چه کسی چراغ نخست را برمیافروزد
علی مصلحی: «حجت نظری» فرزند فرمانده شهید لشگر ۲۵ کربلا و جوانترین عضو شورای شهر تهران است.
وی در عین حال بیشترین حضور در فضای مجازی را دارد و تا آنجا که زمان و فرصت داشته باشد، با سایر کاربران این شبکهها بر سر مسائل شهری در حال گفتمان و تعامل است و نتیجه این تعامل را در تذکرات خودش در صحن شورا طرح و منتقل میکند و نکته جالبتر اینکه صفحه اینستاگرام او، غالبا از نطقها و تذکرات او در صحن شورا گزارش زنده پخش، یا دستکم بخشهایی از نطقهایش را منتشر میکند.
او همین دیروز پنجشنبه ۱۹ بهمنماه در تویتتر خود نوشت: «یکی از شهروندان وظیفهشناس امروز به من اطلاع داد که عدهای درحال قطع درختان مجتمع پلیس واقع در محله نازیآباد هستند. طی تماس با شهردار منطقه۱۶ توانستیم از ادامه این فاجعه جلوگیری کنیم. حدود ۴۰درخت قطع شده پیگیری قضایی میکنیم.»
وی سپس در پاسخ کاربری که پرسیده بود: «اگر توی شهر دیگهای درختها رو بیدلیل قطع کنن به کی و کجا باید اطلاع بدیم؟» پاسخ داد: «علیالاصول شورا و شهرداری مسئول مستقیم کار است. اما دادستانی، اداره محیط زیست، اداره منابع طبیعی هم متولی هستند. در رأس همه اینها «انجیاو»های فعال شهری و محیط زیستی هم میتوانند ورود کنند.»
این تعامل ملموس باعثشده دیوار بیاعتمادی بین شهروندان و پارلمان شهری به مرور کوتاهتر شده و این مدل ارتباطی تقریبا دارد تبدیل به یک مدل گفتمانی غالب تبدیل میشود بهطوریکه عدم حضور یک دولتمرد ــ چه در قامت عضو پارلمان شهری یا نماینده پارلمان کشوری، و یا حتی وزرات ــ در شبکههای اجتماعی میتواند بهعنوان نقطه ضعف آنها تلقی شود.
البته صرف داشتن یک اشتراک در شبکههای اجتماعی تامینکننده مقصود نیست، اینکه فرد زمانی از روز خود را به گفتوشنود با صاحبنظران خارج از سیستم، و شهروندان اختصاص بدهد و نظرات سازنده آنان را به مراجع تصمیمگیر و تصمیمساز منتقل کند، تامینکننده مقصود خواهد بود.
چند سال پیش یک فعال سیاسی، به فرماندار سابق کاشان پیشنهاد داد که در شبکه اجتماعی فیسبوک اشتراکی برای خود ایجاد نموده و از طریق آن مستقیم با شهرواندان ارتباط برقرار کند.
شبکه اجتماعی فیسبوک در آنزمان فیلتر بود و نگاه مثبتی هم به آن از طرف حاکمیت وجود نداشت.
اینها شاید بهترین بهانه را برای فرماندار یادشده فراهم کرد که به این پیشنهاد توجهی درخور نشان نداده و با کممحلی از کنار آن عبور کند.
امروزه اما اکثر دولتمردان عالی نظام در تمام شبکههای اجتماعی اشتراک و حضوری فعال دارند و از قبل حضور آنها گفتمانها و تعاملهای سازندهای هم بین اهل نظر و شهروندان با دولتمردان شکلگرفته که نتایج مبارک آن به مرور خود را در فرایند گذار به سمت توسعه همهجانبه نشان خواهد داد.
دولتمردان کاشان، اعم از نماینده مجلس، فرماندار، شهردار و اعضای شورای شهر و غیره اما کماکان علاقهای ندارند با این موج مدرن ارتباطی همراه شوند و ارتباط فعالی با شهروندان در شبکههای اجتماعی داشته باشند، و خیلی خود را ملتزم به استفاده از لوازم و ابزار مدرن توسعه نمیدانند و ترجیح میدهند دایره گفتوگو را به کریدورهای بسته محیطهای اداری خود محدود کنند.
به همان اندازه که این فضاها محدود و بسته و حلقههای بستهتر باشد، سازمان شهری هم از توسعه فاصله خواهد داشت.
اما توسعهنیافتگی نمیتواند مانع حضور فعال شبکههای اجتماعی باشد.
کریدورهای بسته و محدود، سالهاست شیشهایشده. در این میان خبری پشت پردهها نمیماند اما، زیان این فقدان تعامل را سازمان شهری میبیند.
آیا دولتمردان امروز حاضرند تاوان این خطا را بپردازند و به ابزار تعامل با شهروندان ملتزم خواهند شد؟
باید منتظر ماند و دید از بین اینهمه مسؤل چه کسی چراغ نخست را برمیافروزد و نشان میدهد که اهل سازوکارهای ارتباط و مدریت مدرن را شناخته و به لوازم آن ملتزم میماند.