سایپا؛ دانه خوری در کاشان، تخم گذاری در اصفهان
محمدعلی خرمی مشکانی: حکایت شرکت سایپای کاشان برای کاشانیها حکایت مرغی است که دانهاش را در کاشان میخورد؛ ولی تخمش را در سبد اصفهانیها میاندازد.
از همان روز اول که این شرکت در کاشان افتتاح شد، در بین مردم پیچید که به نام ما و به کام دیگران است. میگفتند کارگریهایش به کاشانیها رسیده و مدیریتها و سمتهای مهندسی رده بالایش به از ما بهتران.
هیچ وقت هم کسی نیامد شفاف سازی کند که این شرکت چند مدیر میخواهد، چند مدیر دارد و مدیرانش اهل کجا هستند.
عدهای هم که در محافل و مجالس درباره بیسهم ماندن کاشان از مدیریتهای این شرکت صحبت میکردند حرفی نزدند و سرانجام کارگران کاشانی هم به همین کارگری و یک لقمه نان حلال بخور و نمیر رضایت دادند و برخی از مسئولانمان هم گاهی به گرفتن یکی دوتا نیرو برای دفترشان راضی شدند.
حالا پس از مدتها نام شرکت سایپا، در کاشان بر سر زبانها افتاده است. آن هم به خاطر جایگزین کردن یک شرکت اصفهانی به جای سازمان اتوبوس رانی کاشان.
مدتها بود که کار جابه جایی کارگران این شرکت به سازمان اتوبوسرانی کاشان سپرده شده بود و از کنار این کار، مبلغی حدود چهارصد میلیون به این سازمان میرسید.
هرچند که این مبلغ دربرابر هزینههای سازمان اتوبوس رانی ناچیز است، اما میتوانست چاله چوله سرویس دادنهای رایگان سازمان در مناسبتهای ملی و مذهبی به مردم کاشان را پر کند.
شرکت سایپا باید به مردم کاشان توضیح دهد چرا همین نمک روی آش هم از کاشان دریغ شده است. باید بگوید بر اساس کدام مناقصهای حمل و نقل کارگران به شرکت اصفهانی واگذار شده است. آیا در کاشان شرکتهایی با اتوبوسهای مناسب وجود نداشتهاند که آنها دست به دامن اصفهانیها شدهاند؟
وقت آن است که اینبار مدیران محکم بایستند و رسانههای محلی هم در جنگ و دعواهای سیاسی این موضوع را گم نکنند تا مشخص شود چرا مرغی که دانهاش را در کاشان میخورد، رفته و تخمش را در سبد یک شرکت اصفهانی میگذارد.