چشم به راه تَکرار روزهای خوب
مطهره حاجی زاده: از تلفن زدن متنفر بودم ولی هر روز عصر سر ساعت مشخصی زنگ میزدم دفتر مجله تا بتوانم با سردبیر صحبت کنم.
یک ماه و نیم تمام هر روز، تا بلاخره یکی پرسید شما دختر سردبیری؟ گفتم نه، پرسید چکار داری که هر روز زنگ میزنی؟ گفتم که…