چشم به راه تَکرار روزهای خوب
مطهره حاجی زاده: از تلفن زدن متنفر بودم ولی هر روز عصر سر ساعت مشخصی زنگ میزدم دفتر مجله تا بتوانم با سردبیر صحبت کنم.
یک ماه و نیم تمام هر روز، تا بلاخره یکی پرسید شما دختر سردبیری؟ گفتم نه، پرسید چکار داری که هر روز زنگ میزنی؟ گفتم که ایمیلی زده بودم برای سردبیر و گفتند تلفنی قرار بگذار و بیا دفتر مجله.
بعدها فهمیدم اینکه تلفن دفتر مجله را داده بود، شاید خواسته از شر ایمیلهای من خلاص شود و نمیدانسته هر روز تماس میگیرم تا بلاخره قرار بگذارم!
ماجرای ورودم به دنیای روزنامهنگاری با این سماجت شروع شد؛ برای مجلهای که در آن دورانِ اوجِ گروه مجلات همشهری، پا گرفته بود و از حرفهای های حوزه خودش بود. اما رشته تحصیلی من، گردشگری و هتلداری، جایی در آن مجله نداشت.
موضوع مجله سلامت بود و سماجت من باعث شد صفحهای به نام سفر سالم شکل بگیرد. دو سال و اندی در این صفحه گردشگری را از دیدگاه سلامتی و با معرفی مقاصدی از این نوع گرداندم و وارد دنیای پرهیجان روزنامهنگاری شدم.
من که از تلفن زدن فرار میکردم، بعدها مصاحبههای تلفنی را هم تجربه کردم و هم حرف میزدم و هم مینوشتم، هنوز اپلیکیشن برای ضبط مکالمه نبود. اما غم نان نمیگذاشت به آنچه میخواستم، یعنی گردشگری،بپردازم.
تجربه حوزههای خبری مختلف از کتاب تا حوزه قرآنی و مذهبی، فضای متفاوتی میطلبید. چند سالی گذشت تا تصمیم به مهاجرت معکوس گرفتم و به عشق گردشگری تمام تجربیات کاری تهران را رها کرده و به کاشان آمدم.
قبلتر هر وقت خبری از کاشان را در گوگل جستجو میکردم، گزینه اولی که معرفی میشد کاشان نیوز بود. فروردین ۹۵ در بین تصمیم به ماندن در کاشان یا بازگشت به تهران، فرصتی پیش آمد تا در جلسه تحریریه کاشان نیوز حضور داشته باشم. سایتی که همیشه اولین منبع خبری من از کاشان بود و هیچ کدام از اعضایش را نمیشناختم.
آن روز دیگر آن سماجت روزهای اول را نداشتم، اما فضای گرم کاشان نیوز برایم یادآوری آن روزها را داشت. پرداختن به حوزه مورد علاقهام، گردشگری و حضور در جمعی که توانسته بود شوق و جسارت روزهای اول کاری را در من زنده کند، یکی از بهترین تجربیات کاریم بود.
در این یک سال و اندی کارم با کاشان نیوز، پس از هربار انتشار خبر و گزارش و یادداشت، احساس مفید بودن داشتهام. شاید اعتماد بنفس کاذب باشد، اما حس کردم میتوانم ذرهای از رسالتم به گردشگری را در کاشان و با خبرنگاری برای آن ادا کنم، رسالتی که تحصیل در این رشته بر دوشم گذاشته است. برای ادای این وظیفه، کجا بهتر از کاشان نیوز؟
هربار که مینوشتم و تاثیر گستردهی آن را میدیدم بر ادامهی کار مشتاقتر میشدم و به کاشاننیوز علاقهمندتر.
حالا یک ماه میشود که کاشان نیوز به روز نمیشود. یک ماه است که به سوژههای گردشگری نپرداختم و هر روز که از این وضعیت میگذرد نگرانتر از قبل به صفحهی سایت مینگرم و آرزو میکنم که دوباره آن روزهای خوب تکرار شود.
حکایت این روزهای من، حکایت مادری که یک ماه است نتوانسته با بچهاش که در آی سی یو بستری شده، حرف بزند. مثل مادری که هزاران حرف نگفته در دل دارد و منتظر است تا فرزندش چشم باز کند و برایش بگوید. پشت در آی سی یو امن یجیب میخوانم و چشم در راهم تا کسی برایم خبر خوبی بیاورد. خبر از تکرار روزهای خوب کاشان نیوز.