یادم باشد وقتی که از این شوک بیرون آمدم دوباره فکر کنم
«کیهان خدیوی» مسافر پرواز یاسوج بود که در آخرین لحظات تصمیم گرفت به جای یاسوج به شیراز برود و مابقی راه را با ماشین طی کند تا زودتر به کارهایش برسد.
او اهل کاشان و مدیر بازرگانی شرکت زغال قالب است و در دفترِ تهران این شرکت مستقر است.
خدیوی میگوید سه شنبه هفته گذشته ساعت هفت صبح برای سرکشی به نماینده شرکت در یاسوج به اتفاق کارشناس فروش منطقه «آقای قره داغی» عازم فرودگاه شده اما پس از چهار ساعت انتظار، سرانجام اعلام کردهاند پرواز لغو شده است.
او باردیگر برای یکشنبه اینهفته بلیط میگیرد تا به یاسوج برود اما روز قبل از پرواز همسرش «دلشوره» میگیرد و به او اصرار میکند که سفرش را لغو کند.
خدیوی میگوید «من اعتقادی به این مسائل ندارم اما از طرفی سابقه کنسل شدن پرواز قبلی و اصرار همسرم و از طرفی نیاز ضروری به این سفر باعث شد ازهمکارم بخواهم اگر امکان دارد بلیط شیراز را تهیه کند تا ازآن جا با ماشین به یاسوج برویم.»
قره داغی زودتر از خدیوی به فرودگاه میرسد. متوجه میشود که پرواز یاسوج تاخیر دارد. بلیط شیراز را تهیه میکند و با پرواز ماهان به شیراز میروند تا از آنجا با ماشین به یاسوج بروند.
در بین راه شیراز به یاسوج دوستان، همکاران و آشنایان با او و همکارش پیاپی تماس میگیرند تا احوالشان را بپرسند. آنجا متوجه سقوط هواپیما میشود؛ هوایپمایی که تا چند ساعت قبل قرار بود او هم یکی از مسافرانش باشد.
خدیوی میگوید برای همه آن عزیزان که میتوانستند همسفرانم باشند و در فرودگاه با بعضی ازآنان همکلام شدم غمگینم. مدام با خودم میگویم :چه زود اتفاق میفتد. چه آسان میتوانستی نباشی وهستی.
او که همچنان در شوک این حادثه است میگوید «یادم باشد وقتی ازاین شوک بیرون آمدم. دوباره فکرکنم. جوردیگر»