جای مردان سیاست بنشانید درخت، تا هوا تازه شود

حوریه شیوا: دیروز برای مصاحبه‌ای کوتاه با علی هاشمی طاهری تماس گرفتم و درحالی‌که با ۱۰ دقیقه گفتگوی تلفنی پاسخ سؤالم داده می‌شد، مرا دعوت کردند که امروز به شورای شهر بروم؛ گرچه می‌دانستم که فضای مسموم و جو متشنج این روزهای شورای شهر، حال خوبی برایم ایجاد نخواهد کرد.

 

من مهمان آقای هاشمی طاهری بودم و بدون دعوت نرفته بودم. پیش‌تر از برخوردهای نامناسب و لحن گزنده او با دیگر همکارانم شنیده بودم، اما باور نمی‌کردم که تا این حد با ادبیات کوچه و بازاری و بیانی دور از فرهنگ اسلامی با یک خانم برخورد کند. آن هم در آستانه روز خبرنگار که همه سعی می‌کنند حداقل در این چند روز برای حفظ ظاهر هم که شده حرمت ما را حفظ کنند.

 

آقای هاشمی طاهری از مخالفان تشکیل شورای هنر بود و تشکیل این شورا را موازی‌کاری با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای فرهنگی شهر می‌دانست.

سؤال این بود که چرا در دوره شهردار قبلی زمانی که برنامه‌های شاد و دسته عزاداری و هیئت از سوی شهرداری راه انداخته شد، شما اعتراضی مبنی بر اینکه این اقدام موازی‌کاری با سازمان تبلیغات است نکردید، اما امروز تشکیل شورای هنر را موازی‌کاری با اداره ارشاد می‌دانید؟

 

این یک سؤال بود و نه اعتقاد. گرچه پوشش و رفتار من نشان از اعتقاداتم داشت، اما طبق عادت معهود بسیاری از سیاسیون امروز که راه‌حل عدم توانایی در پاسخگویی به مسائل را در استفاده ابزاری از دین می‌دانند و فریاد وا اسلاما سر می‌دهند، او  نیز چنین راهی را انتخاب کرد؛ و چه ریسمانی نجیب‌تر و مظلوم‌تر از دین؟!

 

از مهمانی چندساعته امروزم در شورای شهر، فریادهای توأمان آقای هاشمی طاهری بر سر شهردار، تن صدای بلند او، تندی و عدم رعایت آداب برخورد با یک خانم که جزء هویت مردان ایرانی است، و نداشتن ظرفیت لازم برای پاسخگویی به سؤال و انتقاد به یادگار ماند.

 

یاد سهراب سپهری گرامی که گفت: «جای مردان سیاست بنشانید درخت، تا هوا تازه شود.» ، به امید تازه‌تر شدن هوای شهر، با نشاندن درختانی از جنس فرهنگ و ادب این سرزمین!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.