نشریه طوبی

عده‌ای از بزرگان که همه جا هستند و هیچ جا نیستند، به‌صورت فصلی سیاسی‌اند و هم‌نوا با بادهای موسمی و شِمالی که گاهی از سمت مصلی، گاهی پشت مشهد یا مناطق بادخیز دیگر می‌آید تغییر روش و منش می‌دهند و اصول‌گرا و اصلاح‌طلب و انقلابی و اپوزیسیون و…

فشار روانی روی من و خانواده‌ام زیاد بود و احساس تنهایی می‌کردم. برخی از دوستان هم حاضر نبودند هزینه‌اش را بدهند. البته هزینه‌های مالی هم سنگین‌تر از قبل شده بود. راستش بعضی از دوستان هم ندا داده بودند که فلانی تمامش کن. چیزهایی شنیده بودم…

وقتی خواستند چیزی بنویسم واقعیتش به این فکر کردم که چه می‌توانم بنویسم از زمانی بلند و عمیق در زندگی‌ام که از فرط جاودانگی در ظرف کلمات نمی‌گنجد؟

می‌شد این‌همه تخریب‌ اتفاق نیفتد و سرمایه زیربنایی کشور به باد نرود. هنوز بعد از سال‌ها مشکلمان همین است که در برابر تجربه بشری و عقل جمعی متواضع نیستیم. مدام تجربه می‌کنیم و هزینه می‌دهیم. عقیده داشتم کسانی که در سطح کشور دست‌به‌قلم هستند،…

جدای از مدیر مسئول آقای فهیمی تبار و سردبیر آقای عدالت ؛ افراد زیادی در نشریه قلم زدند، خدمت کردند و... خیلی ها آمدند و رفتند و بعضی ها هم الان در بین ما نیستند. یادی کنم از مرحوم سیدمرتضی مطهری که برای طوبی صفحه آرایی می کرد. همچنین…

طوبی با وجود اینكه با سیلی صورت خود را سرخ نگهداشته بود، خم به ابرو نمی آورد اما بزرگترین سیلی كه كاری ترین سیلی بود را از خودی ها خورد و برای همیشه ساكت شد.

در پاسخ دوستی که علت تعطیلی طوبی در آن سال‌ها را نا هم‌خوانی سیاست‌های طوبی با دولت معجزه هزاره سوم می‌دانست، ضمن تأیید تلویحی این موضوع، این شعر را یادآوری کردم که: «من از بیگانگان هرگز ننالم/ که با من هر چه کرد آن آشنا کرد.»

الان خاطرم نیست نخستین شماره طوبی چهار صفحه بود یا هشت صفحه. ولی صفحه آخرش سر و تَه چاپ شده بود و برای خواندن صفحه آخر باید نشریه را برعکس دست می‌گرفتی. فکر می‌کنم این اوّلین و آخرین باری بود که چنین اتفّاقی در تاریخ مطبوعات کشور می‌افتاد.…

همه با راه اندازی مجدد طوبی موافق بودند اما به دنبال تملّک غیر رسمی آن یا جنگ آوری نیابتی‌اش در عرصه سیاست بودند تا آنگونه که خود می‌خواستند وارد «آب» شوند و پای مبارک‌شان «تَر» نشود. حرفها و شعارها زیبا بود و ادعاها و وعده‌ها زیباتر، اما…

در آستانه انتشار طوبی، آیت‌الله صبوری با لهجه شیرین قمی ازم پرسید برای چی می‌خواهی این کار را بکنی؟ من هم به یکی از حیاتی‌ترین اصول اسلام یعنی امر به ‌معروف و نهی از منکر توجیهی برای همه کارهای رسانه‌ای است. ایشان گفتند: «پس تو شمشیر رو از…