ناملموسِ محرمیِ ابوزیدآباد
فرناز کلباسی: صدای سنجها و دهلها که بلند میشود، ذکر «یا حسین» بر زبان جوانانی جاری میشود که «نخل» بر دوش، بر مظلومیت کربلاییان سوگواری میکنند. سوی دیگر میدان اسب سپید مزین شده به پارچههای رنگین، ذوالجناحِ بی سوار را پیش چشمان عزاداران زنده میکند و در سوی دیگر «توغ» برداران به اجرای آیین چند صدساله توغ گردانی میپردازند. توغهایی که 72 پارچه آویزان بر آن، 72 شهید کربلایی را به یاد میآورد… مکتب عاشورا به واسطه قدرت و ریشهدوانی عمیقش در باورها و اعتقادات شیعیان، سببساز شکلگیری، رشد و ماندگاری مکاتب فکری متعددی در میان آنها شده است. در این میان عامه مردم بیشترین و بهترین مدد را از طریق برگزاری آیینها و مراسمها، به زنده نگه داشتن و پاسداری از این آیینها رساندهاند. آنچه قابل توجه است این است «ابزارآلات» مختلف در تمامیاین آیینها نقش مهمیدارد. ابزاری که در قالب نمادهای مختلف، بخشهای مختلف قصه کربلا را روایتگری کرده و مخاطب را به چالش حزن انگیز سرنوشت امام حسین(ع)، اهل بیت ایشان و یاران باوفایشان میکشاند. نمونه تازه آن هم مراسم «طشتگذاری» در اردبیل است که هر سال 27 ماه ذی الحجه در مسجد جامع این شهر برگزار میشود. در این آیین، طشت خالی یا پر از آب اشاره به ماجرای تشنگی و عطش شهدای کربلا دارد. این طشتها طی مراسم توسط عزاداران پر از آب شده و به یاد شهدای والامقام کربلا در یک گوشه از مسجد قرار داده میشوند. اما ابزارآلاتِ عزاداری به طور کلی شامل وسایل مختلفی همچون پارچه، علم، کتل، انواع فلزات، رنگهایی نمادین، جامههایی خاص مراسم سوگواری، پخت غذاها و شیرینیهای محلی و بومی، اجرای موسیقی و هنرهای نمایشی همچون تعزیه و… در میان جماعت روستایی و شهری زنده مانده و قرنهاست که جای خود را بیش از پیش تثبیت کرده است. در استان اصفهان نیز مراسم و آیینهای مختلفی در گوشه گوشه شهرها و روستاها برگزار میشود که نمونههایی از آن را در شمارههای پیشین صفحه «میراث ناملموس» خواندید. اینک آنچه در ادامه میخوانید گزارشی از آیین کهن «عاشورا در ابوزیدآباد» استان اصفهان به روایت رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان آران و بیدگل است که در فهرست میراث فرهنگی ناملموس ملی نیز به ثبت رسیده است. ابوزیدآباد شهری در 30کیلومتری کاشان است که امکان یه سفر نیم یا یک روزه را برایتان فراهم میکند.
نخل عزای حسین(ع) بر دوش سوگواران
از چند روز پیش که تقویمها آمدن ماه محرم را خبر داده اند، در شهر کوچک اما ریشه دار و پر آیین ابوزیدآباد اتفاقاتی در حال رخ دادن است. حسینیهها، مساجد و بسیاری از خانهها پرچم عزا برافراشته و برای برگزاری مراسم سوگواری «عاشورای ابوزیدآباد» آماده میشوند. صدای سنجها و دهلها که بلند میشود، ذکر «یا حسین» بر زبان جوانانی جاری میشود که چوب بزرگی را که «نخل» نام دارد، روی دوش خود حمل میکنند. نخل گردانی آیینی است که در نقاط دیگر کشور هم نمونههایی از آن دیده میشود. در این آیینها، نخل معمولا نمادی از تابوت حضرت اباعبدالله است که بر دوش عزاداران حمل میشود.
ای ذوالجناح باوفا، آیا کجا بردی حسین…؟
بخش بعدی آیین عاشورایی پس از مراسم نخلگردانی زیدآبادیها «ذوالجناحگردانی» است که مجید نوری درباره آن چنین شرح میدهد: «براساس آنچه نقل شده، پس از شهادت امام حسین(ع)، اسب ایشان کاکل خود را به خون امام آغشته کرد و با صیحه و گام بر زمین زدن به سوی خیمهها دوید تا شهادت امام را به اهل بیت ایشان خبر دهد. زنان متوجه شهادت امام شدند و شیون آنان برخاست. شیعیان نیز در پاسداشت مقام والای شهدای کربلا در نقاط مختلف این حادثه را به تصویر کشیده اند. چنانکه در بخش کویرات (ابوزیدآباد و محمدآباد) نیز یک روز قبل از عاشورا اسبی را که معمولا سفید یا قرمز و جزو رام ترین اسبها باشد انتخاب کرده و روی بدنش با رنگ، آثاری از خون نقش میزنند. تیر، پیکان و نیزههایی نیز به یاد صحنه روز عاشورا بر بدنش میچسبانند و آن را با پارچههای سبز و سیاه تزئین میکنند.»به گفته او، در مقابل جمعیتی که به نخل گردانی مشغول اند، علم و بیرق سیاه و قرمز که حکایت از عزا و خبری جانسوز و جانکاه دارد، قرار گرفته است. سپس ذوالجناح نمادین که به روشی که گفته شد تزئین شده است، در میدان به گردش در میآید و مردم در حالی که پشت سرش حرکت میکنند، به مرثیه سرایی نوحه خوان مراسم گوش سپرده و با آن همراهی میکنند. اشعاری که معمولا نوحه خوان در این مراسم بر زبان جاری میکند چنین است: ای ذوالجناح باوفا / آیا کجا بردی حسین؟ / ای هدهد شهر صبا، آیا کجا بردی حسین؟ / فرزند پیغمبر چه شد؟ / آیا کجا بردی حسین؟ / نوباوه حیدر (زهرا) چه شد؟ / آیا کجا بردی حسین؟ / آن شاه و بی لشگر چه شد؟ / آیا کجا بردی حسین؟ / بگذاشتی او را چرا؟ / آیا کجا بردی حسین؟ / تنها به دشت کربلا / آیا کجا بردی حسین؟/ بی مونس و بی آشنا / آیا کجا بردی حسین؟بعد ذوالجناح در میان سنج و توغهایی که هر کدام توسط سه نفر گردانده میشوند از میدان خارج میشود.
توغ، توغگردانی، پاتوغ، پاتوغی
بخش بعدی مراسم «توق (توغ) گردانی» نام دارد. به گفته مجید نوری، توغ یا توق واژهای ترکی و به معنای بیرق، پرچم و علم است و در برخی اسناد نیز به معنای گردن بند آمده است. او شرح میدهد که توغ شامل تیر چوبی بلندی به طول تقریبی 4 تا 6 متر و قطر 20 تا 40 سانتی متر است. همچنین توغ یک تیغه یا سرتوغ فولادی با زبانه ای بلند دارد که روی صندوقچه فلزی کوچک ضریح مانندی بر پایه ای چوبی یا فلزی استوار است. تیغه، گلابی شکل یا سرو مانند است و روی آن آیات قرآنی و جملات دعا به خصوص آیه «انا فتحنا لک فتحا مبینا» کنده و با زر کوبیده شده است. تیغه توغهای قدیمی دو بدنه گلابی شکل داشت که به یکدیگر وصل بودند و در کنار همدیگر یک تیغه چهار پر منحنی شکل میساختند. توضیح این کارشناس میراث فرهنگی به آنجا میرسد که میگوید: «روی محور افقی در دو سوی تیغه یا سرتوغ معمولا دو طاووس فلزی روی دو صندوقچه مشبک و روی دو زائده بیرون آمده است. از چپ و راست بالای شکم تیغه دو سر اژدهای فلزی و دهان گشوده کار میگذارند و توغ را با چند تخته طاق شال ترمه و پارچه حریر سبز و سیاه روی محور افقی تزئین میکنند که معمولا تعداد پارچهها به عنوان نمادی از شهدای کربلا به 72 عدد میرسد.» جالب است بدانید بر اساس اسناد تاریخی موجود، توغ از دوره سلجوقیان در میان سپاهیان رواج داشته و به فرماندهان و سپهسالاران بزرگ اختصاص داشته است. در دوره صفوی نیز حمل توغ در سپاه، به ویژه در میان قزلباش معمول بوده و هنگام جنگ «توغچی» آن را در جلوی سپاه حمل می کرده است. با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران، توغ به همان مفهوم نمادین سپاهیاش یعنی قدرت، شوکت و مقاومت همراه بیرق و علم وارد مراسم عزاداری و نشانه مقدس سوگواریها شد. کمکم هر محله توغی برای خود فراهم کرد و در تکیه، حسینیه، خانه یا قهوه خانه معتبر محل قرار داد. تکیهها و قهوهخانههایی که در آنها توغ نگهداری میشد و محل رفت و آمد و گفتوگوی اقشار خاصی از مردم بودند، «پا توغ» آن گروه افراد شناخته میشدند. کسانی که در پا یا دور توغ آن تکیه یا قهوه خانه جمع می شدند به اصطلاح «پا توغی» آنجا به شمار میرفتند.
روزی که شد به نیزه سرِ آن بزرگوار…
به روایت رئیس اداره میراث فرهنگی آران و بیدگل، در برخی از نواحی و شهرهای ایران هم مراسمی به نام «طوق بندان» (یا توغبندان) با آداب و شکوهی خاص برگزار میشود. او میگوید: «توغ را چند روز قبل از عاشورا تزئین کرده و آن را جلوی نخل در حالی که صدای دهل و سنج توغها در میدان پیچیده، حرکت میدهند. هر توغ به وسیله سه نفر گردانده میشود و بعد از سه بار گرداندن، همزمان با گردش توغها دو گروه در وسط میدان چنین مرثیه سرایی میکنند: “یا مولا،جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل / گشتند بیعماری و محمل شترسوار / یا مولا، روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار / خورشید سربرهنه برآمد به کوهسار / یا مولا، موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه / ابری ببارش آمد و بگریست زار زار / یا مولا، ای مونس شکستهدلان حال ما ببین / ما را غریب و بیکس و بیآشنا ببین / یا مولا، اولاد خویش را که شفیعان محشرند / در ورطه عقوبت اهل جفا ببین…”بعد هم با صدای بلند میگویند: واویلا صد واویلا.»در همین حین، گروه دوم چنین نوحهسرایی میکنند: «پشت فلک (وای) خمیده / ظلم چنین که دیده/ زهرا به محشر آمد / با حوریان سیهپوش / عزای سروران است / در کربلا فغان است.» حالا نوبت به مراسم سینه زنی میرسد که مجید نوری درباره آن میگوید: «در مراسم سینه زنی نوحه خوان با لحن کشداری میگوید: “ثانی عشر/ خیرالبشر/ قضا و قدر/صاحبالزمان/خلیفه الرحمان و الاحسان” و مردم با همین لحن او را با گفتن “آمین” همراهی و سپس فاتحهای خوانده و با مداح که اشعار دیگری را در مدح شهدای کربلا و مذمت قاتلان ایشان میخواند همراهی میکنند. ضمن اینکه مراسم توغ برداری در روز شهادت امام علی(ع) هم به همین نحو برگزار میشود، ولی نوحههایی که توسط مداحان خوانده می شود تفاوت دارد و متناسب با آن مناسبت است.»
پیه سوز گردانی
اما حالا که زمان و سخن به ماه محرم رسیده و با یکی از مهم ترین و اصیلترین آیینهای عاشورایی در استان اصفهان آشنا شدید، بهتر است بدانید که «پیه سوز گردانی آران و بیدگل» دیگر میراث معنوی ناملموس این منطقه است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. مجید نوری درباره این آیین میگوید: «پیه سوز نوعی چراغ با ظرف سفالی یا فلزی است که در قدیم در آن پیه یا روغن کرچک را به جای نفت میریختند و فتیله ای پنبهای را برای روشن کردن در آن قرار میدادند.» آن طور که معلوم است، امروزه به جای پیه سوز در دست عزاداران شمع وجود دارد. چنانکه این کارشناس میراث فــرهـنـگــی نامـلـمـوس نــیــز میگوید: «در آیین پیهسوز گردانی، مردم آران و بیدگل در ده شب نخست ماه محرم به ویژه شب تاسوعا و عاشورا و شام غریبان حسینی با در دست گرفتن شمعها (پیه سوز) در خیابانهای شهر به اقامه عزا میپردازند.»
منبع: روزنامه اصفهان زیبا