دوباره فردوسینوازی؟
بهتازگی از قول یکی از فرماندهان ارشد سپاه گفته شدهاست که زمانی که ایران سردارانی چون شهیدان «برونسی» و «شوشتری» دارد، به «رستم» و «اسفندیار» (شاهنامه) نیاز ندارد.
از یک سو سخن ایشان درست است و آن اینکه اکنون وجود رشید با صلابت سرداران و سربازان غیور ایرانی ما را به کار میآید و رستمی زنده نیست که از ایران امروز دفاع کند. (بنده جسارت نمیکند و نمیگوید که سرداران کنونی خود رستم مجسم هستند)
یکی از مشکلات این سالهای نزدیک به ما، اظهارنظرهایی است که دو سوی گزارههای آن چندان نسبت و ارتباطی با هم ندارند. مثل اینکه کسی بگوید امروز با وجود «تلگرام» کسی به «تلگراف» نیاز ندارد !! (بحث افتخارات تمدنی ما البته در این مثال نمیگنجد)
در ایثارگری بیبدیل و تاریخی تکتک شهیدان ایران اسلامی عزیز شکی نیست، اما چرا با قیاسهای معالفارق تتمه تمدن مکتوب و مستند خویش را به پای حرف خویش قربانی میکنیم؟
جناب دکتر «ولایتی» وزیر وقت امور خارجه در خاطرات خود نوشتهاند که در جریان مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ با عراق در ژنو، «طارق عزیز» وزیر خارجه عراق مرتب «شطالعرب» میگفت و اروند را به رسمیت نمیشناخت و هرچه ما میگفتیم این تعبیر عربی از زمان «عبدالناصر» درست شده است نمیپذیرفت. تا سرانجام متوجه شدیم نام «اروند» در شاهنامه فردوسی هست و با استناد به آن طرف عراقی از ادعای نادرست خویش عقبنشینی کرد و فردوسی بزرگ و شاهنامه به یاری ما آمد.
بیتردید همه شهیدان ما با دو هدف دفاع از دین و حفظ میهن جانفشانی کردهاند و اکنون که شاهنامه در مقام میراث نامدار و ماندگار فرهنگ ایرانی بخشی از آرمانهای همان شهیدان عزیز را در حفظ یکپارچگی ایران و دوستی فارسیزبانان کشورهای دیگر با ما بر عهده دارد چرا بایست با قیاسهایی اینچنین از ارجمندی و ارزش سرمایهای بیبدیل چون فردوسی و شاهنامه خود را محروم کنیم.
نیک روشن است که شاهنامه صرفا کتاب گرز وکوپال نیست و خردنامهای است که اتفاقا سراسر آن دعوت به نیکی و داد و درستی است و اگر برخی از مدیران و مسوولان ما که از قرآن و نهجالبلاغه چیزی یاد نگرفتند، شاهنامه خوانده بودند، این اندازه زراندوزی و مردمسوزی پیشه نمیکردند.
مسلّم بدانیم کسی که سی سال سرمایه هنگفت خود را هزینه کرد و در آخر عمر به اندراس و فقر و البته به آزادگی و عزت زیست حرف بیهوده نگفته و بیهوده حرف نزده است.
ای کاش همه مدیران و مسوولان به جای صدها بخشنامه و لایحه و آییننامه از ۶۰هزار بیت شاهنامه فقط مقدمه آن را خوانده بودند تا ببینند اینمرد بزرگ که خود را “خاک پای حیدر” میداند چه یادگار گرانبهایی برای همه شوون زندگی آنان گذاشته است.
منبع: کانال پژواک روشنگری