انتقاد اعضای شورا درباره هزینه شهرداری در فرودگاه و مصلی سیاسی است/ بدون حمایت شورای اصولگرایی رای نمی آورم/ در جذب نیروهای شهرداری توصیه هایی بوده است
«جواد حاج قدیری» عضو اصولگرای شورای شهر کاشان در گفتگو با پایگاه تحلیلی خبری مشکات آنلاین به بررسی عملکرد شورای شهر کاشان و شهرداری این شهر پرداخته است.
او در این گفتگو تلاش دارد تا آنجا که می تواند از عملکرد شهردار کاشان دفاع کند. حاج قدیری در پاسخ به منتقدانی که هزینه های شهرداری را در مشهد اردهال، مصلای کاشان و فرودگاه غیرقانونی می دانند، هزینه در مشهد اردهال را افتخار خواهنده و درباره مصلا می گوید مصلا فقط مکانی برای نمازجمعه نیست بلکه یک مجتمع فرهنگی و مکانی است که در هنگام سیل و زلزله مردم می توانند در آن تجمع کنند.
جواد حاج قدیری46 سال سن دارد. اهل راوند است و دارای مدرک کارشناسی عمران. او مديریت آبفاي راوند ، مشکات ، خزاق ، جوشقان و کامو را در کارنامه خود دارد.
نام حاج قدیری در دور چهارم انتخابات شورای شهر کاشان کاشان در لیست اصولگرایان قرار گرفت و توانست با کسب رای اهالی راوند و اصولگرایان کاشان وارد شورای اسلامی این شهر شود.
قبل از آنکه اصولگرایان در سفره خانه یاقوت دور هم بنشینند و برای لیست خود تصمیم گیری کنند از حاج قدیری برای گفتگو دعوت کردیم.
او مسجد امیرالمومنین راوند، یعنی همان مسجدی که پدرخانمش بانی آن بوده را برای مصاحبه انتخاب کرد و قبل از آنکه با ما وارد گفتگو شود با لبخند گفت البته خیلی ها به من گفته اند با شما مصاحبه نکنم.
از عضو اصولگرای شورای شهر کاشان پرسیدیم:
به عنوان شخصی که ۴ در شورای شهر کاشان حضور داشتید، عملکرد این شورا را چطور توصیف میکنید؟
شورای چهارم خوشبختانه از طیفهای مختلفی تشکیل شد. افراد آن، غیر از خودم افراد فرهیختهای بودند.
با توجه به سوابق و تجربیاتی که اعضاء داشتند نسبتاً دورة خوبی بود.
در خبرها آمده، آیت الله نمازی هم فرمودند که مدیریت شهری نمرة قبولی را گرفتند و یک برگ برندهای بود برای این دوره.
این دوره به اطراف که در چند سال گذشته کمتر توجه شده بود، توجه ویژهای را داشتیم، مخصوصا به راوند، لتحر، فین ، خزاق و نقاط مختلف خود شهر.
این موضوع باعث شده که یک رضایتمندی برای مردم ایجاد شود. البته این رضایت مندی صد در صد نیست. به هر حال شما هر کاری بکنید، یک سری نارضایتیهایی هم وجود خواهد داشت.
البته در شورای شهر چون از طیفهای مختلف بودند اختلافاتی وجود داشته و این هم به نظرم باعث رشد هست. یعنی اگر همه بخواهند از یک طیف باشند و همه هم موافق باشند، نقاط ضعفی که در دل کار هست، هویدا نمی شوود.
در این دوره خوشبختانه کمیسیون آب، انرژی و محیط زیست که یک کمیسیون بسیار مفیدی بود اضافه شد. یک کمیسیون هم کمیسیون نظارت بود.
اضافه شدن این کمیسیونها چه دستاوردی برای منطقه داشت؟
کمیسیون نظارت یک سری مسائل و مشکلاتی که با سایر ادارات وجود داشت و یا یک سری شکایات مردم از شهرداری را بررسی می کرد.
کمیسیون انرژی آب، انرژی محیط زیست هم یک سری بررسیهایی را در خصوص استفاده از آبهای مجازی، بحث پساب و استفادة پساب در آبیاری فضای سبز انجام دادند.
در رابطه با بحثهای انرژی هم آقای دکتر ثابت که رییس کمیسیون هم هستند پیگیریهایی داشتند.
نقش شما در شکلگیری کمیسیون انرژی آب و انرژی چی بود؟
خیلی موافق بودم؛ یعنی به نوعی ما بیشتر بحث آب را ما مطرح کردیم.
به بحث کمیسیون نظارت اشاره کردید. یکی از بحثهای پرتنش بین موافقان و مخالفان شهرداری و شورا بحث نظارت و عدم پاسخگویی شهردار به مطالب عنوان شده توسط شوراست. چقدر این نقد را قبول دارید؟
شهردار به بیشتر سوال ها پاسخ داده و ولی بعضی از سؤالها زمان لازم دارد، باید مستنداتش را آماده بکنند، یک سری مستندات قانونی باید تهیه بشود، اینها زمانبر است، کما اینکه اتفاقاً در هفتة گذشته هم دوستان یک سؤالی را گفتند و جواب داده نشده و در حال آمادهسازی جواب هستند. یعنی طول کشیدن مبنی بر این نیست که شهردار بخواهد بیتوجه باشد یا نخواهد جواب بدهد.
بعضی از سؤالها را هم که نگاه میکنیم متأسفانه جبهة سیاسی دارد و باعث شده به آنها جواب داده نشود. ولی سؤالهایی که فنی بوده، اصولی بوده چیزی که من دیدم جواب داده شده است.
حدود یک سال قبل آقای رسول زاده با پنج نفر از دوستانتان در گفتوگویی که با ما گفتند که طرح پرسش از شهردار را مطرح کرده اند. در گفتوگوی اخیرشان گفتند که هنوز شهردار به این قضیه پاسخ نداده، به نظرتان یک سال برای پاسخگویی به این سؤالها کافی نبوده است؟
باید از خود شهردار و شهرداری مورد را سؤال کرد.
شما به عنوان عضو شورا چقدر تلاش کردید که شهردار پاسخ همکارانتان را بدهد؟
الآن ذهنیت ندارم سؤالاتی که اینها داشتند چی بوده؛ سؤالهایش چی بوده است؟
یک بخشی از این سؤالها مربوط به نیروهایی بود که رابطهای وارد سیستم شده بودند ، یکی هم بحث مالی شهرداری و پروژههایی است که اجرا میشود.
شهرداری استخدام که نداشته، یعنی هر چی نیرو آمدند یا به عنوان نیروهای مشاور بودند یا نیروهای قراردادی که اینها عملاً به عنوان نیروی رسمی تلقی نمیشوند، قراردادی هستند.
با توجه به بالا رفتن حجم کار، شهرداری ملزم بوده اینها را بگیرد.
در زمان مهندس ناظم رضوی خدمات گسترده شده، در هر جای شهر را شما میبینید دارد کار میشود. شهر به صورت یک کارگاه عمرانی در آمده است. این کارها نظارت میخواهد، این کارها نیروی اجرایی میخواهد، این کارها تدارکات میخواهد، آدم میخواهد.
منتقدان این بحث را مطرح میکنند که گرفتن نیروها بیشتر رابطهای بوده تا ضابطهای. نمونهاش مثلاً اینکه رییس شورا دامادش هست، فلان آقا دامادش هست، یا یکی از اعضای شورا در صحن شورا مطرح میکند که من ۱۰۰ نیرو را با خودم آوردم. نظر شما چیست؟
اوایل شورا بحثی بوده که شهرداری برای استخدام بایستی از شورا مجوز بگیرند. بعدش به این نتیجه رسیدند که نه اصلاً در بحثی که مطرح شده شورای استان باید مجوز بدهد. یعنی عملاً شهرداری برای گرفتن نیرو الزامی ندارد که بیاید از شورا مجوز بگیرد. ولی گزارش دادن اینکه مثلاً چقدر نیرو گرفتم، کجا گرفتم، مشکلی ندارد؛ ولی اینکه بگویند چرا فلانی را گرفتی، یا اصلاً چرا مجوز از ما نگرفتی، صراحتاً در قانون آمده که شورای استان باید مجوز بدهد.
آیا این سؤال برای خودتان پیش نیامده که ضابطة گرفتن این نیروها چی بوده است؟
واقعیتی این است که در کارهای فنی بایستی یک سری افرادی را آورد که خبره باشند. من خودم تقریباً از سال ۷۴ شرکت آب و فاضلاب کار میکنم، عمدتاً هم ناظر پروژهها بودم. در کار اجرایی یا در کار نظارت استفاده از افرادی که فی البداهه بیایند وارد بازار کار بشوند ، مطمئنا مشکلاتی را در بر دارد
درست است آنها هم باید وارد بازار کار بشوند، ولی چون ما خواستیم یک کاری یکباره با شتاب بالا شروع کنیم و عملاً آن عقبافتادگیهای قبلی را میخواستیم جبران کنیم مجبور بودیم یک سری افراد خبرهای را بیاوریم که به ما کمک کنند. اگر شما نگاه کنید، اینهایی که به بدنة شهرداری به عنوان نیروی خدماتی یا نیروی قراردادی اضافه شدند عمدتاً کسانی بودند که در سایر شرکتها تجربیاتی را داشتند که اینها به عنوان کمک به شهرداری آمدند.
صد در صد توصیههایی هم بوده، البته اینکه ما بگوییم نه، اصلاً یک چنین چیزی نیست درست نیست؛ واقعیتی هست که در همه جا هست. یعنی در تمام ادارات هست، تنها شهرداری نیست.
شما حساب کنید یک رییسجمهور عوض میشود، برادرهایش، باجناقهایش، همه برادرزادههایش، همة اینها میآیند در رأس قرار میگیرند. چرا؟ چون شخص میخواهد مجموعهای را راهبری بکند میآید کسانی را که بیشتر قبول دارد در رأس کار میآورد تا بتواند راهبرد کارش بهتر بشود.
این به خاطر این است که سیستم ما آن نظام مدیریتی را ندارد. در ژاپن هر کسی جانشینانش مشخص است. یعنی هر کسی یک امتیاز دارد، آقای ایکس اگر ۱۰ هست، زیردستهایش امتیازهای ۸، ۹، ۱۰ را دارند. یعنی اگر ایشان امروز نبود مشخص است چه کسی جانشین ایشان است.
ولی ما در ایران این را نداریم. مثلاً الآن یک مدیرعاملی از مجموعه خارج میشود. یا بازنشسته میشود یا یک برنامهاش را میرود. نگاه میکنید اصلاً ماندند که چه کسی را بگذارند. یعنی واقعاً در مجموعه، مدیرپروری نشده که ما خیالمان راحت باشد.
شما به عنوان عضوی از شورا برای ضابطهمند کردن این جذب نیروها چه اقدامی کردید؟
اوایل بحث بود که خود شورا نظارت داشته باشد و از فیلتر شورا رد شد. ابتدا ما فکر کردیم ما باید مجوز بدهیم. بعدا گفتند نه اصلاً احتیاج به مجوز شورا ندارد.
بعد شورا پایش را کنار کشید.. شاید بیش از ۶۰۰، ۷۰۰ نفر درخواست کار دادند که شورا روی درخواست آنها نامه میگذاشت و به شهرداری معرفی میکرد. خیلی هم ما روی این بحث تاکید کردیم که اگر قرار هست نیرو گرفته بشود افراد متخصص، افرادی بیایند که واقعاً لازم نیست. بدون ضرورت افرادی به بدنة شهرداری نچسبند.
قبلاً هم در شهرداری کمیسیونی تشکیل شد که حتی آقای مهندس عرببیگی به نمایندهای از شورا در آنجا بودند و نظارت داشت که افرادی گزینش شوند که از لحاظ تخصص، تعهد به نظام و از لحاظ اجرایی توانمند گزینش شوند.
آیا لیستی از افرادی که توسط شهرداری گزینش شدند دارید؟
به نوبة خودم؟
بله.
نه. درخواست هم دادند ولی فکر کنم گفتند دارند تهیه میکنند ولی هنوز جواب ندادند.
آیا شما برای حضور شخصی در شهرداری به دوستانتان توصیه کردید ؟
بله. شاید ۱۰، ۱۵ نفر را معرفی کردم.
گزینش شدند؟
شاید دو تا سه نفر؛ چون بنده در سازمان آب بودم، با پیمانکاران مختلفی طرف حساب بودم. میآمدند میگفتند شهرداری نیرو میگیرد، من هم زنگ میزنم
راوندی بودند؟
راوندی بودند، کاشانی هم بودند. عمدتاً کاشانی بودند. چون پیمانکارانی که ما با آنها کار میکنیم کاشانی بودند
یکی از بحثهایی که دوستان شورا مطرح میکنند بحث بدهیهای شهرداری است. آیا شما نرخ صحیحی از بدهیهای شهرداری در اختیار دارید یا خیر؟
ریز آن را ندارم؛ ولی یک بار با شهردار مطرح میکردم گفتم آقای شهردار میگویند شما میلیاردی بدهکار هستید، گفت خب خوب است؛ پس ما خیلی کار کردیم.
ولی روند کار شهرداری این است که میگوید من یک پروژهای را میخواهم شروع بکنم. این پروژه الآن با آ تومان تمام میشود، با توجه به اینکه پروژههای عمرانی و راهسازی عمدتاً زمانبر هست. یک وقتی میبینید یک سال، بعضیهایش یک سال و نیم، یک وقت میبینید دو سال یک پروژه طول میکشد. و ما همیشه سال به سال افزایش قیمت را داریم. سال به سال ۳۰ درصد با توجه به تورم قیمتها بالا میرود. یعنی عمدتاً ما پروژه را امسال شروع میکنیم ولی شاید پولش را یک سال بعد، آن هم آخرش با زمین بدهیم. عملاً البته یک بازی برد برد است. پیمانکاران با توجه به وضع تورمی که الآن هست خودشان حاضر هستند اینطور کار بکنند، چون وضع بازار کار خیلی خراب است. عملاً شهرداری کار خودش را انجام میدهد. شهر آباد میشود. سازندگی انجام میشود.
هنری است که من بگویم من پول ندارم کار هم نکنم؟! شما به عنوان یک جوان اوّل زندگیات وقتی میخواهی ساختمانسازی را شروع بکنی، چه بخواهی چه نخواهی زیر بار قرض میروی ولی به هر حال داده میشود.
یکی از بحثهایی که هست این است که این زیر قرض رفتنها منطقی نبوده است. یعنی شما بر فرض این خودکاری که قرار بوده با صد تومان بخرید، نهایتاً با ۱۲۰ تومان نسیه کنید، ۲۰۰ یا ۳۰۰ تومان خریده اید. آیا این برداشت از جیب مردم نیست؟
اینطوری نبوده است. روی چه اصلی این را میگویند. یک پروژه که میخواهد انجام بشود، تمام مناقصات همه قانونی است، یعنی وقتی یک مناقصه برگزار میشود شخص نمیداند شما چه قیمتی داده ای و فردی که پایینترین قیمت را بگوید برنده می شود.
اینکه من بگویم نه این کالا ۱۰۰ تومانی را من ۳۰۰ تومان میدهم. اصلاً این امکان ندارد. شاید مثلاً ما بگوییم چون زمان میبرد، یعنی یک مقداری قیمت بالاتر میرود، ولی از آن طرف چون ارزش افزوده را دارد برابر میشود، یعنی دو تا همدیگر را خنثی میکنند. ولی خوبیاش این است که کار زودتر انجام میشود.
چقدر شفافیت مالی در بحث پروژههای شهرداری وجود دارد؟
دقیقاً منظورتان را متوجه نمیشوم. یعنی از نظر اینکه مشخص باشد؟
یکی از بحثهایی که منتقدان شهردار مطرح می کنند این است که بحث پروژهها مبهم است و اطلاعات دقیقی در اختیار مردم قرار داده نمیشود.
من این را قبول ندارم. چونکه شهرداری تمام مستنداتش مشخص است. بعضی از دوستان متأسفانه فنی نیستند، من خودم ناظر پروژه بوده ام و الآن هم هستم، وقتی که یک پیمانی بسته میشود تمام قیمتهایش مشخص است، براساس صورت وضعیت هم میآورد شخص پول را میگیرد. پیمان ناظرِ مقیم دارد، ناظرِ عالی دارد و حتی شاید نظارت هم جدا داشته باشد، غیر از ناظر مقیم و ناظر عالی یک نظارتی هم غیر از اینها دارد که تمام کارها یکی یکی بازرسی میشود و از طرف شورا هم دوباره ما نماینده داریم.
تمام اینها ثبت و ضبط میشود و به هیچ عنوان کسی نمیتواند دخل و تصرفی داشته باشد یا پیمان را کم و زیاد بکند. شخص میگوید من نمیدانم، شما یک بار میگویی دو میلیارد بدهکاری، چهار میلیارد، یک بار میگویی یک میلیارد، صورتوضعیتها در بین راه هست. صورتوضعیتها را وقتی پیمانکار تهیه میکند، ناظر مقیم ابتدا میآید تایید میکند، بعد ناظر عالی دوباره چک میکند، بعد از اینها در سیستم مالی میآید. سیستم مالی خودش گردش مالی دارد. اینها زمانبر هست.
ممکن است یک سند بعد از شش ماه در مالی بنشیند. تا در مالی هم ننشیند نمیتوانند به عنوان عملکرد بیاورند. به عنوان بدهی خودشان بیاورند. این است که یک مقداری فرد میآید از شما میپرسد میگوید 2 میلیارد، یک بار میگوید ۵ میلیارد.
چند درصد از بودجهای که در دفترچة بودجة امسال شهرداری که شما تصویب کردید محقق شده است؟
الآن در ذهنم نیست. چون صد در صد نبود. صحبت از ۵۰ درصد بود، فکر کنم زیر ۵۰ را داشت. دوستان چند درصد گفتند؟
حدود ۵۰ درصد. اما چرا شورا بودجهای را که ۵۰ درصدش محقق نمیشود مصوب می کند؟
خود شهرداری میآید بودجه را پیشنهاد میدهد. ما هم خیلی چکشکاری کردیم
امسال آمدند یک بودجهای را تعریف کردند. یک درصدی را هم نسبت به سال گذشته اضافه کردند. گفتند اگر ما این درآمدها را داشتیم، اینها را هزینه خواهیم کرد و اگر این درآمد را نداشتم این کار را شما عملاً حذف شده بدانید. به نوعی این را میتوان گفت ما افزایش ندادیم.
شهرداری میگوید من به عنوان کسی هستم که این کار را انجام میدهم، من خودم را دارم متعهد میکنم. من خودم دارم میگویم اگر که بودجه کمتر باشد از آن طرف هم من میتوانم فعالیتم را کمتر کنم. ولی اینطوری خودم برای خودم کار میتراشم که بروم فعالیتم را بیشتر بکنم.
افزایش غیر معقول بودجهای که ۵۰ درصدش محقق میشود با زیر فشار قرار دادن مردم همراه نیست؟
ببینید کاشان به نظر شهرداری هم تقریباً ظرفیتهای مغفول زیادی دارد. شما حساب کنید قبلاً همین شهرداری بود، همین شورا، همین مردم بودند و همین مجموعة شهرداری بود. تقریباً هم با اینکه اینقدر در شهر کاشان کار نمیشود، همان درآمد و هزینهها هم بود. ولی الآن با توجه به اینکه این ظرفیتهای نهفته را رفتند شناسایی کرده اند شهرداری مجبور است درآمدهایش را از خود مردم بگیرد و خرج خودشان بکند.
من خداوکیلی کار به خط و خطوط و این حرفها ندارم. جدی دارم میگویم. حالا بگویم چون به هر حال به عنوان یک نمایندة اصولگرا هستم واقعاً این نیست. شهردار واقعاً دارد مردانه کار میکند. باورتان نمیشود من یک روز جلسة شورا بودیم، آنجا نشسته بودیم شهردار آمدند نماز بخوانند، ما دیدیم دیر کرد، نگران شدیم رفتیم نمازش را خوانده همانجا خوابش برده بود.
بندة خدا ۲۴ ساعت واقعاً دارد وقت میگذارد. بعضیها یک مقداری بیانصافی میکنند و چهرة ایشان را مخدوش میکنند. چرا؟ چون فقط به خاطر اینکه آقا در خط ما نیست. درست نیست. من میگویم اگر کار اشتباه است برای هر خطی میشود اشتباه است. ولی کار درست برای هر کسی هم هست آن آدم خوب است.
گفتید بعضی از سؤالهایی که از شهردار میپرسند بیشتر جنبة سیاسی داشته است. چند نمونه از این سؤالها را ذکر کنید.
بحث مصلا را مطرح میکنند. چرا شهرداری در مصلا هزینه میکند؟ مصلا برای چه کسی است؟ الآن اگر یک بحث بحرانی در شهر کاشان اتفاق بیفتد، یک زلزلهای، یک سیلی، یک اتفاقی، یک مرکز تجمعی که بتوانند مردم را آنجا اسکان بدهند وجود دارد؟
از آن طرف مرکز فرهنگی خوبی است. یعنی آنجا را اگر تکمیل بکنند تمام کارهای فرهنگی شهر میتواند به آنجا سوق داده بشود. تنها به اینکه نماز جمعه خوانده بشود نیست. آنجا برای کاشان یک مجتمع فرهنگی است. زن و بچه و کوچک و بزرگ کاشانی آنجا استفاده میکنند. پس کاشانی دارد مالیات میدهد، خودشان هم بهره میبرند. به نظر من این صرفاً و صرفاً یک بحث سیاسی است.
میگویند چرا فرودگاه را درست کردید. قبول دارم، فرودگاه وظیفة شهرداری نیست. ولی شما حساب بکنید خداوکیلی، منصفانه، من هر کدام از همکارهایم که رفتند مشهد برگشتند واقعاً دارند دعا میکنند. میگویند ما رفتیم زیارت کردیم آمدیم اصلاً نفهمیدیم. یعنی جزء آرزوهای مردم بود. فرودگاه یک برند است. اگر ما میخواهیم کاشان بزرگ بشود باید این برندها را بیاوریم، و برندها هزینه دارد، مفت به دست نمیآید. شهرداری درست است هزینه کرده، ولی سودی هم در کار نبرده است. الآن هم شاید برابر باشد. یعنی فروشهایش و از لحاظ هزینههایی که دارد برابر میشوند. به آن صورت چیزی دست شهرداری را نمیگیرد. ولی این دارد جا میافتد و مطمئن باشید صد در صد زیر نظر خدمات هوایی خواهد رفت و از زیر نظر شهرداری هم به زودی زودی خارج خواهد شد. شهرداری به دنبال سود و منفعت نیست.
زمانی مهندس رضوی پدر گفتیم ساختمان به این بزرگی شهرداری برای چی میخواهد؟ گفت ما اگر میخواهیم استان بشویم جایش را داریم؟
همین مصلا، همین فرودگاه، همین ساختمان، این پازل را کنار هم میچینند که بخواهند تصمیم بگیرند که کاشان اگر بخواهد استان بشود ظرفیتها را دارد، گردشگریاش عالی است، بیمارستانهایش این ظرفیت را دارد، هتلهایش این ظرفیت را دارد، از لحاظ بافت شهری، شاهراهها را دارد، اینها خودش یک برندهایی هست که میتواند در رشد و توسعة شهر کمک کند.
به بحث فرودگاه و مصلی اشاره کردید که دائما مورد انتقاد منتقدان است، در حاشیة این بحثها، بحثی که مطرح میشود این است که شهرداری اصلاً اهم و مهم ندارد. بحث ترافیک شهری را مطرح میکنند، بحث زیرگذر کمال الملک را مطرح میکنند که علیرغم اینکه آنجا تصویب شده شهرداری هیچ عکسالعملی نداشته و در عوض آمده در مشهد اردهال که وظیفة شهرداری کاشان نیست، یا در مصلی سرمایهگذاری کرده است. نظر شما چیست؟
بحث مشهد اردهال را هم قبول میکنم که وظیفة شهرداری نیست، ولی با افتخار میگویم به عنوان یک کاشانی آنجا داریم کار میکنیم، چرا؟ چون ولی نعمت ما هست. جدای از این بحثها، جدا از این سیاستها، امامزاده واجب التعظیم است، واقعاً یک جایی هست که زمانی سرزمین امن ما، سرزمین مشهد اردهال خواهد بود.
باید واقعاً از این خطها بیرون بیاییم. به نظر من اگر فقط اوّل آنجا کار بکنیم بعد جاهای دیگر، باز هم به نظر من کم کار کرده ایم. چون ما شیعه هستیم، ادعایمان این است که ولایتی هستیم، به هر حال باید یک جایی خودمان را نشان بدهیم.
در مورد بحث ترافیک هم مطالعات جامع طرح ترافیک دارد انجام میشود. ترافیک چیزی نیست که از یک جایی شروع بکنی و اگر که مطالعات نداشته باشد، مطمئن باشید خیلی بازخورد آنچنانی ندارد. اینها اگر مطالعه نداشته باشد اثر تخریبیاش بیش از خودش است. ولی من این را قبول دارم، ما در زمینه ترافیک خیلی کم کار کردیم. یعنی میشود گفت آنچنان کاری نکردیم. خود ما هم منتقد بودم، ولی دوستان گفتند ما داریم در این بحث کار میکنیم، مطالعاتش انجام بشود، صد در صد یک کار جامعی را انجام خواهند داد.
منتقدان شما این پرسش را مطرح می کنند که مصلا مهمتر بود یا بحث ترافیک شهری که مردم الآن درگیرش هستند؟
خدمتتان گفتم، ترافیک شهری یک چیزی است که باید مطالعات جامعش انجام بشود، خروجیهایش بیرون بیاید تا بتوانند کار بکنند. اینکه من فی البداهه بروم یک خیابان را یک طرفه کنم، بیایم یک جا پل بزنم، یک جا زیرگذر درست بکنم درست نیست.
چهار سال برای مطالعه کافی نبوده است؟ ضمن اینکه بعضی از طرحهایی که اشاره میکنند طرحهایی بود که تصویب شده و بودجهاش هم اختصاص داده شده، مثل زیر گذر کمال الملک که اشاره میکنند.
زیرگذر بودجهاش مصوب شده؟
اینطور گفته می شود بله.
کارشناس: زیرگذر آقای دکتر ثابت طرحی داد که بیاید این زیرگذر درست بکنید. در کمیسیون عمران این مسأله مطرح شد، به شهرداری هم دادند و خبری هم که دارم یک سری مطالعات هم دارند روی آن انجام میدهند. زیرگذر زدن به همین راحتی نیست، یک سری تأسیسات آنجا دارد. مطالعات می خواهد. همینطوری که نمیشود فیالبداهه شروع کنند به زیرگذر درست کردن.
بالأخره طرح داشته و کسی که طراحی کرده این مسأله را دیده است.
آن کار باید انجام بشود. ما مطالعات داریم، من بعید میدانم این طرح مصوب شده باشد.
به بحث مشهد اردهال اشاره کردید. دوستان شما در شورا بر سر جایگاه و منزلت آن حضرت بحثی ندارند بلکه معتقدند این بودجه برخلاف قانون هزینه شده و طبق فتوای امام انجام کارهای خلاف قانون جایز نیست. لذا آنها می گویند وقتی که شهر هنوز مشکلات زیادی دارد این بودجه ها باید در خود شهر هزینه شود.
این کار دارد انجام میشود. کجا کار انجام نمیشود؟
نمونه آن همین ترافیکی است که این روزها مردم به آن گرفتارند.
شما فقط به ترافیک زوم میکنید. خودم هم گفتم، به هر حال هر مجموعهای اگر یک نقاط قوتی دارد، یک نقاط ضعفی هم داشته. نقطه ضعف ما شاید میشود گفت بحث ترافیک بود.
طبق گفته همکاران شما در شورا شهرداری الان ماهیانه برای فرودگاه سوبسید پرداخت می کند. آیا درست است که بیشتر از ۵ درصد مردم کاشان از این فرودگاه استفاده نکنند ولی سوبسید از جیب همه مردم پرداخت شود تا عده ای به زیارت مشهد بروند؟ اما از طرفی می بینیم که سیستم ناوگان حمل و نقل شهری کاشان وضعیت مطلوبی ندارد. به نظر شما این نوع اولویت بندی در هزینه ها درست است؟
برمیگردد به سیاستهای کلی شهرداری که آنها خودشان یک، دو، سه کردند که چه کاری انجام بشود، چه کاری انجام نشود.
البته تقریباً میشود گفت ۵۰ درصد تاکسیها در شهر کاشان نو شدند. اتوبوسها هم بحثی میکردند صحبتش بود که یک مقداری خرید میشود، آقای عرفان که قبلاً بودند، بعد هم آقای ولیپناه صحبت میکردند که مجوزهایی میگیرند که خرید بکنند. ولی اینکه حالا ما بگوییم چرا مشهد اردهال، میگویم ما به صورت ویژه دیدیم، خود شورا هم همهشان به این مسأله واقف بودند که بارها هم گفته شده در محدودة شهری نیست، ولی میشود آن را به عنوان یک بافت جدایی از شهر کاشان مورد توجه قرار داد.
عملاً خود اراکیها هم خیلی نظر دارند که آن را ببرند جزء استان مرکزی، مخصوصاً فرمانداری جدیدشان آمدند صحبتهایی کرده، ولی به نظر من ما در آن زمینه هر چی کار بکنیم کم کردیم.
آقای حاج قدیری در شورای شهر بیشتر یک راوندی بوده یا یک اصولگرا؟
من به وقتش راوندی بودم، به وقتش هم یک اصولگرا. اگر که صحبتهایی بوده که بحث راوند را مطرح میکردند، صد در صد از آن حمایت میکردم، چون میگویند حب الوطن نصف الایمان، به هر حال واقعیتی است. هر کس بگوید نه دروغ گفته. سعی کردم با توجه به اینکه از این منطقه بودم حمایت خودم را داشته باشم، ولی هیچ وقت هم سعی نکردم از آن اصول خودم عدول بکنم، یعنی به آن هم حتماً توجه داشتم.
تا حالا موردی در شورای شهر پیش آمده که شما به خاطر راوند با آقای شمس اصلاحطلب در کنار هم بنشینید و دوستانتان در مقابل شما قرار بگیرند؟
بارها و بارها. نه که آنها در مقابل ما قرار بگیرند، ولی چون ایشان هم یک راوندی هست و عِرق به راوند داشتند ما خیلی از جاها با ایشان رایزنی کردیم که یک کاری انجام بشود.
میتوانید چند نمونه ذکر کنید؟
یک بودجهای را میخواستند مصوب بکنند، لازم بود یک سری رایزنیهایی داشته باشد که احتیاج به رأی داشت. ما از این طرف رایزنی میکردیم، حاجی هم از آن طرف رایزنی میکردند.
اگر اصولگراها به آقای حاج قدیری نه بگویند برای لیستشان آیا حاضر است به خاطر مردم راوند بماند یا به خاطر اصولگراها به نفعشان کنار میرود؟
خود شما میدانید اگر همة راوند هم رأی بدهند، یک نفر نمیتواند داخل شورا برود، چون از لحاظ آماری و رأی مطمئناً یک فرد باید حد اقل 12 هزار رای به دست بیاورد. عملاً چه من بروم کنار، چه نروم کنار، اگر در لیست نباشم حذف شده هستم.
پس اگر در لیست نباشید کنار میروید؟
میگویم چه کنار بروم چه کنار بروم حذف شده هستم. یک امر واضحی است.
یکی از درخواستهایی که مکرر مردم راوند مطرح میکنند بحث شهر شدن این منطقه است. چقدر شما در این زمینه در شورای شهر تلاش کردید؟
یکی از رایزنیهایی که با آقای شمس دنبال کردیم همین بحث شهر شدن بود. در زمان آقای تیمسار منصوری حتی ما با هم تهران هم رفتیم که این مسأله را پیگیری کنیم، چون مردم میخواستند، میگفتند ما میخواهیم شهر بشویم. به خاطر بیتوجهیهای دورههای قبل به ایشان شده بود و این احساس را هم داشتند که اگر به فرض ما حالا در شورای شهر دو تا نماینده داریم. معلوم نیست در دورة بعد کسی را داشته باشیم و ممکن است دوباره روز از نو، روزی از نو. دوباره به حالت قبل برگردد دیگر هیچ کسی هیچ کاری برای ما انجام ندهد، پس ما میخواهیم شهر بشویم.
ولی عملاً واقعیتی هست که اگر خدمات آنجور که باید و شاید در مناطق داده بشود، من مطمئنم خیلی از این مسائل کمرنگتر میشود، کما اینکه الآن نگاه بکنید دیگر مردمِ خود راوند هم مثل قبل اینقدر آتشی نیستند که الا و بالله ما باید شهر بشویم.
شنیده شده که در یکی از جلسات شورا یکی از دوستان اصولگرای شما منطقة راوند را به منطقهای که افغانیاش بسیار زیادتر است تعبیر کرده و شما آنجا واکنشی نداشتید. علت اینکه این واکنش نداشتید چی بوده؟ آیا این مسأله را میپذیرید یا اینکه به خاطر عِرق همجناح بودن بوده؟
یعنی از بچههای خود ما این حرف را زدند که افغانیهایش بیشتر است.
بله.
من در ذهنم نیست.
کرد، لر، افغانی، به خاطر اینکه کار زیاد هست اینجا میآیند و عملاً با توجه به ارزان بودن خانهها سکونت پیدا میکنند که صد در صد هم روی فرهنگ جامعه اثر دارد و معتقدم که بین آنها هم آدمهایی هستند که خیلی از ما اعتقاداتشان قویتر هست، کما اینکه خیلی از اینها الآن در فاطمیون دارند با داعش میجنگند. بعضیهایشان از لحاظ اعتقادات شیعی خیلی قوی هستند و خیلی هم آدمهایی که متأسفانه مشکلدار هستند بینشان هستند. و این فرهنگی هست که شاید بشود گفت یک مقداری ضعف از مردم خودمان بوده که به خاطر سودجوییهایی که بعضیها داشتند آمدند به اینها پناه دادند و یک چیزی هست که فرمانداری باید این را ساماندهی کند.
۴ سال عضو شورا بودید، به عنوان کسی که در این زمینه تجربه دارید، یک عضو شورا چه شاخصها و معیارهایی را باید داشته باشد؟
اعضا باید افرادی باشند که تخصصهای مختلف داشته باشند. یعنی از لحاظ شهرسازی، از لحاظ آب، برق، محیط زیست، فضای سبز، حتی معلم. باید از قشرهای مختلف باشند که اینها به عنوان نمایندگان آن صنف بیایند از تجربیاتشان استفاده بشود و به صورت یک پازلی کنار هم چیده بشود و بتوانند نظارتشان را داشته باشند و مطمئناً بحث تجربه خیلی مهم هست.
شورای خوب، شورایی است که اوّلاً به عنوان یک گوشهای از پازل مدیریت شهری با سایر عناصری که داخل شهر هستند، نمایندة ولی فقیه، فرماندار، نمایندة شهر، تعامل خوبی داشته باشد. اگرکه هرکدام از اینها به نوعی آن تعامل را نداشته باشند، یک طورهایی یک سکتی ایجاد میشود، باعث میشود که در پیشرفت شهر صد در صد اثر منفی میگذارند. الآن الحمد لله دورهای که در آن بودیم به هر حال فراز و نشیبهایی را داشتند ولی الآن نسبتاً هماهنگیها و همصدایی خوبی هست.
همکاری مجموعة دولت آقای روحانی با شورایی که هشت نفر آنها اصولگرا بودند چطور بود؟
دولت که خود آقای دکتر روحانی است، ما بیشتر با فرماندار طرف هستیم. خود آقای فرماندار هم، واقعاً یک انسان دانشگاهی هستند، یک آدم فرهیختهای هستند، بسیار در کارهایش هم صبور هستند، هم همراهیهایی که باید باشد بالنسبه میشود گفت خوب بوده است.
چه طرحی از طرف شما در شورا مطرح شد؟
طرحهای مختلفی مطرح شد. انتظار دارید همه را در چند دقیقه مرور کنم؟
شخص شما چه طرح هایی را به شورا ارائه کردید؟
طرح ساماندهی کودکان کار که اینها ساماندهی بشوند. در مجموعة خاصی لباسی داشته باشند، کدی داشته باشند، نوع فروشی که دارند مشخص شود.
با توجه به بازدیدی که از مشهد داشتیم این را خیلی دنبالش بودیم که ساماندهی کنیم. بعدش هم متوجه شدیم بعضی از جاها یک سری کارهایی را انجام دادند.
گفتید دوستانتان به شما گفته اند با ما مصاحبه نکنید، از اینکه پیشنهاد مصاحبه با ما را پذیرفتید رضایت دارید؟
بله؛ من با همه راحت هستم. متأسفانه بعضیها در این مواقع شروع به تخریب افراد میکنند ، الآن من یک نطق پیش از دستوری داشتم. در پورتال خبری گذاشته بودم، خیلی پای آن انتقادهای شدیدی کردند که این دورة شورا پارتیبازی زیاد بوده، آقای حاج قدیری فامیلهای درجه یکش را در شهرداری آورده است.
برادرم در فرودگاه کار میکند، مهندس کامپیوتر است. خب بین همة این آدمهایی که بودند ایشان هم رفته ثبت نام کرده، لیسانس کامپیوتر هم داشته، حالا شاید هم به خاطر ما هم یک نگاه مثبتی هم روی او بوده، ولی الآن ببینید آیا واقعاً کارایی دارد یا نه؟ اگر آدمی است که مازاد است و تحمیل شده، حق با شماست. ولی الآن چقدر از او رضایت دارند که چند جای دیگر هم گفتند بیا. چون ایشان برنامهنویس بوده است. الان که ایشان رفته با اینکه کسی دیگر می رفته چه فرقی کرده است؟
میآیند تمام آن نقاط تاریکی که فکر میکنند در زندگی فرد هست همه را روشن میکنند. من میگویم هیچ باکی هم ندارم واقعاً که رای بیاورم، وظیفهام است که خدمت بکنم، رای هم نیاورم وظیفهام این است که خدمت بکنم. به هر حال سازمان آب هم فکر نکنم کمی از شورا باشد.
حالا هم اگر که انشاءالله مردم قبول هم بکنند در خدمتشان هستیم، اگر بگویند بفرما پیاده شو روی چشم میگذاریم دستشان را هم بوس میکنیم میرویم دنبال کارمان.