کاهش ازدواج و افزایش طلاق در کاشان طی سال 96
علی جاویدپناه: «علی مستوری» رئیس اداره ثبت احوال کاشان در گفتوگو با «مردم سیلک» گفت: از سال91 تا 94 میزان زاد و ولد در کاشان رو به رشد بود، اما بعد از آن سیر نزولی به خود گرفت، چنان که از «6146 نفر» تولد در سال 1395 به «5884 نفر» در سال 96 رسید، همچنین حدود 1850 نفر نیز در سال 96 فوت کردهاند.
مستوری خاطرنشان کرد: در 10 ماهه نخست سال 96 تعداد 2039 مورد واقعه ازدواج ثبت شده در حالیکه طی همین مدت در سال 95 تعداد 2156 نفر واقعه ازدواج ثبت شده بود که حاکی از 5 درصد کاهش در میزان ازدواج است..
وی در ادامه افزود: در کاشان تا پایان دیماه سال ۹۶، تعداد ۶۰۷ مورد طلاق رخ داده که نسبت به میزان مشابه آن یعنی تا پایان دیماه ۹۵ با حدود 6 درصد طلاق افزایش روبهرو بودهاست.
رئیس اداره ثبت احوال کاشان، واجدین شرایط دریافت کارت هوشمند ملی در کاشان را 282،848 نفر اعلام کرد و گفت: از ابتدای اجرای طرح کارت هوشمند ملی در 93 و 94 تعداد 18،378 نفر، در 95 تعداد 32،288 نفر و تا پایان بهمنماه 96 تقریباً 70هزار نفر برای دریافت کارت اقدام کردهاند. ضمن آنکه از سال 90 تاکنون نزدیک به 59 هزار نفر شناسنامه الکترونیکی و بیش از 11هزار و 700 نفر هم شنناسنامه المثنی صادر شده است.
چرا ازدواج کاهش و طلاق افزایش پیدا کرده است؟
رضا بوستانی عضو سابق شورای حل اختلاف خانواده در کاشان طی گفتوگویی به خبرنگار مردم سیلک گفت: اداره ثبت احوال که آمار میدهد نتیجه عملکرد دیگران است و خودش مستقیماً در زایش، فوت، ازدواج و طلاق نقش ندارد ولی اگر به سراغ فرمانداری یا دادگستری برویم میبینیم چون خودشان کار لازم را انجام ندادهاند و زیر سوال میروند لذا به اصطلاح پا پس میگذارند.
وی جمعیت، موقعیت جغرافیایی و اقلیمی و فرهنگی را در بهوجود آمدن اختلافات موثر دانست و خاطرنشان کرد: فرض کنید به عنوان مثال، مردم کاشان در مقایسه با مردم قمصر اگر بر سر یک موضوعی هر کدام بین خودشان اختلاف پیدا کنند، مردم کاشان زودتر درگیر می شوند؛ چرا که کاشان از نظر اقلیمی منطقه ای کویری و خشک است و همین گرما خود اثر می گذارد یا اینکه مثلاً در عشایر، آمار طلاق نزدیک به صفر است.
عضو کارگروه آموزش خانواده در اداره آموزش و پرورش، به علل بالا رفتن سن ازدواج اشاره کرد و گفت: مسایلی هست که ناخودآگاه باعث بالارفتن سن ازدواج مثلاً در خانمها میشود. یکی از آنها، ادامه تحصیل دختران در سطوم عالی دانشگاه است. در پی آن، بحث اشتغال پیش میآید و همین موجب میشود به صورت زنجیروار ادامه پیدا کند و به جایی میرسد که مطالبات هم در مواجهۀ با خواستگار بالا میرود.
بوستانی افزود: روابط قبل از ازدواج بین دختر و پسر برای آیندهشان که انتخاب همسر باشد، موجب بوجود آمدن چالش میشود. یعنی به این راحتی به دیگری اعتماد نمیکنند و دختر و پسر این سوال برایشان پیش میآید که از کجا معلوم که طرفِ مقابلم قبل از من، با کس دیگری رابطه نداشته است؟! علاوه بر این مثلا در جلسه خواستگاری آیا طرفین میدانند که بایستی چه سوالاتی از یکدیگر بپرسند؟ مهمتر از همه اینکه چقدر در پاسخگویی به پرسشهای یکدیگر صداقت به خرج میدهند؟
وی تأکید کرد: دختران عمیقاً باید فکر کنند که از خواستگار خود به عنوان شریک زندگی آینده، طوری سؤال کنم که دارم همسری برای خودم و پدری برای آیندۀ فرزندم انتخاب میکنم؛ و همینطور بالعکس.
عضو سابق شورای حل اختلاف خانواده عوامل دیگر در افزایش سن ازدواج را رکود اقتصادی، بیکاری، عدم امنیت شغلی، تأخیر و وسواس در انتخاب و عدم اعتماد دختر و پسر به یکدیگر به خاطر روابط پیش از ازدواج، مهریههای سنگین، هزینههای مراسم عقد و عروسی و… دانست وگفت: مهاجرت به خصوص از روستا به شهر و نیز مهاجرت افراد به شهرهایی با فرهنگ و رسوم متفاوت با زادگاه، باعث برهم خوردن توازن و تقابل فرهنگها و به مرور زمان از دست رفتن اصالت فرهنگی میگردد که در نتیجه شانس ازدواج نیز کاهش مییابد.
بوستانی اظهار داشت: در سال های اخیر سن دختران به 28 و پسران به 33 رسیده است. دختر و پسری که در سن بالا میخواهند ازدواج کنند علاوه بر اینکه با پدر و مادرشان در قبول نظریات و تجربیات آنها اختلاف پیدا میکنند، بین خود و فرزندشان هم اختلاف سنی و شکافِ نسلی بهوجود میآید، آن وقت برای فرزند دوم و سوم که دیگر حوصله بچهداری نخواهند داشت، چون هرچه سن شان کمتر بوده ذوق و شوق شان به بچه دار شدن و گرمی خانواده بیشتر است.
“یک و نیم میلیون” دختر بالای چهل سال داریم
وی ضمن بیان کاهش ازدواج از منظر جمعیت شناسی گفت: بدلیل حوادثی از قبیل جنگ و تصادفات تعداد دختران بیشتر از پسران است. گفته شده 103 دختر در مقابل 100 پسر وجود دارد. هر 100 مورد ازدواجی که رخ میدهد، خود به خود 3 دختر از دایرۀ ازدواج خارج میشوند و باعث میشود در درازمدت جمعیت عظیمی از دخترانِ ازدواج نکرده شکل بگیرد. تا آنجا که الان حدود “یک و نیم میلیون” دختر بالای چهل سال داریم که به دنبال آن زایشی هم اتفاق نخواهد افتاد.
عضو سابق شورای حل اختلاف خانواده به برخی از عوامل تأثیرگذار در افزایش آمار طلاق اشاره کرد و افزود: آگاهی نداشتن از قانون حمایت خانواده، افسردگی، خشم و عصبانیت و خشونتهای اجتماعی و جرایمی که از همین ناحیه شکل میگیرند، ضعف اعتقادات دینی، کاهش شادی و نشاط در جامعه، ضعف آموزش پیش و پس از ازدواج و مهارتهای زندگی، تأثیر اشتغال زنان در روابط خانوادگی و… هر کدام میتوانند در گُسستِ خانودهها مؤثر باشند.
بوستانی ضمن اشاره به یکی از سنتهای غلط موجود در جامعه خاطرنشان کرد: اگر در خانوادهای طلاقی اتفاق افتاده باشد خود عاملی است که ازدواج دیر رخ دهد. این ذهنیت در خانوادۀ خواستگار بوجود میآورد که شاید این خواهر هم مانند خواهر دیگرش سازگار نباشد.
وی گفت: دختری به بنده مراجعه کرده که من و خواستگارم خیلی همدیگر را دوست داشتیم. من ابتدا این موضوع را که خواهرم طلاق گرفته پنهان کردم ولی دیدم اگر بعداً شوهر آیندهام، بفهمد بدتر خواهد شد. وقتی این موضوع را با او در میان گذاشتم خودش راضی شد ولی خانوادهاش راضی نشدند و رفتند. آن دختر میگفت که برای دوری از افسردگی اولین خواستگاری که بعداً آمد بدون ارزیابی قبول کرده و این در حالی است که الآن در حال طلاق گرفتن هستند.
به گفته وی: توکل به خدا، شناخت نسبت به خود و همسر و زندگی، نقش والدین در تشویق جوانان به ازدواج، تلاش دولت در جلوگیری از ابتذال و فساد اخلاقی و مُبلّغین دین، منبر و خطابه در آموزش آیین همسرداری، گسترش مراکز مشاوره،توجه به فرهنگ حجاب، پذیرش مسئولیت و احساس استقلال در مدیریت خانواده، توجه به ملاکهای انتخاب همسر، آگاهیبخشی در مورد فرهنگ قناعت و سادهزیستی به مفهوم درک صحیح آنچه داریم و به موقع از آن استفاده کردن و اسراف ننمودن، از راهکارهای ازدواج آسان و جلوگیری از طلاق است.