تشنۀ وفا

امروز عاشوراست، اینجا کربلاست، اینجا سرزمین قحطی زده ایست که از جای جای آن فریاد ” العطش” برپاست.

خروش فرات و ناله تشنگان، به هم آمیخته ؛ اما آنچه که می ماند، می سوزاند، می میراند و زنده می کند، فریاد گلوهای خشکیده و لب های ترک خرده است.

حسین(علیه السلام) تشنه است؛ نه تشنه آب که او وارث فرات است و فرزند ساقی کوثر، سقا.

کربلا قحطی وفاست و حسین(علیه السلام) تشنة وفا. اینجا همه بی وفا شده اند، حتی فرات.

اگر وفایی یافتید فرزند فاطمه(علیها السلام) خریدار است.

 

او در هوایی تیره، شبی سیاه، افقی عبوس و گرفته در میان گرگ ها و روباه ها و موش های گندم پرست، او در محاصرة تهمت ها و دروغ های قابلیان و قارونیان فریب کار و ریا پیشه، در میان آتش خود فروختگی خواصی که درطول تاریخ علم و حقیقت را به قربانگاه مصلحت اندیشی برده اند تا « باشند» ، او در میان شعله های جهل عوامی که کمر حماقت برای سواری دادن  به جباران معابد خم کرده اند و در میان آشنایان دهان به مهر سکوت بسته، او در گذرگاه تاریخ,در صراط محشر عاشورا و در مرز میان حق و باطل با فریاد «هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله(صلی الله علیه و آله)» انسانیت را می خواند و انسانش آرزوست.

امروز عاشوراست و اینجا کربلا و حسین(علیه السلام) تشنة وفا.اگر وفایی یافتید پسر فاطمه(علیها السلام) خریدار است.

او به فاصله یک “تل” از استبداد اموی و استحمار فکری و عقلی, رو در روی منفعت طلبی ها، جهالت ها، ستم ها، خون آشامی ها و رذالت های امویانی که لباس به سرقت رفته رسول خدا  «صلی الله علیه و آله» را به تن کرده اند، رو در روی تزویر و ریا، پرچم سرخ آزادگی، عزت و جوانمردی را افراشته است و فریاد  می زند :«هل من ناصر ینصرنی».

امروز عاشوراست و اینجا کربلا و حسین(علیه السلام) تنها.

می شنوید؟

وارث قربانیان همیشه تاریخ، وارث غربت علی(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام)، وارث تمام تنهایی انبیاء، من و تو را می خواند.

اگر وفایی یافتید پسر فاطمه(علیها السلام) خریدار است. حسین(علیه السلام) در کربلا چشم انتظار وفاست.

  به چند؟!

شما به چه می فروشید؟

پیرمردی از میان تاریکی ها به خیمه حق (علیه السلام) آمد, وفا آورد و “حبیب” حسین(علیه السلام) شد. “جون”، غلام سیاه کاروان، وفا آورد, رو سفیدی گرفت. خوش بوی تاریخ شد و نورانی. “حُر” با همه بی وفایی لحظه ای وفا آورد و قیمت یک لحظه وفایش شفاعت زینت علی(علیهما السلام), زینب شد.

امروز عاشوراست و اینجا کربلا و حسین(علیه السلام) تشنة وفا.

اینجا اگر به آب پشت کنی می شوی سقا . اگر در راه وفا دست بدهی بالت می دهند و می شوی باب الحوائج، اگر از روی مرکب دنیا به زمین بیفتی علقمه ات بوی زهرا(علیها السلام) می گیرد.

اگر در معرکه عشق و بی وفایی توانستی چشم از گندم ری بپوشی، توانستی چشم از برق سکه ها برگردانی و نامت را بر روی پرچم سرخ انسانیت و آزادگی با قلم عشق حک کنی، می شوی فرزند زهرا(علیها السلام).

 قیمت وفا به حسین(علیه السلام)، فرزندی زهرا(علیهاالسلام)ست. اگر وفا کنیم  برادر حسین(علیه السلام) می شویم.

حسین(علیه السلام) در کنار خیمه ها ایستاده است صدایش را می شنوی او من و تو را می خواند؟

آیا کسی هست فرزند زهرا(علیهالسلام) را یاری کند؟

انتهای پیام/ محمد علی خرمی مشکانی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.