جای بدهکار و طلبکار را عوض نکنید
در مراسم گرامیداشت روز خبرنگار در کاشان که در «خانه کاج» و با عنوان «شب خبرنگار» برگزار شد، دو تن از مدعوین یعنی شهردار کاشان و عضو و قائم مقام شورای شهر – ابریشمیراد و وکیل – بر خلاف انتظار در سخنان خود عملکرد رسانههای کاشان را مورد انتقاد قرار دادند!
از یک سو، جناب شهردار با لحن و ادبیاتی نامناسب، استانداردهای حرفهای خبررسانی و سواد رسانهای فعالین مطبوعاتی در کاشان را تخطئه کرده و از سوی دیگر، وکیل نیز بیتفاوتی و کمکاری رسانههای محلی کاشان در مقابل تخلفات و اقدامات غیرقانونی مسئولین شهرداری قبل را زمینهساز وقوع خلافکاریها و تحمیل بار مالی سنگین بر شهرداری کنونی دانست!
آنچه در زیر میآید، در حکم پاسخی به این دعاوی عجیب و غریب است. امید که از این طریق اولاً زمینهای برای اعاده حقوق صنفی زحمتکشان خبر و خبررسانی دیار سیلک فراهم گردد و ثانیاً مدیران یادشده و سایر مسندنشینان تازه به قدرت رسیده در کاشان متوجه این واقعیت شوند که همیشه نمیتوان برای توجیه بیتوجهی و کمکاریهای خود نسبت به رسانههای محلی کاشان، آدرس غلط داد و فرار به جلو کرد!
1-لازم است جناب شهردار و مهندس وکیل متوجه این واقعیت بنیادی شوند که اصولاً تلاشها و پویشهای حبرنگاران و فعالان مطبوعاتی در سرتاسر ایران زمین و منجمله کاشان خودمان یکی از عوامل اصلی ایجاد تغییرات و تحولات تدریجی در حوزه فرهنگ و مناسبات اجتماعی بوده است.
تحولاتی که اگر چه در عمل برای این فعالان بی مزد و منت ” بهویژه در شهرستانها که آنان هم چوب را میخورند هم پیاز را! ” آبی نداشته است ولی برای عدهای که در نتیجه این تحولات، به قدرت رسیده و در پشت میزهای مدیریتی بزرگ فیگورهای آنچنانی میگیرند، حتماً نان آن هم از نوع خشخاشی دو آتشه به همراه داشته است!!
2-عزیزان یادشده بهتر است تلقی فنی و مهندسی و عینیتگرای خود را نسبت به امور و تحولات اجتماعی و انسانی اصلاح کرده و بدانند که روند تغییراتی که حاصل آنها نشستن ایشان و همفکرانشان بر مسند قدرت است، ماهیتی ذهنی، فرهنگی و زیرپوستی داشته و در نتیجه یک تجربه تاریخی زمانبر حاصل شده است.
بدون تردید، در پدید آمدن و رقمخوردن این تحولات در حوزه جغرافیایی کاشان، کثیری از کنشگران فرهنگی، هنری و مطبوعاتی مشارکت و دخالت مستقیم و غیرمستقیم داشتهاند. طرفه آن که این کنشگران نجیب و مظلوم تقریباً از فردای به قدرت رسیدن بزرگواران پرمدعای مسندنشین، به حاشیه راندهشده و به بهانههای مختلف مورد بیمهری قرار گرفته و حتی در مواردی نظیر آنچه در شب خبرنگار مشاهده شد در قبال وضعیت و مشکلات موجود بدهکار هم میشوند!!
3-از بزرگواران یادشده انتظار است که لااقل از طریق روابط عمومیهای شهرداری و شورای شهر آشنایی و شناختی ” ولو مختصر ” از سوابق فعالیتهای مطبوعاتی کاشان کسب نمایند و با فراز و فرودها و مشکلات و گرفتاریهایی که توسط برخی افراد و نهادها برای این پویشگران بیمزد و منت ایجاد شده، آشنا شوند.
عدم اطلاع این بزرگواران از پیشینه امور مطبوعاتی کاشان و ذهنیت کمیتگرا و ظاهربین آنها ” که فعالیتهای فرهنگی را همانند پروژههای فنی زودبازده ارزیابی میکنند” باعث ارائه تحلیلهای سطحی و دور از واقع این جماعت شده است.
4-به عبارت بهتر و گویاتر میتوان گفت دقیقاً در زمان و شرایطی که مثلا شهردار فعلی یعنی مهندس ابریشمیراد در فلان منطقه شهرداری تهران سرگرم انجام کار اداری و تخصصی خود بوده و یا جناب وکیل در کاشان مشغول پروژههای ساختمانی و محاسبه متراژ و هزینه و دریافت حق نظارت و اجرای خود بوده است، فعالان رسانهای کاشان با اعتقاد راسخ به کار مطبوعاتی و باور قلبی به اثرگذاری آن – همچون نفوذ قطرههای آب بر صخرههای سنگین و غولپیکر – رسالت حرفهای خود را با بالاترین سطح دشواری و کمترین حد توقع انجام میدادهاند.
فعالیتهایی که به بهانههای مختلف مجبور به پرداخت هزینههای آنها شدهاند. میدانیم که پرداخت چنین هزینههایی در حکم “خوردن خربزه و پای لرز آن ایستادن!” است و هرگز با روحیه و مزاج محافظهکارانه بزرگواران یادشده همخوانی ندارد، ولی هیچیک از اینها دلیل و مجوزی برای تخطئه و مخدوش شمردن زحمات طاقت فرسای فعالان نجیب مطبوعاتی کاشان نمیشوند.
5-اگرچه هستند کسانی در کاشان که از فعالیت مطبوعاتی و سابقه رسانهای خود برای ارضای غریزه قدرتطلبی و بالارفتن از نردبان مدیریت استفاده میکنند “و شاید که چنین اطلاعات نادرست و مغشوش را همین عده به شهردار و قائممقام شورای شهر منتقل کردهاند”ولی با این همه عموم فعالان رسانهای کاشان با سعهصدر و علو طبع با تمام بیتفاوتیها و نامهربانیها کنار آمده و به خاطر عشق و باور درونی خود همچنان از کوره در نمیروند!!
بدیهی است چنین نگاه و رویکرد بزرگمنشانهای نباید عدهای از مدیران و قدرتمداران شهر را دچار سوءتفاهم نموده تا اینگونه ساده و راحت به قضاوت سطحی در حوزهای بپردازند که هیچ اطلاع دقیقی از آن ندارند.
6-واقعیت آن است که در جهان سوم” و طبعاً ایران و کاشان خودمان” نشستن بر صندلی قدرت و مدیریت گاه آنچنان چسبندگی و دلدادگی ایجاد میکند که مدیران از خودمتشکر را در ارزیابی قابلیتهای فردی و فنی خود دچار سوءتفاهم میکند. به حدی که این عزیزان تصور میفرمایند که مادر گیتی تاکنون همچون ایشان نزاده است!!
تردیدی وجود ندارد که امروزه کثیری از نیروهای جوان و تحصیلکرده شهر با قابلیتها و مهارتهای فنی و ارتباطی بالا استحقاق نشستن بر صندلیهای مدیریتی شهر را در حوزههای مختلف دارا هستند. ولی متاسفانه به دلیل بستهبودن حلقههای مدیریتی کاشان و سیطره جناحبازی و سیاستگرایی در گزینش و انتخاب و انتصاب مدیران و ائتلافهای باند محور، فرصتی برای نقشآفرینی اینان در شهر فراهم نمیگردد.
7-اگر چه در جلسه شب خبرنگار برخی حضار از جمله «محمود ساطع» و به ویژه «جواد جهانآرایی» تلاش کرد با توضیحات صریح و سریع خود پاسخی درخور به صحبتهای شهردار و قائم مقام شورا داده و تصور و برداشت غلط آنها را تصحیح نمایند، ولی قطعاً نمیتوان این مسئله را خدمت همگان و از جمله این دو عزیز نگفت که اصولا عمل به کارکرد اصلی رسانهها در هر شهر و منطقه و کشوری نیاز به بسترهای اجتماعی مساعد بهویژه از نظر وجود فضای امن و آزاد گردش اطلاعات دارد.
بعید است که دو مدیر مذکور با این الزام و شرط حیاتی و بدیهی فعالیتهای مطبوعاتی آشنا نباشند و یا ندانند که وجود چنین فضایی همچون هوا و اکسیژن شرط اصلی حیات و بقا آدمیان و در اینجا فعالان مطبوعاتی است.
سوال محوری آن است که آیا این دو بزرگوار واقعا میتوانند تائید کنند که آیا در طول سالهایی که خود درگیر فعالیتها و امور شخصی و کاری خود بودهاند، چنین فضا و بستر اجتماعی وجود داشته است یا خیر؟
با این همه، فعالان رسانهای کاشان در طول سالهای مورد اشاره از هیچ تلاش و کوششی در راه انجام رسالت مطبوعاتی خود کوتاهی نکردهاند. اگر چه که دیگرانی بهره و نصیب آن را بردهاند! بنابر این، ضرورت جدی وجود دارد که بزرگواران در سکوت و طمأنینه فعالان رسانهای شهر، جای بدهکار و طلبکار را با هم عوض نکنند!!
دکتر محمد امینی* ــ کاشان آنلاین
*عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان و مدیرمسؤل و صاحبامتیار نشریهی آرمان کاشان