فان رأیهن الی افن و عزمهن الی وهن»؛ از مشورت با زنان پرهیز نما زیرا رأی و نظرشان ناقص و تصمیم شان سست است.

 

معلوم است که این حکم از قبیل قضیه خارجیه و متوجه زنان همان زمان است و حتی اگر یک مورد باشد که زنی در تاریخ یافته شده باشد که دارای نظر قاطع در اثر علم و دانش و تجربه باشد کافی است که بگوییم این علتی که امام علیه السلام در بیان نورانی خود ذکر فرموده‌اند کلی، ذاتی و دائمی نیست.

 

آیت الله عرب در قسمتی از سختان خود به «قاعده عدالت» اشاره کرد و گفت:قاعده عدالت که پیش از آنکه شرعی باشد عقلی و کلی است و هیچ استثنائی نمی‌تواند داشته باشد از جمله در باب موضوع و مسائل مربوط به زنان در باب سپردن مسئولیت‌های بزرگ حتی مثل قضاوت که امری خطیر و به ویژه فنی و پیچیده می‌باشد.

 

اگر زنی تمام شرایط علمی، عملی، روحی و تقوایی برای این منصب را داشته باشد و حتی از برخی از مردان که مدعی تصدی این منصب خطیر هستند از نظر علمی، تقوایی و سایر شرائط شایسته‌تر باشند فقط و فقط به دلیل جنسیت او را بخواهند از این منصب منع کنند روشن است که مصداق ظلم و خلاف عدالت است پس اگر در شرائطی اگر این منع هم حتی با دلائل فقهی کامل از حیث سند دلالت اثبات شده باشد که خود اوّل بحث است مربوط به زمانی بوده است که چنین زن یا زنانی یافته نمی‌شده‌اند و نه به دلیل جنسیت آنان بوده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.