خیلی عزیزی! «عزیز بوهادوز»

مهساخواجه‌یار ــ
*جام جهانی فوتبال 2018 از همان روزهای نخست قرعه‌کشی برای ایرانی‌ها پر از استرس بود. از دغدغه لباس خانم مجری بگیر، تا توپ‌هایی که اسم ایران را به گروه مرگ انداختند.

*اما مشکلات یکی‌یکی حل شدند. اصلا شاید دعاهای همسر خانم «ماریا کوماندنایا» بود که ما ایرانی‌ها به راه راست هدایتش کردیم و نگذاشتیم جلوی آن‌همه مرد لباس باز بپوشد و حالا داریم پاداش کار نیکمان را می‌گیریم که توانستیم بدون گل (آره بابا بدون گل، گل رو که ما نزدیم، خودشون زدن!!) صدرنشین این گروه ترسناک شویم. حتی بدو‌بدوی‌های «رونالدو» هم در بازی دیشب جوابی نداد.

*علت این خوش‌شانسی همین معنویتی است که در کنار تاکتیک داریم. پیروزی ایران مقابل مراکش پر بود از سوژه‌های این‌چنینی. حمایت «عربستان» از ایران با عنوان «المغرب ایران» موجبات تعجب مشرق و مغرب و شمال و جنوب ایران را برانگیخت.

*چه شده این جماعت نژادپرست، ایران را ول کرده و مراکش را حمایت می‌کنند؟ و از آن‌طرف فلسطینی‌های دوست و برادر، سنگ «مراکش» را به سینه می‌زنند؟ خدا که چوبش صدا ندارد اصلا گل به خودی مراکش، حکمتش این بود نمک‌خوردی نمکدان نکشن این به آن در!

*اما ما تشکر ویژه داریم از «عزیز بوهادوز» که مانند اسمش واقعا «عزیز» است. دروازه ما و شما ندارد کاش بازیکنان پرتغال و اسپانیا هم از این «عزیز» یاد می‌گرفتند.

* راستی تا یادم نرفته از آن گربه ملوس نازنازی تشکر کنم بابت پارتی‌بازی‌اش برای یوزپلنگان!! هر چه باشد از یک خانواده‌اند و این چیزها بین گربه‌سانان آداب معاشرت محسوب می‌شود.

*این وسط «عادل فردوسی‌پور» گزارشگر این مسابقه که در دقیقه 20 راضی به سوت پایان بازی شده بود، با این برد حسابی کَفَش برید یا به قول خودش چیزکیف شد، اگر سالی در ایران این مسابقات برگذار شود از خر عادل فردوسی پور برای پیش‌بینی استفاده می‌کنیم. سابقه ورزشی هم که دارد.

*خلاصه ایران توانست مراکش را شکست دهد. از عربستانی که 5 تا خورده بود، بهتر عمل کند و سه نقطه را هم ضایع کند. پس دیگه هیچی فعلا!!

*اما بیش از همه بوی دماغ سوخته از کمپانی کفش «نایک» می‌آید که به بازی‌کنان ما کفش نداد و به آن‌ها هم شعار حماسه‌ای خود را تقدیم می‌کنیم… نایکی نایکی بترکی!

*حرف از ترکیدن شد! همه این قمپزهایی که برای تیم‌مان در کردیم به کنار؛ دو رقیب جدی‌مان را کجا بگذاریم؟ دیگر کاری از دست گربه ملوس و خانم مجری بر نمی‌آید. من می‌گویم یک جماعت پرتقال فروش پیدا کنیم ببریم روسیه، شاید فرجی شود. اگر هم نشود فدای سرمان. پرتقال نیست که دور هم بنشینیم و قاچش کنیم پرتغال است و پر است از ستاره همین‌که غیرت ایرانی‌بودن را نشان دادیم کافی است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.