هشیاری برای ظلم زدایی
حجت الاسلام و المسلمین «حسن جواهری»: با نگاهی کلی و عمیق در طول تاریخ می توان بسیار متقن گفت زن در تاریخ مظلوم است و در طول قرنها بر او ستم بسیار رانده اند.
در جای جای تاریخ می بینیم که او را به سختترین و گاهی به پستترین کارها وا داشتهاند؛ حال آنکه نه او را قدرت تن و توان جسمی بوده که از خود به دفاع بپردازد و نه توان علمی که به مبارزه فکری در اثبات و کسب حقانیت خود اقدام کند و بدین سان حیاتشان حیاتی توام با استضعاف بوده است.
بسیاری از زنان در روزگاران ما نیز در آرزوی دستیابی به آزادی و به نام تمدن و حقوق برابر ومساوی بازیچه دست استعمارگران شده اند، گروهی از آنها به اسم استقلال اسیر و برده خودکامگی و هوسها گشتند، جمعی از آنان خودآگاه یا ناخودآگاه با خدمت در تبلیغات سرمایهداری و کسب در آمد برای دیگران بخشی از اقتصاد ناسالم قرار گرفتند و برخی نیز در گوشه کنار این جهان وسیع در ردیف کالای مصرفی در کابارهها و دانسینگها رونق بخش بساط عیش مطربان شدند.
آنچه که امروز در بسیاری از نقاط جهان به علت جهل و غفلت بعضی از زنان زیر سئوال است شرافت انسانی و معنویت او است و این در حالی است که متجاوزان و روشنفکران ظاهری در قالب آزادی زن در پی به یغما بردن شرافت او هستند.
گویی که در جای جای تاریخ می بینیم که در برخی از مکاتب و مذاهب زن عاملی برای فساد بوده و او را عمله و کارگر (شیطان) به حساب می آوردند تا آنجا که کار بجایی رسید که بسیاری از زنان خود نیز از این فکر حمایت کرده و شخصیت خود را در برابر هم تضعیف و همدیگر را تحقیرمی کردند.
در جوامع بشری پیروی از الگوهای مطابق با فطرت و اندیشه مردم باعث روشنی دیدگاه انسانهاست و در جامعههای ایدئولوژیک وجود الگویی که بتواند خط سیر فکری جامعه را به سمت تعالی باز کند ضرورت همیشگی نجات آن جوامع به شمار میآمده است.
در جامعهی اسلام این الگو برای زنی تعریف شده است که به گواهی تاریخ و نقل به جهات گوناگون زبانزد و سرآمد همجنسان خود است و از زن تعریف تازه شفاف و روشنی را در پیشگاه نگاه جامعه ارایه میکند.
نقش فاطمه (س)در حیات این بود که لیاقت زن را پیرامون مسئولیت عظیم فرزندداری و حمل امانت الهی که در اختیار اوست به رخ تاریخ کشاند.
فاطمه عملا نشان میدهد که خداوند عمل هیچ عاملی را از مرد و زن از میان نمی برد، چه زن باشد و چه مرد، هر کس عملی درست و به صورت انجام دهد،در خور حیات طیبه است.
فاطمه با آنکه دختر رسول خدا(ص) بود اما شالوده خلقت و تربیت خانوادگی او آینه تمام نمایی می شود از رفتار حسنه و حتی این الگو از جنسیت هم فراتر می رود و مردان بسیاری رفتار او را در طول زندگی فاطمه الگوی خویش قرار می دهند.
وقتی فاطمه بعنوان اسوه و سیده نساء معرفی شد که رسول خدا (ص) درباره اش فرمود اگر علی (ع)نبود برای فاطمه (س) کفو و همتایی نبود.
برجستگی رفتاری و پایبندی عملی به ارکان رفتای اسلامی از فاطمه زنی ساخته بود که با آموزههای دینی اسلام و نگاه پدرش محمد همراه و مماس بود.
با معرفی الگویی عملی چون فاطمه رسول خدا (ص) کوشید دید نفرت انگیز و کالایی و جسمی را درباره زنان از میان بردارد و تا جایی که دوستی زن را از اخلاق انبیا معرفی فرماید «من اخلاق الانبیا حب النسا».
احقاق حقهای مشروع و معقول از تعصب شکنیهای فاطمه(س) اقدام او در زمینه احقاق حق است.
به باور او، حق عزیز است و برای احقاق آن می ارزد که آدمی تن به دشواریهایی بدهد و در پای آن تا سر حد جان بایستند. و فاطمه کوشید تا این آرزوی دست نایافتنی جامهی عمل بپوشد.
در حساسترین اتفاق دنیای تشیع و به سندهای تاریخی، وقتی حق کسی مانند ولی خدا مغصوب بماند، وظیفه ایستادگی در برابر آن چیزیست که فاطمه به آن می اندیشد و عمل می کند و باور دارد که این مساله مرد و زن ندارد.
با این پیش فرض که در بینش قرآنی مردان در آنچه مالک هستند نصیب و بهرهای دارند و زنان نیزمکتسبات خود بهرهای دارند و دفاع از حق، حتی حق مالی بر افراد واجب است و ارزش این دفاع برای احقاق حق به میزانی است که رسول خدا (ص) فرمودند آن کس که برای دفاع از مالش کشته شود شهیداست:من قتل دون ماله فهوشهید.
گر چه این مساله درباره مردان در عصر رسول خدا(ص)هم وجود داشت اما درباره زنان چنین امری مصداق خارجی پیدا نمیکرد.
در زمانی به وسعت هزار و اندی سال نه زن را داخل آدم حساب میکردند و نه او را صاحب ملک و مالی می شناختند و تا جایی که حتی زن خود به حساب مال وارث به حساب میآمد که پس از مرگ فردی در اختیار وارث او قرار میگیرفت.
فاطمه (س)زنی است که برخلاف راه و رسم معهود برای احقاق حقش در امر فدک می ایستد، طرح دعوا میکند و خلیفه وقت را به استیضاح میکشاند و بر این اساس سنتهای دیرین جاهلیت را در هم می شکند.
شاید اگر فاطمه(س) برای احقاق حق خود قیام نمی کرد ، اندیشه مسموع نمودن سخن زن که در آن روزگار وجود داشت قوت میگرفت و زن برای همیشه در حاشیه باقی میماند و در آن صورت گمان این میرفت که زن هرگز نباید حرکتی بکند حتی اگرمال او را ببرند و یا حق او را غصب کنند.
در هر انسان معتدلی دو عنصر وجود دارد که سبب پیشروی و حرکت او در زندگی است: یکی عقل است که مایه روشنایی راه زندگی است و دیگری احساس و عاطفه که عامل به پیش و پس راندن است.
اولی به انسان شعور و شناخت می دهد و برای او آگاهی و تمیز می آفریند و دومی زمینه ساز شور و جنبش و عامل پیدایش عشقها، هیجانها و تند و کند شدن هاست.
عقل را پیامبر درونی انسانها معرفی کردهاند و راهنمای حیات، تا حدی که پاداشها و کیفرها بر اساس آ ن است خداوند پس از آفرینش عقل فرمود: بک اعاقب و بک اثیب .
گویی عاطفه و احساس در آدمی علاوه بر شور آفرینی نقش کم کردن اصطکاک تصادم را ایفا می کند.
حیات انسانی بدون تعقل لنگ است و سبب می شود آدمی به خواب و فاطمه(س) از زنانی است که در جامعه ای زندگی می کند که از جهان مردم برخواسته و با مردم است.
سعی دارد با راه و روش خاصی که مورد تایید اسلام است و با اندیشههای نشات گرفته از آن زندگی می کند و نیز او از افراد نادری است که حاضر شده است برای مردم درد و رنجی را متحمل گردد و دشواریهای آن را بر جان بخرد.
او زنی عابده و مقدسه است ولی نه چون راهبان که ترک دنیا و زندگی گویند و در گوشه محرابی، آن هم در معبدی خود را وقف و متوقف کنند بلکه وارد جامعه می شود، به اهتمام در امور اجتماعی می پردازد و سعی در رفع استضعاف و رهایی مردم در عوارض دارد. می کوشد مشکل مردم را حل کند به هدایت زنان بپردازد و باری از دوش جامعه و زنان بردارد.
هواپرستانی که در مسیر حیات خود از اسلام منحرف شدند لازم است به این نکته توجه کنند که رمز سعادت و خوشبختیشان در گرو تبعیت از راه و رسم اسلام است و پیروی از دستورات خداوندی که جز خیر بشر چیزی را نمی طلبد.
از برکات وجودی فاطمه(س) یکی این است که بسیاری از تعصبات جاهلیت که در جامعه مسلمین رواج داشتند در سایه مواضع او و گاهی هم مواضع پدر درباره او از میان برداشته شده اند.
عمکرد رسول الله (ص) درباره فاطمه(س) به گونه ای بود که مسلمین در میافتند در رابطه با فلان مساله چگونه موضع بگیرند-و یا عمل فاطمه(س) در شرایطی معین سند و حجتی شد برای جامعه امروز که بدانند در هر مورد خاص چگونه باید عمل کنند بدین سان تاثیر فاطمه(س) در تاریخ اسلام از جهات متعددی فوق العاده به حساب می آید و کار و برنا مه اش سبب زنده ماندن بسیاری از تعالیم اسلام شد.