آقای شهردار، برو سر اصل مطلب!

صادق صدقگو: امیر مهدی ژوله (طنزپرداز و روزنامه نگار نام آشنای کشور) در سالهای نخستین دهه هشتاد که موج انتقادات جریانات سیاسی به رئیس جمهور وقت شدت گرفته بود، در هفته نامه چلچراغ طنزی قریب به این مضمون نوشته بود که شرح حالی از این روزهای شهر ماست:

جماعتی در صف ایستاده‌ بودند و به ترتیب به حضور رئیس جمهور وقت می‌آمدند تا او را نقد ‌کنند. خاتمی در مقام پاسخگویی و به منظور برقراری دیالوگ با منتقدین، با روی گشاده به گفتگوی با آنها می‌نشست اما نقدها کم‌کم به فحاشی به شخص او منتهی می‌شد. رئیس جمهور دولت اصلاحات هم که تلاش برای گفتگو با منتقدینش را بی‌فایده دید، به تماشای آنها نشست و نفرات بعدی که بر او وارد شدند، خطاب به آنها گفت:

«کار زیاده، سریع برو سر اصل مطلب. شما فحشتو بده برو

 

در طی دو سال گذشته خصوصاً ماههای اخیر، انتقادات متفاوتی به مجموعه شهرداری کاشان و شخص سعید ابریشمی راد شده است. نقدهایی بر منش شخصی تا مشی مدیریتی او که بعضاً اثربخش بوده و به اصلاح فرایندها و بهبود روش‌ها منجر شده است. برخی نیز متاسفانه پاسخ درخوری نیافته و در سکوتی معنی‌دار و با بی‌توجهی از کنار آنها عبور شده است.

شهردار مانند هر انسان دیگری از خطا و اشتباه مبرا نیست. پرسش‌گری «حق» همه شهروندان و به تبع آن پاسخ‌گویی نیز «وظیفه» اوست اما در این میان، برخی گفته‌ها و نوشته‌ها چهارچوب معین و پایۀ مشخصی ندارد و عموماً هدفی جز سنگ اندازی برای شهرداری یا سنگ پرانی به مدیران آن دنبال نمی‌کند. بهانه‌هایی بی‌اساس برای هوچی‌گری و موضوعاتی خلاف واقع برای هجمه و تخریب که بیان و انتشار هدفمند آنها را از آن سوی درهای پارلمان شهری تا این سو می‌توان رصد کرد.

ساخته‌ها و بافته‌هایی که دعوای حیدری-نعمتی «حاج‌علی‌ها» با «شخص شهردار» را از صحن شورا به کف جامعه و داخل شهرداری کشیده و روزی نیست که ژنرال‌ها و پیاده نظام‌های‌ شان در این آتش التهاب ندمند و به نام «نقد» آتشِ اختلاف را شعله‌ورتر نکنند.

انصاف و صداقت، مرز تفکیک «نقد» از «نق» زدن است. «نقد» آداب و قواعدی دارد و «منتقد» کنشگری شریف و دغدغه‌مند است که به رشد و تعالی می‌اندیشد اما «نق‌زن» هدفی جز تخریب و سقوط ندارد.

نق‌زن ها، عامدانه و عالمانه‌ به سوی فحاشی‌ و به هم ریزی می روند تا شهر و شهرداری را زمین گیر کنند. بازی آنها حساب‌شده، هدفمند و به مثابه پینگ‌پونگی است که نیازمند پاسخی از سوی مقابل است و در فقدان پدافند رسانه‌ای در شهرداری، افتادن در ورطه پاسخگویی به تخریب‌ها و هجمه‌ها، بازی کردن در زمین آنها و نشانِ طیرۀ عقل است!

از سوی دیگر استمرار این سکوتِ مصلحت‌اندیشانه، توفیق و گشایشی برای شهر و مردمان این شهر به دنبال نخواهد داشت.

 

آقای شهردار!

بهره‌گیری از تِز «شما فحشتو بده برو!» راهگشا نیست، «کار زیاده» اما این بار شما «برو سر اصل مطلب!» که در شرایط کنونی افشای پشت پردۀ این نق‌زدن هاست.

پشت پرده‌هایی که در نیمۀ شب، مفرّح را (که در خصوصیات متعددی بر رسول‌زاده و هاشمی‌طاهری ارجح است) از کاندیدا شدن برای ریاست شورای شهر باز می‌دارد و در روز روشن هم آن رئیس علی‌الظاهر متدیّن را مجبور به گفتن سخنان غیر واقع می‌کند.

نق‌زدن هایی هر روز در پوششی نوین، پویش! جدیدی در شهر به راه می اندازد.

یک روز برای زیرگذر یا شورای هنر غائله‌ای بر پا می‌کنند، روزی دیگر دغدغه عقب بودن حقوق پرسنل شهرداری را دارند، شاید فردا نگران ارزشها شوند یا در حمایت از آثار باستانی و محیط زیست اشکِ حسرت بریزند!

 

شهردار باید از «مگو»ها برای مردم کاشان بگوید.

بگوید که تا ساعت ۲:۳۰ بامداد جمعه ۱۷ خردادماه در نشست مشترک با پنج عضو مخالفش در شورای شهر، در منزل آقای ساداتی‌نژاد چه گذشت؟

بگوید در آن شروط پنجگانه‌، از او چه خواسته بودند که حاضر به «معامله» و امضای توافقنامه نشد؟

آیا درست است که آغاز همه این هیاهوها و بالاگرفتن جنجال‌هایی که به تعطیلی برنامۀ «کاشانه» و گیر دادن به زیرگذر و شورای هنر و… انجامید، معضل بیکاری «داماد» آن بزرگوار و «توصیه»ناپذیری شهردار از این و آن است!؟

آیا درست است که ماهیانه بالغ بر 6 میلیارد تومان، حقوق همان پرسنل مازادی است (حدود 1000 نفر) که در دوره‌های قبل مثل همین‌ «آقای داماد» و «بفرموده» این و آن در شهرداری مشغول به کار شده‌اند؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.