کار مطبوعاتی در کاشان به دلیل محافظه‌کاری شدید، سخت است

 

مشکات آنلاین – حوریه شیوا: محمد امینی عضو هیات علمی دانشگاه کاشان است و  مدرک دکترای  مطالعات برنامه درسی  دارد و در حوزه مسایل آموزشی و تربیتی تالیفات و کتب مختلفی را به رشته تحریر  در آورده است. او همچنین  بیش از بیست  سال است که به عنوان  صاحب امتیاز  و مدیر مسئول هفته نامه آرمان  کاشان  درگیر فعالیت های خبری و مطبوعاتی است و تا کنون علیرغم همه مسایل و چالش ها ی مختلف توانسته  ششصد و چهارده  شماره از این نشریه را چاپ  و منتشر نماید. مداوم ترین  و مستمرترین نشریه دیار سیلک . هر چند که این اواخر به خاطر مشکلات  مربوط به تورم و گرانی بی سابقه  کاغذ  ، فیلم و زینک و برخی گرفتاری های شخصی و صد البته بی توجهی  ادامه دار متولیان فر هنگی شهر نسبت به مطبوعات محلی  در مسیر ادامه  کار آرمان  مشکلات و ابهامات جدی  به وجود آمده است و….. گفتگوی مشکات آنلاین  را با این فعال مطبوعاتی کاشان در زیر بخوانید.

 

– وضعیت روزنامه‌نگاری کاشان را در حال حاضر چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به طور کلی،  من چشم‌انداز مثبتی را در زمینه  کار مطبوعات  و روزنامه نگاری  کاشان نمی‌بینم! علت اصلی آن  است که حوزه فرهنگ  در کاشان  حوزه ای فقیر و حقیر است و  به تبعیت از این شرایط، فعالیت های خبری  و مطبوعاتی نیز در کاشان  وضعیت مناسب و دلگرم کننده ای ندارد. صراحتا باید به این واقعیت تلخ  و دردناک اشاره کرد بحث فرهنگ در شهرستان کاشان یک مقوله فرعی ، حاشیه‌ای  و دست‌دوم  است. همه البته در  مناسبت هایی خاص کلمات و جملاتی قصار در باب اهمیت کار رسانه های شهر  و جایگاه  به اصطلاح  رفیع اهالی مطبوعات  و روزنامه نگاران  بر زبان مبارک جاری  می کنند ولی  دریغ  از کمترین همدلی و همراهی عملی . در این  میان وضعیت  آن دسته از مطبوعات مستقلی که می خواهند  کار  خبری  و تحلیلی  خود را به گونه ای مستقل  و انتقادی انحام دهند، البته خراب تر و  ناامید کننده تر است.

 

– مهم‌ترین نقدها به حوزه خبری کاشان را چه می‌دانید؟

واقعیت آن است که ما به لحاظ ساختار تصمیم‌گیری در کاشان مشکل داریم و  لذا در این شهر در حوزه فرهنگی، هیچ کاری نمی‌توانیم انجام بدهیم، چون زیرمجموعه اصفهان هستیم؛ بنابراین اداره ارشاد کاشان هم اگر واقعاً دلش بخواهد کار کند، باید از اصفهان تعیین تکلیف کند. این ساختار متمرکز، غیرقابل انعطاف و سفت و سختی که نگاه از بالا به پایین دارد، جدی‌ترین مشکلی است که ما در حوزه همه مسائل شهری در کاشان داریم. در حوزه مطبوعات هم با شدت و حدتی بیشتر.

از این گذشته کار مطبوعاتی در کاشان به دلیل محافظه‌کاری شدید حاکم بر این شهر بسیار سخت است. در واقع، در کاشان انتقاد کردن، کار پرهزینه‌ای است. همه دوست دارند از آنها تعریف و تمجید کرده و خدمات نکرده شان را با آب و تاب تبلیغ کنید. در عمل، کار حرفه ای خبری و مطبوعاتی را با چاپ آگهی نامه و تبلیغات اشتباه می گیرند!! شما نمی‌توانید راحت در این قسمت قلم ‌به‌دست بگیری.  باید در ذهن خودت هوای 30 یا ۴۰ نفر را داشته باشی که اگر من این کلمه یا جمله را می‌نویسم به کسی برنخورد، به فلان عضو شورا، رئیس شورا، شهردار، نیروی انتظامی و فلان نهاد و …….

داشتن یک صنف مشخص در حوزه روزنامه‌نگاران و حوزه مطبوعات محلی یکی از بحث‌های جدی و ریشه‌ای مطبوعاتی‌ها در کاشان است .با این همه ما یک صنف، سندیکا یا چهارچوب حرفه‌ای که بتواند از ما و حقوق ما حق حمایت کند، نداریم. در طول سال‌ها و دهه های گذشته فعالیت‌های مختلفی برای تشکیل صنف مطبوعات کاشان  انجام شده که متاسفانه هیچکدام به ثمر نرسیده است. در کنار همه اهمال کاری های مسئولین شهری،  در اینجا هم یک دلیل عمده این بوده مدیران اصفهانی‌ها اجازه بسیاری از کارها را نمی‌دهند و ما نمی‌توانیم در سطح شهرستان یک تشکیلات صنفی مستقل داشته باشیم. در واقع، به اعتبار اینکه کاشان زیرمجموعه استان اصفهان است در این بخش هم باید زیرمجموعه اصفهان باشد و ……  طبیعتاً این یکی از یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید به آن اشاره کرد. نبودن تشکیلات صنفی باعث شده که  حقوق حقه اهالی رسانه کاشان به راحتی نادیده گرفته شود. همان طوری که اشاره کردم همکاران مطبوعاتی زحمتکش و بی ادعا در طول سال های گذشته برای تشکیل صنف تلاش های زیادی کرده اند،  اما به خاطر  موانع و برخی سنگ اندازی ها این امر صورت عملی به خود نگرفته است. ….. اهالی خبر و رسانه  کاشان، نیروهای مستعد، فعال و بسیار علاقمندی هستند، اما حمایت‌های صنفی، شغلی و حقوقی از آن‌ها وجود  ندارد. خیلی از آن‌ها مدتی کوتاه کار می‌کنند و زمانی که دیدند بازدهی مالی برایشان ندارد، می‌روند دنبال کاری دیگر.

در کنار این‌ها، بحث معضل آموزش را داریم. آموزش‌های حرفه‌ای در حوزه روزنامه‌نگاری یکی از آن کمبودها و خلاء هایی هست که ما در حوزه مطبوعات کاشان داریم. دوستانی که وارد می‌شوند، همه به اتکای علاقه و تمایل درونی خودشان هست که کار می‌کنند و صد البته آثار خبری بسیار خوب و خواندنی تولید کرده و می کنند ولی اگر امکانات و فرصت های لازم آموزشی از سوی مسئولین مربوطه آماده و فراهم گردد، سطح و کیفیت کار بسیار ارتقا می یابد. باید گفت که فرصت‌های آموزش خبرنگاری  در کاشان بسیار کم است. شاید  اگر امکان شکل گیری صنف مطبوعات و رسانه های محلی کاشان مهیا می شد،  بخشی از این مشکل نیز  حل می گردید.

مشکل دیگر در این زمینه آن است کار اصلی بسیاری از فعالان مطبوعاتی این نیست، در کنار کار اصلی‌شان، دغدغه‌هایی دارند که باعث شده وارد حوزه مطبوعات بشوند و همین امر مشکل‌ساز می‌شود.با توجه به اینکه کار فرهنگی و مطبوعاتی در کاشان همیشه یک کار دست‌دوم و حاشیه بوده است، درآمدی از آن حاصل نمی‌شود، من نمی‌توانم از طریق کار مطبوعاتی امرارمعاش کنم، به‌ویژه اگر بخواهم مستقل، حرفه‌ای و انتقادی کارکنم. حالا من ماندم چون وابستگی مالی نداشتم و پوستم هم کلفت بود!!! اما برای سایر بچه‌های جوان این تکلیف را نمی‌توان قرار داد، اینکه فرد بدون گرفتن دستمزد و حقوق خودش بخواهد به این کار ادامه دهد.

 

راهکار شما برای حل این موضوع چیست؟

راهکارها مشخص است، منتها شرایط امروز جامعه ما هم شرایط خاصی است. ما  به طور کلی در سرتاسر این مملکت بزرگ و متنوع تکلیفمان با حوزه فرهنگ مشخص نیست، بحث فرهنگ و مسائل فرهنگی نباید تابع بادهای موسمی انتخاب فلان شخص و روی کار آمدن بهمان دولت باشد. گوهر اصلی کار خبری و رسانه ای نقد شرایط موجود است و این امر همواره با سوء تفاهمات جدی در جامعه ما مواجه بوده است. متاسفانه در حال حاضر، فرهنگ و مطبوعات در کشور ما تابعی از گرایش‌های سیاسی و جناحی شده و این بدترین آسیب برای کار فرهنگی است. بنا بر این تکلیف کار فرهنگی و مستقل مطبوعاتی باید در کل کشور و از جمله در کاشان مشخص شود.

یعنی کسانی که رسماً در کار هستند، بدانند اگر قرار باشد مطبوعات نقد نکنند، دلیل و منطقی برای کار رسانه ای وجود ندارد. باید مسئولین شهر بپذیرند، از فرماندار و رئیس شورا تا شهردار و اعضای شورا، کسانی که در رأس کار هستند باید بپذیرند که کار مطبوعات و رسانه‌ها، کار نقد هست. رسالت اصلی رسانه نقد است.بنابراین نسبت به مطبوعات، دیدگاه مهربانانه‌تر و همدلان تری داشته باشند. به نظر می رسد که برای اکثر مدیران شهری  قابل‌درک نیست که رسانه نقدشان کند.

از سوی دیگر، بحث حمایت‌ها هم هست، ما حمایت در کاشان نداریم. فرماندار، رئیس اداره ارشاد، شورای شهر و… در طول سال هیچ سراغ و نشانی از مطبوعاتی‌ها نمی‌گیرند. فرمانداری، شهرداری و شورای شهر کاشان حمایتی نمی‌کنند و دنبال این هستند که از آن‌ها تعریف کنید و مجیزشان را بگویید.به نظر می رسد که در کاشان مسئولین شهر بسیار خوشحال تر می شوند که در یک نشریه ای بسته شود. از فقدان یک نشریه به‌مراتب خوشحال‌ترند تا اینکه یک فضایی وجود داشته باشد و آن‌ها را به چالش بکشد. این بی‌خیالی و بی‌توجهی در سطح مسئولین شهر فارغ از جناحشان یکی از بحث‌های جدی است. از سوی دیگر، اداره ارشاد کاشان حتی  در امورات روزمره خودش هم مانده و از بی حال ترین و کم اثرترین ادارات شهر است. دمیدن یک روح تازه به ارشاد و جاری کردن خون در رگ‌های مرده ارشاد را می‌توان یک راهکار دانست. البته باید خاطر نشان ساخت که اداره ارشاد کاشان به دلیل ساختاری  قدرت مانور یا آزادی عمل ندارد.

 

– آینده کاشان در عرصه خبر و خبرنگاری را چگونه می بینید؟

کاشان خوشبختانه به لحاظ نیروی انسانی و تحصیلکرده در حوزه خبر و خبر رسانی مشکلی ندارد و همین امر امیدواری های خاص خود را به همراه دارد. از سوی دیگر، با توجه به رشد و گسترش رسانه‌های مجازی و کانال‌های خبری که افراد دارند یا هر شهروند می‌تواند به‌صورت بالقوه داشته باشد، به نظر می‌رسد که عرصه رسانه، دستخوش تحول شده است، نه‌تنها در کاشان که در کل ایران. از این منظر رسانه‌های مجازی کار خود را انجام می‌دهند. گرچه آن‌ها هم با یک سری محدودیت‌ها و موانعی مواجه هستند ولی تصور می‌کنم که در این بخش می‌توانند خودشان را تحمیل کنند یا موانعشان کمتر است و طبیعتاً کارشان می‌تواند به لحاظ گستره مخاطبانی که دارند، اثرگذارتر باشد. در مورد این رسانه‌ها دیدگاه  امیدوارانه‌تری وجود دارد. اما در مورد رسانه‌های کاغذی نگاهم توأم بااحتیاط و بدبینی است. شاید به دلیل رشد و گسترش رسانه‌های مجازی که در کل دنیا حضورشان رسانه‌های کاغذی را دچار چالش کرده، البته رسانه کاغذی هم جذابیت‌های خودش را دارد، کسانی که دنبال تحلیل و نگاه عمیق هستند و آن‌سوی خبر را می‌خواهند پیگیری کنند، به دنبال رسانه کاغذی هستند.

 

– خاطره ای شیرین از دوران خبرنگاری بگویید

همین‌که هر فعال مطبوعاتی احساس کند خبر یا مطلبش ایجاد کننده تأثیری مثبت بر روی جامعه محلی خودش بوده، این یک خاطره و اتفاق شیرین و خوب است ولی  به‌صورت مشخص خاطره‌ای ندارم.

 

 

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.