صدا و سیما؛ علیه دولت، علیه زنگنه
عبدالله ناصری طاهری: پخش تصاویری از تلویزیون مبنی بر روش دور زدن تحریمهای نفتی ایران باعث واکنشها و اعتراضات بسیاری شده و این اقدام رسانه ملی به معنای یک اقدام ضد منافع ملی تلقی شده است.
اکنون این سوال مطرح است که آیا صداو سیما همان طور که ظاهرا ساختاری متشکل از لحاظ مدیریتی دارد در عمل هم همین طور است؟
در پاسخ باید گفت خیر. تجربه من به عنوان یک کارشناس رسانه و فعال سیاسی این را میگوید که بعد از دوره علی لاریجانی، مدیریت صداو سیما و ساختار تشکیلاتی آن روی کاغذ وجود دارد.
از دوره ریاست ضرغامی در حوزه مباحث سیاسی این نامدیریتی رئیس سازمان را میدیدیم. اما همان طور که به جلو آمدیم در سایر بخشهانیز این نامدیریتی ریشه دواند و اکنون…
کار به تعطیلی برنامه 90 یا سایر برنامههای تولیدی و پرمخاطب تلویزیونی و درگیریهای شدید درون سازمانی که منجربه رسانهای شدن آنها نیز شده است، رسیده است.
موضوع دیگر در این بحث، مسئله نظارت بر صداوسیمااست.برای نظارت شورای نظارت تشکیل شد،اما این شورای نظارت ماهیت تشریفاتی پیدا کرد.
در زمان ریاست علی لاریجانی در صداوسیما او به دلیل اقتداری که داشت هیچ جایگاهی برای شورای نظارت قائل نبود و بعد از آن هم عملا هیچ نوع عمل اجرایی در شورای نظارت نمیدیدیم این شورا صرفا گاهی اطلاعیهای میداد.
عملا کسی در هیچ جایی پیدا نشد تا مسائل صداو سیما را بازگو کند و همه چیز در یک شورای تشریفاتی خلاصه شده است.
از سویی دیگر، حتما باید بپذیریم در جریان برخی اعمال صداوسیما ممکن است دلواپسان و اصولگرایان رادیکال حضور داشته باشند.
جریانی که مخالف دولت و صدالبته مخالف زنگنه به عنوان وزیر نفت است.
امروز به نظر میرسد جریان مخالف آقای زنگنه به هر طریقی سعی دارند عملکرد موفق وی را زیر سوال ببرند و شرایطی را فراهم کنند تا مانع موفقیت او در دوره تحریمهای نفتی شوند.
بنابراین احتمالا این حرکت اخیر صداوسیما، یک حرکت سیاسی علیه دولت و در مرحله دوم علیه زنگنه است.