حقیقت فرودگاه کاشان و حب و بغض منفعتطلبان
این روزها مشاهده انتشار پستهایی در فضای باصطلاح مجازی، ـ صرفنظر از آنکه شأنیتم یقهگیری و استنطاق شخصی در واکنش به آنها باشد ـ انگیزه دست به قلم شدنم را سبب شد تا به وسع خود مانع از ظلم به حقیقت شوم.
با دیدن این پستها به یاد دوران حضرت علی (ع) و معاویه افتادم که با دسیسهیی، بچهبره به نام معاویه به کودکان هدیه و پس از مدتی که با آنها مانوس میشدند به نام حضرت علی (ع) بهزور پس میگرفتند تا حب معاویه و بغض و کینه نسبت به امیرالمؤمنین در دل کودکان کاشته شود.
و اما قصه «فرودگاه کاشان» تازگی ندارد و به حدود ۴۰ تا۵۰ سال پیش بر میگردد که تا به حال به دلائلی ساختهنشده. فرودگاهی که جزیی از رزومه برخی آقایان گزارش میشود، چهقدر با یک فرودگاه استاندارد فاصله دارد و با چه ارقامی ساخته، توسعهیافت و اکنون اداره میشود؟
همین بس که گفته میشود در اراضی سپاه بهصورت استیجاری ساختهشده و نه در زمینهای ملی و متعلق به شهرداری. بماند روزی که برای افتتاح آن دعوتشدم، شاهد ساخت ترمینالی بودم که در شان معماری عظیم و شگفتانگیز و زیبای کاشان نبود. بگذریم.
سوال؛ فرودگاهها زیرمجموعه مسئولیت کدام وزراتخانه است؟ تشخیص نیاز و ساخت آن بهعهده کدام وزارتخانه است؟ اگر قرار بر ساخت آنها باشد، از کدام بودجه باید ساخته شود؟ از محل مالیاتها و منابع عمومی و یا عوارض شهرداری؟ چرا مردم کاشان با تقدیم مالیاتهای کلان نباید از بودجه ملی در احداث زیرساختهایی همچون فرودگاه بهرمند شوند و عوارضی که برای موارد تعریفشده توسط شهرداریها با هزاران مشکل و با زور و اکراه و اجبار از مردم دریافت میگردد، صرف ساخت آن چه که وظیفه دولت است بشود؟
مردم حقیقتبین در این بین باید دو سؤال بپرسند؛ نخست این که چرا دولت به وظیفه خود توجه و عمل نمیکند؟ و دوم اینکه چرا شهرداری از بودجه حل معضلات شهر، از جمله ترافیک، عمران شهر و خدمات شهری و … در جای دیگری هزینه میکند؟
حال فرض کنیم فرودگاه زیرمجموعه شهرداری باشد، آیا حقیقتأ این مجموعه جزو اولویتهای شهرداری نیز هست؟ وقتی که مشکل ترافیک شهر ـ که عامه مردم درگیر آن هستند ـ حل نشده، چرا باید به ساخت فرودگاهی بپردازیم که تعداد کمی از شهروندان کاشان و آران و بیدگل و قم و نطنز و بادرود از آن بهرهمندند و نه رفتگران زحمتکش و کارگران و کشاورزان و قالیبافان که دستان پرپینه آنها بوسه پیامبر (ص) را بر خود دارد؟
فرودگاه از آرزوهای من و هر شهروند کاشانی است و باید هم ساخته شود، لیکن نه از پول شهرداری، بلکه از سهم مالیات و منابع عمومی و بودجه ملی که متاسفانه دولت نسبت به شهر کاشان بیتوجه است.
حتی اگر در این مقطع توسعه و تجهیز فرودگاه با هزینه هنگفت توسط شهرداری توجیه اقتصادی میداشت تا تبلیغاتی، باز کمی قابل تحمل و تامل بود. اگر ساخت فرودگاه به ترافیک کمربندی تا راوند و مدخل تا معلم و تقاطع چهارراه و باباافضل وکمالالملک و میدان ۱۵ خرداد تا میدان امام حسین (ع) و امام و دروازه دولت و میدانسنگ کمک میکرد، باز قابل حمایت بود.
چرا سرمان را زیر برف کردهایم؟ وظیفه شهرداری ساخت فرودگاه نیست که به افتخار برخی اشخاص در رزومهشان اضافه گردد، همانگونه که شیکپوشی و گرفتن عکسهای جورواجور زینتبخش رزومه کسی نیست.
کدام عقل سلیمی قبول دارد که برپاکنندهی پل مصلی لقب مدیر جهادی بگیرد؟ عجیب است که حامیان ساخت پل مصلی، خود را پشت شخصیتهای ارزشی پنهان نموده و سعی در هزینهکرد آبروی پنجاه ساله بزرگان دارند تا به مقصود برسند!
مدتها قبل از ساخت پل که زمزمه ساختش مطرح بود، به عزیزی عرض کردم که ساخت پل معماری مصلی را مخدوش و از دید میاندازد. حتی اگر ساخت پل را ضروری میدانید، کمی بالاتر بسازید تا جلوهی مصلی از بین نرود و جلو مصلی میدانی بزرگ و زیبا بسازید و…
متاسفانه هم میدان ساختهشد هم پل. حال آنکه خیابانهای شلوغ و پرترافیک شهر، نیاز به این پل داشت و اکنون هزینههای اقتصادی و زیستمحیطی زیادی ناشی از چنین عملکردی بر شهر بار گردیده است.
و اما فرودگاه سمنان
مجدد متذکر میشوم آیا مگر فرودگاه سمنان زیرمجموعه شهرداری است؟ و مگر ظرف یک سال گذشته و به این سرعت ساختهشده که در یک سناریوی تبلیغاتی و جنگروانی، افتتاح آن به برادر عزیز مهندس «سید محمد ناظمرضوی» ربط داده میشود؟ مگر میشود اجازه دهند فرودگاه سمنان مرکز استان محل تولد رئیسجمهور وقت بهدست شهردار افتتاح گردد؟
در اینجا لازم دیدم تا ضمن ابراز علاقه، علیرغم ایراداتی که بر اساس حدیث شریف «احب اخوانی من اهدی الی عیوبی» به جناب آقای «سید محمد ناظمرضوی» دارم، عرض کنم این روزها استشمام میشود عدهیی با منافع و مقاصد خاص به نام دوستی، بیشتر مخرب شخصیت ایشان هستند، چرا که تصور آنان این است که چنین تبلیغاتی درآمد پرسودی در آینده نه چندان دور برای جناب ایشان و حامیانش خواهد داشت.
بهرغم آنکه بنده جناب رضوی را مدیری جهادی نمیدانم، ولیکن ایشان مدیری جسور و فعال و دلسوز است که اگر مواردی را ـ که مجال نیست عرض کنم ـ رعایت میکردند، میشد حقیقتأ شهردار جهادی لقب گیرد. چه آنکه با تبلیغات کَرکننده جناب ایشان را شهردار جهادی معرفی میکنند تا به مقاصد خود برسند.
در خاتمه این نوشتار برای جناب رضوی آرزومند موفقیت در سمتهایی هستم که شانیت آن را دارند و از ایشان و دوستان و حامیانش استدعامندم با شهردار و مجموعه جدید علیرغم اختلافات سیاسی و سلیقهیی همکاری کنند، و از مجموعه جدید هم میخواهم که دستان ایشان را بفشارند تا همگی و با همه سلایقی که به آن پایبندیم، شهری مطلوب و شایسته کاشان و کاشانی داشته باشیم.
سرباز کوچک اسلام – ۲۸ / ۸ / ۹۷
امیر وفایی ـ کانال تلگرامی کاشان آنلاین