پالایش اندیشه‌ها در سایه کرونا

دکتر مصطفی عباسی مقدم * : درباره پیامدهای بحران کرونا بسیار سخن گفته و نوشته شده است. بسیاریانرا با بحرانهای سیاسی و اقتصادی تاریخ مانند جنگ جهانی و بحران هایاقتصادی قرن ۲۰ مقایسه کرده و برخی بر تبعات فرهنگی و فلسفی و حتیدینی آن انگشت نهاده اند. تا جایی که تحت تاثیر امواج اولیه بازتابهای آندر جامعه دینی، آنرا عامل انتقال یا حتی پرتاب  به سکولاریزم قلمداد کردند ولابد میخواهند بگویند این پیش درامد پناه آوردن به لیبرال دمکراسی مود علاقهسردمداران غرب است. گفتند چون گروهی از  دینداران در برابر ملاحظاتبهداشتی مقاومت می کنند و بر انجام مناسک اجتماعی اصرار میورزند پسدین به حاشیه رفته ومستاصل شده و عرصه اجتماع بدست دانش بی دینافتاده است.

اما با گذشت زمانی از این بلای همه گیر و جهانی شدن آن، حقایق فراوانیبیش از پیش خود را نشان داده که انسان را به تعجب و گاه پریشانفکریوامی دارد. غربی که خود را داعیه دار حل مشکلات و مدیریت علمی دنیایبشر می دانست و البته بدرستی در پی علاج این مشکل بود بعد از اندکیمقاومت در برابر گرایش ذاتی دینخواهانه خود ، دست از لجاجت برداشت واولا به درگاه خداوندی التجا آورد که ما خطا کردیم و مغرور بودیم و حاکمیتحق را نادیده گرفته بودیم.ثانیا وقتی همه گیری ویروس گریبان آنها را همفشرد دست از تفرعن تاریخی خود نسبت به شرق برداشته و حتی درخواستکمک از شرقیان کرد.  در کشورهای اروپایی  بسیاری  دست به دعا و مناجاتحتی در کوچه و خیابان برای رهایی از این مهاجم پنهان پرداختند. اما جالبتراینکه بی اعتنایی به توصیه های بهداشتی و پیشگیرانه مثل رعایت فاصله درجمعها و قرنطینه خانگی در جوامع عرفی و سکولار کمتر از جوامع دینگرا نبودونیست. رییس جمهور کشوری میگوید ویروس را من ندیده ام پس خطریندارد. کلیساهایی به رغم خطر شیوع کرونا به مراسم جمعی خود ادامه دادند. خاخامهای یهودی حاضر به ترک اعمال مذهبی خود در اسراییل نشدند وهمچنین در بحبوحه گسترش بحران کنونی به موازات پایمردی و خیرخواهیمردم بسیاری اعم از دیندار  و غیره برای کمک به اسیب دیدگان این بحران،شاهد زیرپانهادن ضوابط قانونی و تعهدات اخلاقی از سوی برخی سازمانهاو دولتها هستیم که محموله های بهداشتی را در فرودگاههای کشورهای غربیمی ربایند و به یغما می برند.

از کنار هم چیدن این شواهد می توان چنین نتیجه گرفت که نه در جرگهمتدینان بودن و نه سکولار بودن بتنهایی در نحوه برخورد با ماجرای ویروستعیین کننده نبوده و هرفردی و جریانی به تناسب منافع و انگیزه های خود بهآن مواجه می‌شود. عده ای به انگیره عقده گشایی از بی توجهی مسوولان وبی اثر بودن توسل و دعا در درمان و کمبود امکانات بهداشتی که همگی را بهاهمیت التزام جمعی و همبستگی ملی و جهانی برای حل مسایل بظاهر فردیمانند بیماری و مرگ خواهد ساخت و شاید به این تصمیم جهانی خواهدرساند که کشف داروهای جدید و پیشگیری قطعی از بیماریهای احتمالیبشر مهمتر از تقویت و ارتقای سلاحهای کشتار جمعی و هسته ای است.

رابعا سرنوشت بهم گره خورده بشریت در سایه این بحران عالمگیر بیش ازپیش روشن شد که قدرتمندان و برج عاج نشینان ، بیماری و درماندگی وناتوانی را ویژه فقیران نپندارند و خود را مصون از گردباد پاندمی و هربحران انسانی دیگر.

اما به اعتقاد من ، از همه مهمتر اینکه باید این بحران و تبعات آنرا موجبپالایش بسیاری از افکار و تصوراتی بدانیم که تحت تاثیر تعصبات، جزماندیشی ها و گرایشهای یکسویه نژادی، مذهبی، سیاسی تقریبا ذهن همه آحاد و جوامع بشری چه مسلمان و یهودی و چه لاییک و بودایی را نه فقط  تحتتاثیر قرارداده بلکه تسخیر کرده است. یاد گرفتیم که در باره اثر دعا و توسل زود داوری نکنیم. درباره اثر علم و توان بشر غلو نکنیم. بین آسمان و زمیندوقطبی موهوم ایجاد نکنیم. و در برابر هر پدیده زمینی همچون اولیاء خدا ، ابتدا به حل و فصل طبیعی و انسان بنیان آن همت کنیم و توکل را پس ازبستن زانوی اشتر به دل که زبان آوریم.

* عضو هیات علمی دانشگاه کاشان

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.