جشن سده و خاطرات خوش نسل ما
«جشن سده» در راه است. قرنهای بسیار دهم بهمنماه، شور و شادی ِ جشن سده ایران را در بر میگرفت.
همان مردم خردمندی که نمادها و جشنهای هفت 00سین و یلدا و اسفندی و نوروزرا ایجاد، و به شادی و صلح و آرامش تاکید کردند، از نور و آتش هم رمز و نماد ساختند.
رمزی که یادآور زیادکردن آتش خرد و فراوانی فکرها و اندیشهها و پاسداشت انرژی و محیط زیست و جلوه نور خداوندی بود.
***
تا چندی پیش، ما هم البته از روزهای روشن آتش دور نبودیم. همین چند سال پیش بود که در کوچههای خاکینوشآباد راه میرفتی و بوی خوش آتش را استشمام میکردی. گویی هر روز ما سده بود.
روزهایی که تنور خانهها روشن بود. خانههای خشت و گلی بزرگ و باهویت و پر از قوس و انحنا و لطافت، که اهالی و همسایهها در آن «نون خونگی» میپختند و نانها را در اتاقها میچیدند تا خشک شود.
هر خانه تا مدتها نان داشتند و وقتی که آن را به آب میزدند، طعم دیگری میشد.
کنار هر تنور، بُرمههای گوشت قرار میگرفت. ظهرهای آبگوشتی آن زمانها در یادها مانده است.
روزهایی که بوی خوش نان همهجا را میگرفت، گذشت و ما آخرین نسلی هستیم که بوهای خوش و دورهمیهای گرم خانههای قدیم را در یاد داریم.
جشن سده ما اگرچه در تلاطم تاریخ کمرنگ شد، ولی ما نسلی هستیم که خاطرات ایرانِمان را مینویسیم و این ایران است که بارها بر لبه پرتگاه رفته و از خاکستر خود دوباره زنده میشود.
سید محمد علوی – کانال انوشزاد