کاشان در آستانۀ تغییر چهارم!

محسن مقدم: قریب به یکسال به پایان دولت روحانی باقیمانده است و کاشان همچنان در برزخ مدیریتی دست و پا می زند. برزخی که با رفت و آمدهای مکرر نمایندگان عالی دولت، ایجاد شده و کاشان را به کارگاهی برای کارآموزی «مدیران میان‌مایه» تبدیل کرده است.

مدیرانی که فارغ از میزان تخصص و تدبیر، هرگز تجربه حضور در چنین عرصه‌هایی را نداشتند و در نتیجه پس از مدتی، کارنامه نه چندان مثبتی از خود برجای گذاشتند. در آغاز دولت تدبیر و امید، رسول زرگرپور از بیم انتسابِ برچسبِ سیاسی کاری، از میان انبوهی از مدیران توانمند کاشانی (شاغل در داخل و یا حتی خارج از شهرستان) «علیرضا جوادی» را برکنار و بر خلاف اصول متعدد و مصرح قانونی، «ابوالفضل صدراییه» مدیر آب و فاضلاب سیستان و بلوچستان را به فرمانداری کاشان برگزید. او نه تنها کارمند وزارت کشور که مستخدم بخش دولتی هم نبود و از این رو، در پرداخت حقوق او دچار مشکلاتی شدند. صدراییه نیز قدم در مسیری نامتعارف! گذاشت و شد آنچه که نباید می‌شد. او معزول و مغلول شد.

صدرائیه پس از مدتی در شرکت آب و فاضلاب استان تهران به مسئولیتی گمارده شد ولی بار دیگر خبر دستگیری او به اتهام مالی در جامعه پیچید.

 

با رفتن صدراییه، معاون سیاسی او سرپرستی فرمانداری را بر عهده گرفت. «حمید رضا مومنیان» دانشجوی دکترای هنر و مدرس دانشگاه بود و قریب به یک سال  سرپرستی فرمانداری کاشان را برعهده داشت و پس از آن هم حدود 15 ماه در کسوت فرماندار کاشان فعالیت کرد. سخن‌وری و گفتار درمانیِ صرف، فقدان عملگرایی و حرکت در مسیر حواشی، او را به راهِ سلف خود هدایت کرد و پس از برکناری در شهریورماه 97، در مجموعه صنعتی راهب (شرکت ایران گلاب و …) به عنوان مدیر، مشغول به کار شد.

 

پس از او و در دوران محسن مهرعلیزاده – استانداری که فرصتی برای سفر به کاشان نداشت! – «علی اکبر مرتضایی قهرودی» بر کرسی فرمانداری تکیه زد. نه تنها در مورد سوابق کاری وی ابهاماتی وجود داشت بلکه او نیز همچون پیشینیان خود با اما و اگرهایی در خصوص چگونگی احراز شرایط عمومی این پُست روبرو بود. ابهامات و پیچیدگی‌هایی که یکی از آنها، شایعات مطرح شده درباره چرایی مخالفت با انتصابش به عنوان فرماندار مهدی‌شهر یا سنگسر سابق (با حدود 47 هزار نفر جمعیت) و سپس موافقت با انتصابش به عنوان فرماندار مهمترین شهر استان اصفهان (بعد از شهر اصفهان) بود که حرف و حدیثهای مطرح شده در محافل سیاسی شهرستان درباره حمایت و پشتیبانی سید جواد ساداتی نژاد از وی و انتشار تصاویر حرکت شانه به شانه آنها در مجالس مختلف در همان روزهای پس از معارفه، بخش قابل توجهی از این ابهامات را پایان داد.

 

عمر دولت روحانی، کم کم رو به پایان است اما بی تدبیری دولتی ها در انتصاب مدیران ناکارآمد، ناتوان و بی تجربه، کاشان را نیمه جان کرده است. شهری با پیشینۀ فرهنگی و تاریخی مثال زدنی، اوضاعی بی ثبات و نابسامان را تجربه می کند و قریب به 400 هزار نفر جمعیت، زیستن در آزمایشگاه را تجربه می‌کنند. لابراتواری که میزان تدبیر و توانمندی مدیران و همچنین امید و تاب‌آوری شهروندانش را تشخیص می‌دهد.

 

این روزها «کاشان» در آستانۀ انتصاب دیگری است و استاندار اصفهان در دو راهی انتخاب سختی قرار دارد. گردنه‌ای که تعیین می‌کند «عباس رضایی» نیز همچون زرگرپور و مهرعلیزاده، به فشارها پاسخ مثبتی خواهد داد و راحت طلبی را انتخاب خواهد کرد یا در برابر زیاده خواهی‌ها تسلیم نخواهد شد.

 

انتصابی که معلوم نیست منافع خصوصی را تامین خواهد کرد یا مصالح عمومی را پوشش خواهد داد؟ سوالی که در 6 سال گذشته، پاسخی ثابت و تکراری داشته و شهر کاشان را بی‌رمق و معلّق و مردمانش را بی‌نوا و درمانده کرده است.

2 نظرات
  1. ناشناس می گوید

    بی تدبیر دولت تدبیر و امید، عجبا!!!!!!!!!!

  2. لیلا می گوید

    تنها کاری که تو این چند سال انجام شده نماهای وسط میدونها رو خراب کردند و یه نمای جدید درست کردند واقعا این کار چه اهمیتی داره چرا این پولها خرج تعمیرات اساسی و بهبود اوضاع شهر نمیشه مثلا همین آسفالتهای درب و داغون شهر چرا نو سازی نمیشه ؟ از نمای میدون عوض کردن یا تغیر سنگفرشهای پیاده رو ها چه کسی سود میبره ؟؟؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.