جهان جای بهتری می‌شود اگر فقط دست‌های خود را بشوییم

مشکات آنلاین – علی اسلامی: ۱. در این جهان دو دسته کار وجود دارد. دسته‌ای از کارها در اراده و اختیار ماست و دسته‌ای از کارها در اراده و اختیار ما – حداقل به صورت مستقیم- نیست.

مثلا این‌که آینده‌ی کشور چه بشود، به صورت مستقیم در اختیار منِ نوعی نیست؛ این‌که در چه کشوری متولد شدم در اراده و اختیارِ من نبود. این‌که تنها استادی که فلان درس را ارائه کرده است، آدمِ بی‌سواد و مغروری است، به اراده‌ی من نبوده. این‌که ماشین روبه‌رویی تعادلش را از دست داده و با من شاخ به شاخ شده است در اراده و کنترل من نبوده.

اما این‌که من چگونه در این کشور زندگی می‌کنم در اختیارِ من است، رفتارِ من با فلان استاد در اختیارِ من است، این‌که من کمربند ایمنی را بسته‌ام و از تصادف جانِ سالم به در بردم در اختیارِ من بود.

در موردِ کرونا نیز همینطور است، این‌که کرونا در این سال و یک ماه قبل از عید در کشور شیوع پیدا کرد، در دست ما نبود، اما این‌که ما به دید و بازدید برویم یا نرویم در اختیار ما بود. این‌که کرونا از طریق هوا به بدنِ ما منتقل شود در اختیار ما نیست، اما این‌که دست‌های خود را بشوییم در اختیار ما بود. این‌که همه دست‌های خود را بشویند در اختیارِ ما نیست، اما این‌که من دست‌های خود را بشویم در اختیار من است.

۲. انسان به دلیل راحت‌طلب‌بودن، بیشتر اوقات سعی دارد تا از مسئولیتِ خود فرار کند. بنابراین اکثراً کسانی به جز خودمان را مقصرِ شرایطِ موجود می‌دانیم و این مطلب هیچ ارتباطی به استدلال و منطقِ حرفِ ما ندارد، ما فقط دیگری را مقصر می‌دانیم. و این‌گونه است که تقریباً همیشه با شانه‌خالی‌کردن از زیرِ بارِ مسئولیتِ خود، همه چیز را به بازی می‌گیریم. همه چیز را به شوخی گرفته‌ایم.

۳ . کرونا، به بازی گرفتنی نبود. کرونا مستقیما ارزشمندترین داراییِ ما را نشانه گرفت؛ جانمان را. کرونا شوخی‌بردار نبود. ما نمی‌توانستیم با آن بازی کنیم، به‌بازی‌گرفتنِ آن مساوی بود با از بین رفتنِ ما. چون، از ابتدا تا انتهای این پروژه (شوخی گرفتنِ کرونا تا مُردنِ ما) کوتاه – نه بلند و طولانی و نه آنی و دفعتاً- بود، ما تابِ تحملِ آن را نداشتیم و الا آن را هم به بازی می‌گرفتیم.

درست مثلِ زندگی‌ِمان! چون از ابتدا تا انتهای پروژه‌ی به بازی گرفتنِ زندگی‌ِمان، چیزی حدودِ ۶۰ تا ۸۰ سال طول می‌کشد، تابِ تحمل آن را پیدا می‌کنیم، پس آن را به شوخی می‌گیریم و از زیرِ بارِ مسئولیتِ خود شانه خالی می‌کنیم.

نتیجه:
یکی از هزاران درسی که کرونا داشت این است که ما اولین اقدامی که باید انجام دهیم، نزدیک‌ترین اقدام به خودمان است. یعنی پیش از هر کاری، آن کاری که وظیفه‌ی خودمان است انجام دهیم.

یعنی فارغ از این‌که بقیه دست‌های خود را می‌شویند یا خیر، «من» دست‌های خود را بشویم. یعنی فارغ از این‌که دیگران، چگونه رانندگی می‌کنند، من اصولِ ایمنی را رعایت کنم. یعنی فارغ از این‌که فلان مدیرِ شرکت اختلاس می‌کند نه، من اگر می‌توانم یک ملیون دزدی کنم و کسی هم نفهمد، «من» این کار را نکنم. فارغ از این‌که اوضاعِ و وضعیتِ دلار مشخص نیست، من اگر می‌توانم به ثبات کمک کنم. فارغ از این‌که جامعه به من امنیت می‌دهد یا نه، من به کسانی که با آن‌ها ارتباط دارم امنیت و آرامش بدهم.

در اولین مرحله به دیگران گیر ندهیم که دست‌های خود را بشویند، اول من دستِ خودم را بشویم و در مرحله‌ی بعدی قطعاً وظیفه‌ی آگاهی‌رسانی دارم. اما اولین مرحله شستنِ دست‌های خودم است.

 

منبع: کاشان فردا

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.