در خانه بمانیم از کار نمانیم
وقتی شهری به بمباران تهدید میشود، از مردم میخواهند به پناهگاه بروند و تا رفع خطر در همانجا بمانند، هشدار میدهند کسی در شب چراغ روشن نکند. اگر در این وضعیت خدمه پدافند هوایی همراه مردم به پناهگاه بروند و یا کسی با چراغی به بمب افکنها کمک کند باید به او چه گفت؟ و با او چه کرد؟
فرض کنید با بمباران بخشی از سیستم آب و برق از بین رفت و بخشی از شهر دچار آتشسوزی شد یا بمبها خانهها را ویران و حتی پناهگاهها را منهدم کرد و عدهای در اثر این بمباران زیر آوار ماندند؛ و مأموران و مسئولان، آب، برق، آتشنشانی و پزشکان شهر که خود پناه مردماند به پناهگاه رفتند و بیپناهان را رها کردند، باید به آنها چه گفت و با آنها چه کرد؟
امروز شهر بمبارانشده، ولی برخی چراغ به دست به بمبافکنهایی از نوع «کرونا» گرا میدهند. اینان همانهایی هستند که ناآگاهانه نسبت به رعایت بهداشت فردی بیتوجهی میکنند. برخی از این افراد که ستون پنجم کرونا برای فرار از مسئولیت اجتماعی هستند، هنوز پسماندههای متعفن بدخواهان و نابخردان را نشخوار میکنند که کرونا حربه نظام سیاسی کشور و توطئه جناحهای سیاسی و نردبان رجال قدرتطلب است و برخی دیگر از این قماش، خود را نترس و شجاع میپندارند، این شجاعان خوشخیال قاتلی بیرحم را به مادر و پدر پیر خود و به هم نوعان خود هدیه میکنند. این گروه، اگر با تذکر مشفقانه و نصیحت عالمانه، به سر عقل نیایند، عفونت جاهلانه و عصیان عامدانه آنها جز به نیشدر اقتدار افکار عمومی و حامیان نظام اجتماعی تخلیه نمیشود، قرنطینه مراکز تهدید و محدودسازی آسیب با پشتوانه افکار عمومی، چارهای عالمانه و عاقلانه است.
اماکن شهر بمبارانشده و عدهای پشت تیربار و روی سکوی پدافند هوایی، زیر بمباران کرونا به دفاع از کیان ملت، هویت وطن، جان و مال مردم مشغولاند. اینان همین پزشکان، پرستاران و مهمانداران و مدیران مراکز درمانی هستند.
علم طب ذاتاً علم نجیبی است و طبیبِ شفابخش اهل نجابت، مظهر اسم الهی است. مگر یکی باشد که این سرمایه رحمانی را در بازار سفلگی حراج کند، این طبیبان و پرستاران طبیب یار، پیشآهنگان امروز میدان نبردند. هر گفته ناروا و هر رفتار نابجا که دلی از اینان بشکند، لرزه بر اندام شهر میاندازد. نارساییهای احتمالی با ناسپاسی از زحمات رفع نمیشود.
شهر بمبارانشده ولی عدهای محتکر سودجو مثل لاشخور در لابهلای خرابهها به جمعکردن لوازم بیصاحب و اجساد تکهتکه شده مشغولاند. لاشخورها همیشه مرده و مردارخوارند، جستوجو و پریدن بر بالای جنازهها را برای خود قدرت و صولت میدانند و از دربهدری و نالیدن هم نوعان لذت میبرند. این رفتار پلیدترین نمای حیوانیت در انسان است. باید مواظب بود بدون ماسک از کنار این حیوانهای آدمنما عبور نکنیم. عفونت خلقوخوی این اطوکشیدههای متعفن، برای ریه ملکوتی انسانها از ویروس و میکروب بدتر است.
شهر بمبارانشده، اما عدهای در خانه ماندن را به معنای از کار ماندن گرفتهاند. یادشان باشد روزی مردم برای چنین روزهایی برای آنها هزینه کردهاند تا امروز آتش بلا را خاموش کنند یا آوار فروریخته را بردارند.
کرونا شهر را بمباران کرده، عدهای یتیم و زنانی بیوه و مردانی بیهمسر در داغ و فراق میسوزند، بازماندگان قربانیان کرونا نه حضور مردم را در مراسم ترحیم دارند و نه وجود آنها را در تشییع. محروم از این مراسم تسلیبخش، بار گران دیگری است که بر روان جامعه سنگینی میکند. حالا زمان، زمان آزمون نظریات روانشناسی برای رفع افسردگی است. همان نظریاتی که در درس روانشناختی برایمان میگفتید. حالا دوره راست سنجی نظریههای عرفانی است که در کلاس عرفان به روی تختهسیاه مینوشتید، زمان بازگویی فلسفه بلا در جهانبینی توحیدی و بازشناسی مفاهیم عدل الهی، رحمت و لطف او است که شما در اندیشه اسلامی آن را عین ذات باریتعالی میدانستید.
بمباران کرونا تکلیفی سنگین بر آمران به معروف و نهیکنندگان از منکر نهاده است. آنها به ناآگاهان بگویید مصداق روشن معروفی که ترویج آن واجب است رعایت بهداشت فردی و توجه به پیشگیری است و کرونا منکری است که باید از راه دل، زبان و دست با آن مبارزه کرد.
آری، رعدوبرق مژده بارانی است که خواهد بارید ولی گروهی از شدت صدای غرش رعد، باران نادیده میروند و گروهی دیگر تنی سیاه شده از برق به زیرخاک میبرند.
مرادم از این مردگان نه خفتگان دل خاکاند، بلکه مردهدلان روی خاکاند. چنان چنگال بلا بر فکرشان چنگ انداخته که به هر خس¬وخاشاکی چشم امید میدوزند و به حشیش روی آب دل میبندند و به حباب دلخوش میدارند و یکسره به اسارت وهم و خیال درمیآیند و به دره هولناک خرافه سقوط میکنند و بهجای علم و اندیشه به جن و جنگیر پناه میگیرند و بازار سحر و جادو را رونق میدهند و گاهی سحر و جادو را با حقانیت دعا و توسل آبرو میدهند. تجربه میگوید خرافه و خرافه گرایی درست در دامن استیصال و ناامیدی میروید. دانایان و اهل معنا باید گره بگشایند و هوشیارانه به رواج خرافهها و مروجین آن میدان ندهند.
کرونا، هرچند تکانه جهانی است ولی فقط بیدارکننده کسانی است که خود را به خواب نزدهاند و الّا، خوابرفته زود بیدار میشود و صاحبان مقالات و پژوهش که کلمات را از اینوآن وام میگیرند، کامیون دارانی هستند که تولیدات را از دیاری به دیار دیگر میبرند. بهره آنان کرایه گرفتن برای امرارمعاش زندگی است، مورچگانی حمال که همتشان حمل دانه به درون لانه است. شاخصه این کاسبان مقاله که امروز در جامعه غایباند و نهایت کارشان تشکیل حلقه دود یا شمردن پیچ گیسو است و دلخوش بهنقد علمی و نقل حق و افزایش حقوق و گرفتن عکس سلفی است.
جامعه شناسند ولی دیرنشین، روان شناسند ولی ابر سوار. متکلمند اما از نوع مریخی، لباس روحانی دارند ولی از نسل سامری. مهندساند ولی در زندانی کلاس، استادند اما در پول و پلاس. وقتی از غرب میگویند آب از کنج لب سرازیر میکنند. وقتی از شرق میگویند شکم از دشنام سیر میکنند.
فردا که کرونا میرود خواهی دید که خواهند گفت: اگر به حرف ما گوش میدادند نه چنین میشد و نه چنان.
فردا از اینان خواهیم شنید: ما که گفتیم: «لازمه توسعه، تحقیق و تلاش است». و توسعه بدون بهداشت و درمان امکان ندارد. ولی امروز جامعه کرونازده ما که بهترین آزمایشگاه و بهترین فرصت تحقیق را فراهم آورده، این کسبه بیخاصیت فقط استراحت میکنند تا پس از کرونا در سمینارها بیدار باشند.
دکتر فهیمی تبار