شادی‌آفرینی عبادت است یا لبخندستیزی؟

صادق صدقگو: «افراط‌گرایان در پوستین دین‌داری، غم را در جامعه تئوریزه و افسردگی را ترویج می‌کنند و… در لایه‌های پنهان این ماجرا و در سکوتی وهمناک، بی‌توجهی به شادی و نشاط اجتماعی و برخورد با برخی از مظاهر قانونی و عرفی آن در جامعه از یک سو و عدم ارائه الگوی شادی مورد تایید! توسط مراکز فرهنگی ذیربط از سوی دیگر، تمِ جامعه‌ را حزن‌انگیز و نسلی غمگین و افسرده را بازتولید کرده است.»

مصداق «آفتاب آمد دلیل آفتاب» همین است. این بخشی از یادداشت دیروزم در روزنامه شرق بود که همزمان با انتشار آن، بار دیگر در پوشش دفاع از شریعت و پاس‌داری از مذهب، مظاهر شادی (آن هم برای بیماران صعب العلاج!) در کاشان را محکوم کرده و بر شادی آفرینان شهرمان تاختند.

طبق آخرین آمار منتشر شده، یک چهارم ایرانی‌ها اختلال روانی دارند و 60 درصد زنان نیز دچار افسردگی اند. همچنین، بر پایۀ تحليل شاخص سرمايه اجتماعي در گزارش پایش شاخص‌های ملی محیط کسب و کار در راستای سنجش و ارتقای بهره‌وری که در سال 1396 توسط پژوهشکده مطالعات توسعه سازمان جهاد دانشگاهی تهران صورت گرفته و وزارت اقتصاد آن را منتشر کرده است، استان اصفهان کمترین امتیاز را در «احساس خوشی داشتن» در کل کشور کسب کرده‌ است.

ارسطو (فیلسوف یونان باستان) در خصوص جایگاه شادی بر این باور است که «شادی، بهترین چیزهاست و آن قدر اهمیت دارد که دیگر چیزها وسیله به دست آوردن آن هستند» و امام صادق (ع) نیز در توصیه به شاد نمودن دیگران می فرماید: «هیچ یک از شما فکر نکند که اگر مومنی را شاد کرد فقط او را شادمان ساخته، بلکه به خدا قسم ما را شاد کرده، بلکه به خدا قسم رسول خدا را شاد کرده است.»

«شادی» نیاز امروز جامعه افسرده ماست و جماعتی که در ایدئولوژی‌شان، دین‌داری در پیشانیِ کبود و برآمده خلاصه شده و در قاموس‌شان بد اخلاقی، تندخویی و پرخاشگری لازمۀ آیین مسلمانی است، ایران و مردم ما را با عراق و داعش اشتباه گرفته‌اند! چرا که اسلام، دین نشاط و شادابی است و «لبخند ستیزی» جایی در آیین و شریعت ما ندارد. «نق‌ز‌دن» های مکرر، «سَرَک» کشیدن در زندگی این و آن یا «گیر» دادن به آن و این، الگوی مناسبی برای زیست مسلمانی نیست.

بیایید سعی کنیم تا «مومنانه» زندگی کنیم و «مسلمان» باشیم و یادگار ماندگاری در این شهر برجای گذاریم. همچنان که هنرمندان کاشانی بدون هیاهو، تنش و ماجراجویی، با شاد کردن مردمانِ دل خستۀ شهرمان، بدون خودنمایی «عبادت» می‌کند و از این رو «ماندگار» خواهد بود:
«من قبول ندارم کسی چهره‌ی اسلام را یک چهره‌ی خشمگین و اخمو و بد اخلاق تصور کند. به‌هیچ‌وجه، اسلام این نیست… در چهره‌ی اسلام، تفریح و ادخال سرور – دیگران را مسرور کردن، خشنود کردن، خوشحال کردن، شاد کردن و امیدوار کردن – جای بسیار حساسی دارد. بنابر این، شما همین‌طور که یک کار تفریحی را انجام می‌دهید، یک نمایش اجرا می‌کنید، یک ماجرای طنزآمیز را بیان می‌کنید، یک شعر اجرا می‌کنید و می‌خوانید یا یک مسابقه اجرا می‌کنید، در همان حال احساس کنید که یک عبادت انجام می‌دهید..» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار گروه «ورزش و سرگرمى» صدا ۱۳۷۱/۱۰/۰۱)

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.