۱۸ سال پس از ترور خیابان بهشت

سعید حجاریان کاشانی ، فرزند مرحوم حاج آقا علیمحمد. پدرش تاجر فرش و از معتمدین بازار و اصالتاً از محله…
سعید حجاریان کاشانی ، فرزند مرحوم حاج آقا علیمحمد.
پدرش تاجر فرش و از معتمدین بازار و اصالتاً از محله درب باغ کاشان بود و مادر بزرگش هم معلّم قرآن و استاد قالیبافی دختران محله.
او را مغز متفکر و تئوریسین اصلاحات می نامند که در ۲۲ اسفند ماه ۱۳۷۸ که نایب رئیس شورای اسلامی شهر تهران (و صاحب امتیاز و مدیرمسئول روزنامه صبح امروز) بود، هنگام خروج از ساختمان شورای شهر واقع در خیابان بهشت تهران مورد اصابت گلوله سعید عسگر قرار گرفت و ترور شد.
این خاطره شیرین از دوران کودکی اش در کاشان، در ذهن او باقی مانده است:
قمر الملوک وزیری (خواننده آوازهای سنتی ایرانی که در دوره خود بسیار شهرت داشت) کاشانی بود.
کوچک که بودم یکبار در ایام عید و دید و بازدیدها، بچهها داشتند شلوغ میکردند و به همین خاطر ملوک جمعشان کرد دور خودش
. به بچهها داریه زدن را یاد داد و بعد شروع کرد به خواندن. شعرش را خوب یادم هست:
رفتم به صحرا، دیدم قورباغه، گفتم: قورباغه، دماغت چاقه!
رفتم به صحرا دیدم خرخاکی، گفتم : خرخاکی، چه قدر نا پاکی!
رفتم به صحرا دیدم لاکِ پشت، گفتم : لاک پشت قِرت ما را کشت!
رفتم به صحرا دیدم مارمولک، گفتم: مارمولک، عیدت مبارک!
امروز هجدهمین سالگرد ترور نافرجام سعید حجاریان در خیابان بهشت است.
شاید تفکر سعید عسگر توانسته باشد تکلّم و تحرّک او را محدود کند اما هرگز نتوانست تفکر و همچنین قدرت تحلیل و اثرگذاری این استراتژیست سیاسی اصلاحطلبان را محدود نماید.
دیدگاهتان را بنویسید