تعزیه کاشان؛ آنچه در گذشته بود، آنچه حالا هست

مشکات آنلاین – حوریه شیوا: تعزیه به‌عنوان یکی از نمایش‌های آئینی و سنتی، با آموزه‌های اصیل و اعتقادی ما ایرانیان ارتباطی تنگاتنگ دارد و هنوز هیچ نمایشی به‌اندازه تعزیه نتوانسته وقایع کربلا را به این زیبایی، برای مخاطب بازگو کند. به همین دلیل، تعزیه پس از قرن‌ها، همچنان ماندگار مانده است. این روزها در آستانه ماه محرم هستیم و در منطقه کاشان، در سال‌های اخیر، آسیب‌هایی متوجه این هنر سنتی و اصیل شده که آن را نیازمند توجه و رسیدگی بیشتر متولیان امر کرده است.

در حاشیه نوزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آئینی و سنتی، مشکات آنلاین دراین‌باره، با اساتید و پژوهشگران برتر این حوزه؛ داوود فتحعلی بیگی، اردشیر صالح پور و محمدحسین ناصربخت به گفتگو نشسته است که در ادامه می خوانید.

داوود فتحعلی بیگی: امیدوارم که مردم کاشان و فرهنگ دوستان آن همت کنند تا یک دوره نسخه‌های میرعزا چاپ شود

فتحعلی بیگی، دبیر جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آئینی و سنتی، دراین‌باره می‌گوید: کاشان در دوره قاجار، یک تعزیه نویس برجسته به نام مصطفی کاشانی یا میرعزا داشته که آثار قابل‌توجهی خلق کرده و سروده و چون به موضوع موسیقی هم تسلط داشته، به لحاظ موسیقایی هم آثارش قابل‌توجه است.

در بسیاری از نقاط کشور از 60 – 70 سال گذشته تاکنون، این نسخه‌های تعزیه او راه پیدا کرده و تعزیه‌خوان‌ها، از روی این نسخه‌ها می‌خوانند. آن تعزیه آن روز و آن چیزی که میرعزا به وجود آورده، با آنچه اکنون در بعضی مناطق خوانده می‌شود، متفاوت است.

یکی از اشتباهاتی که در بعضی از مناطق انجام می‌دهند، این است که به دنبال واقع‌گرایی هستند، می‌خواهند تاریخ را مشابه فیلم سینمایی از نو بسازند، اما آن دیگر تعزیه نیست، یک نمایش است ولی تعزیه نیست. تعزیه، هنری است مملو از نشانه.

در تعزیه، زمانی که یک نفر اشقیا خوان که می‌آید وسط یا فرضاً شمر می‌آید، همان آمدن، خودش به‌منزله یک لشکر است و کفایت می‌کند؛ حالا ممکن است جایی سیاهی‌لشکر هم بیاورند، ولی این‌که یک‌مرتبه ۲۰۰ اسب بیاوری داخل میدان، این تعزیه نیست، یک‌جور شبیه‌سازی به فیلم است. در بعضی مناطق، سنتی اجرا می‌کنند و بعضی جاها نه. بعضی آسیب‌ها به تعزیه نه‌تنها در کاشان که در بسیاری مناطق دیگر نیز وارد شده است.

مثلاً می‌بینید که در لباس پوشیدن، یک بدعت‌های جدید و عجیبی دارند. به‌جای زره، خفتان های چرمی می‌پوشند که تحت تأثیر فیلم‌های تاریخی و سریال‌های تاریخی است. قاعده تعزیه همان است که از ۱۵۰ سال پیش مانده.

بسیاری از آثار میرعزا، هنوز چاپ نشده و آثارش به‌صورت پراکنده است. این مستلزم این است که یک سرمایه‌گذاری پیدا بشود و یک تیم کارشناسی را مأمور کند که تعدادی از این آثار را گردآوری کنند، با هم مقابله کنند تا به اصل نسخه میرعزا دسترسی پیدا کنند برای چاپ.

امیدوارم که مردم کاشان و فرهنگ دوستان آن همت کنند تا یک دوره نسخه‌های میرعزا را چاپ کنند.

اردشیر صالح پور: نوآوری‌هایی در تعزیه می‌کنند که بر منطق استوار نیست

اردشیر صالح پور، نویسنده و پژوهشگر حوزه هنر می‌گوید: مهم‌ترین آسیبی که من باید از آن نام ببرم، وجود عارضه‌ای به نام میکروفون است که باعث شده هم خواننده‌ها تنبل شوند و هم شنونده‌ها آزرده.

گاهی آن‌چنان صدای این بلندگوها را زیاد می‌کنند که من ِ مشتاق تعزیه، گریزان می‌شوم از اینکه این صدا را بشنوم. ضمن اینکه این‌ها به صدایشان اکو می‌دهند و سعی می‌کنند که صدایشان را تغییر بدهند، درحالی‌که یک خواننده تعزیه باید تحریرها را بداند و صدایش تقویت شده باشد.

نکته بعد اینکه در تعزیه، یک سری نوآوری‌هایی می‌کنند که بر منطق استوار نیست. هرکسی برحسب ذائقه خودش یک‌چیزی را اضافه می‌کند، این باعث می‌شود که تعزیه از آن اصول و مبانی خودش خارج شود و ما شاهد یکسری جریانات و حرکاتی باشیم که هیچ نسبتی با فرهنگ و سنت تعزیه ندارد.

کارهایی در صحنه انجام می‌شود و ابزاری می‌آورند – مثل موتورسیکلت در یکی از تعزیه‌ها – و طبیعی است که نسبت منطقی ندارد. باید این هنر را در شکل ملی نگه داشت. تعزیه هنر ملی ایرانیان است و کاشان یکی از پایگاه‌های تعزیه است. قطعاً اگر شعر کلیم کاشانی، محتشم کاشانی و آن مرثیه‌ها نبود، خیلی از اتفاقات نمی‌افتاد. میرعزا، میر ماتم، میرغم، جزء نخستین تعزیه نویسانی هستند که از کاشان برخاستند و خدمت بزرگی به تکیه دولت کردند. درواقع نسخه‌های کاشان به نام زمینه تهران مطرح است و این نسخ که بر شعر و ادبیات دقیقی استوار بود، در تکیه دولت اجرا می‌شد و مبنا بود. هنوز هم آن‌ها مبنا هستند و هنوز هم قوی‌ترین مجالس تعزیه از آن نسخ استفاده می‌کنند.

راهکار رفع آسیب‌ها، راه پیدا کردن این هنر ملی به دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌های علمی است، از تجارب اساتید و پیشکسوتان باید استفاده شود و این بتواند خلاقیت‌ها، نوآوری‌ها و تداوم و تزاید خود را هم در بر داشته باشد. تعزیه به نام ایران، به ثبت جهانی رسیده و متأسفانه پس از ثبت، ما هیچ کاری برای این هنر ملی نکرده‌ایم.

محمدحسین ناصربخت: بعضی بدعت‌ها، نوآوری نیست، خراب کردن تعزیه است

محمدحسین ناصربخت، پژوهشگر حوزه هنر معتقد است: یکی از زمینه‌های مهم تعزیه، متعلق به کاشان است؛ یعنی میرعزای کاشی. در آران و بیدگل کاشان، گروه‌های تعزیه بسیار قدیمی وجود داشتند و حداقل تا 40 – 30 سال پیش هم بود، اما متأسفانه دیگر تعزیه کاشان در سطح ملی، به آن قوت و قدرت قدیم نیست. این شاید به دلیل مهاجرت تعزیه‌خوان‌های قدیمی است. حیف است منطقه‌ای که به‌عنوان یکی از زمینه‌های اصلی عزاداری و تعزیه شناخته می‌شود، فعالیت مداوم در این زمینه نداشته باشد.

وقتی این پتانسیل وجود دارد، مسئولین این شهر به‌خصوص میراث فرهنگی باید توجه جدی به تعزیه داشته باشند و سعی کنند این هنر را زنده کنند و به دنبال تربیت نسل جدید باشند، چون قدیمی‌ترها از کاشان رفته‌اند و خانواده‌هایشان را هم برده‌اند، اگر سنت تعزیه به‌صورت خانوادگی به آن‌ها منتقل‌شده باشد، دیگر نیستند تا به دیگران منتقل کنند.

اما در کاشان، باید به سرمایه باقی‌مانده توجه کنیم، باید برای گروه‌های تعزیه، استاد موسیقی آورد، به گروه‌ها توجه بیشتری کرد و آن‌ها را رساند به دوره پرشور.

تعزیه در نوش‌آباد، یک مقدار گرفتار آسیب است. آسیبی که در خیلی از جاهایی که فقط به‌صورت مناسبتی اجرا می‌شوند، وجود دارد. فقط به سفارش بانی سعی در ایجاد جذابیتی دارند که خیلی از مواقع هم عاریتی است، از سایر رسانه‌ها گرفته شده و یا تحت تأثیر تلویزیون، تئاتر و سینما است.

سعی می‌کنند نوآوری‌های داشته باشند که البته این بدعت‌ها، نوآوری نیست، خراب کردن تعزیه است، یعنی اصالت‌های تعزیه را فراموش می‌کنند. موسیقی تعزیه، موسیقی اصیل سنتی است که هیچ‌چیز دیگر نمی‌تواند جایگزین آن باشد.

متأسفانه تعزیه‌خوان‌ها آن‌قدر گرفتار میکروفون شده‌اند که قراردادهای بازی و نمایشگری از یادشان رفته است. این‌ها را باید کنار گذاشت و لازمه آن این است که اساتید دانشگاهی وارد عمل شوند و با آن‌ها کار کنند.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.