چگونه در فضای مجازی کنونی مفید باشیم

محمدعلی خادم الفقرا: این روزها مطالب زیادی درباره‌ی آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی منتشر می‌شود، به حدی که اگر عضو شبکه‌هایی مثل تلگرام باشید حتما در بین انبوه مطالبی که روزانه به دست شما می‌رسد متن‌هایی در مورد ضررهای همان شبکه‌ها می‌خوانید و احتمالا شما هم مانند بسیار دیگری از مخاطبان لبی می‌گزید و به همان عمل مضر ادامه می‌دهید.

 

در بسیاری از همان مطالب، از فضای مجازی به عنوان یک پدیده جدید یاد می‌شود که ما نتوانسته‌ایم سیاستگذاری صحیحی‌یی برای استفاده از آن تنظیم کنیم.

 

اما جالب است بدانید ایران جزء کشورهای پیشگام در پیوستن به اینترنت بوده است، عمر اینترنت (حتی با لحاظ سیستم‌هایی مانند بیت نت و نسخه‌هایی که فاصله بسیاری با فضای وب کنونی دارند) به نیم قرن نمی‌رسد و فاصله پدیدآمدن وب در ایران و آمریکا پنج سال نیست، اما مطمئنا در آمریکا همایش‌ها و جلسه‌ها در راستای ضررهای اپلیکیشن‌های پیام‌رسان نسبت به زندگی زناشویی یا روابط خانوادگی شکل نمی‌گیرد.

 

حتما شما هم به چرایی رفتار نامناسب خودمان در قبال روبرویی با این مساله فکر می‌کنید. از زوایای مختلفی می‌توان به این مساله پاسخ داد که البته در اکثر مطلب‌های منتشرشده هم به آن‌ها پرداخته می‌شود، اما آنچه ما در مجموعه‌ مقالاتی قصد پرداختن به آن را داریم تبیین و شاید ارائه راهکارهایی در راستای این حقیقت است که ما بلد نیستیم از این پدیده استفاده کنیم.

 

قضیه به آنجا بر می‌گردد که ما اصلا ضرورت استفاده از اینترنت را در زندگی خودمان درک نمی‌کنیم و آنچه در حال حاضر از آن استفاده می‌کنیم یک عروسک خیمه شب بازی از فضای مجازی است که چون حوصله ساخت یک ربات نداریم به همین عروسک اکتفا می کنیم.

 

اجازه دهید بحث را کمی بشکافیم. اصولا بشر در حال ارائه و ساخت پدیده‌هایی است که زندگیش را راحت‌تر کند. البته این اصل، امر جدیدی نیست و نیاکان ما با اختراع چرخ و کشف آتش پیشگامان این اصل بوده‌اند. حال تصور کنید همان انسان‌های نخستین آتش را کشف می‌کردند اما درک نمی‌کردند به چه کار می آید، مطمئن باشید ما هنوز سنگ‌های چخماق را به هم می‌زدیم، آتش روشن می‌کردیم و احتمالا از سرما منجمد می‌شدیم یا از خام‌خواری کرم می‌گرفتیم.

قضیه امروز ما هم همین است. تفاوت ما با کشورهای مترقی این نیست که آنها علم لدنی در مورد وب داشته‌اند یا از رحم مادر وب‌گردی می‌کرده‌اند، آن‌ها می‌دانند که باید از وب چه استفاده‌یی بکنند، همین. شاید مودبانه به  نظر برسد، اما فضای وب فارسی، کرم گرفته است.

 

کاربران ایرانی همیشه در حال مهاجرت در دنیای وب بوده اند، از مسنجر به فیس بوک، از فیس بوک به اینستاگرام و تلگرام. کاربران ایرانی به کپی پیست عادت کرده‌اند و حتی به درآمد زایی از این طریق رسیده‌اند و مضحک اگر بدانیم در حالی که گوگل با الگوریتم‌های خاص خود در حال ریشه کن کردن مساله کپی پیست در دنیای وب است، این مورد در حال حاضر دوران شکوفایی خود را در ایران طی می کند.

 

اینکه شما هر روز در شبکه های اجتماعی با یک شایعه مواجهه می‌شوید، اینکه شبکه‌های اجتماعی به سرعت پر می‌شوند از محتواهای بی‌ارزش و اینکه برای پیدا کردن مطلب مورد نظر خودتان از نتایج گوگل به چند نتیجه هرز می‌رسید که حتی گوگل هم قادر به تشخیص هرز بودن آن‌ها نیست، تماما به این مهم برمی‌گردد که ما در وب فارسی نمی‌دانیم باید چه کار کنیم.

 

شبکه‌های تلویزیونی هم همیشه یک سیاست غلط واحد را پیش گرفته‌اند، و به جای آنکه راه درست استفاده از این فضا را بیان کنند، در حال اخطار به خانواده‌ها و گاهی ترساندن آنها در مورد فضای مجازی‌اند، اما در حال حاضر مشکل آنجا حادتر شد که تمام اعضای خانواده به این دنیا مراجعت کرده‌اند و این به دلیل عرضه وب در بستر موبایل است.

 

معنای این مساله این است که ما نه تنها یک سیاست صحیح در قبال مواجهه با دنیای مجازی اتخاذ نکردیم بلکه از یک پیش بینی ساده هم عاجز بوده‌ایم. ارائه اینترنت بر روی تلفن‌های همراه اصلا پدیده عجیب و غافلگیرکننده‌ای نبوده، و مسلما زمانی که ما بتوانیم اینترنت همیشه همراه خودمان داشته باشیم، کاربرد و احاطه آن در دنیای واقعی بسیار بیشتر می شود، تمامی این مسائل یک دو دوتا چهارتای منطقی است که اگر ده سال پیش یکی از متصدیان امر با خودش مرور می‌کرد وضع وب فارسی در حال حاضر بهتر از این بود.

 

این جمله کاملا یک عبارت عوامانه است که «تا چند سال دیگر همه چیز با اینترنت انجام خواهد شد.» متاسفانه تفاوت سطح درک عامه مردم با واکنش‌های رسانه به دنیای وب از همین دو برخورد کاملا مشخص می شود.

 

تمام این مسائل در حالی است که از همان روزهای اول بودند افرادی که در وب تولید کننده بودند، بلاگ راه اندازی می کردند، طرح‌های خلاقانه رونمایی می‌کردند و استارت آپ می‌زدند. اما کاربران ما آن‌ها را نمی‌بینند.

 

طبق اعلام یکی از نمایندگان مجلس، روزانه یک میلیون و دویست هزار مطلب در بیش از صدهزار کانال تلگرامی ارائه می‌شود. به نظر شما در مقابل این آمار تکان دهنده، روزانه چند مقاله در دنیای وب فارسی نوشته می شود؟ طبیعتا آمار دقیقی در دست نیست؛ اما با یک نگاه اجمالی می‌توان تخمین زد یک دهم آمار پست‌های تلگرام هم مقاله منتشر نمی‌شود، و این دقیقا همان کرم گرفتگی وب فارسی است.

 

به هر حال پس از تمام گلایه‌ها، ما در مجموعه مقالاتی تلاش خواهیم کرد بیاموزیم تا چطور با توجه به پتانسیل‌های محیطی شهرستان خودمان، و البته درمواردی فراتر از آن، در دنیای مجازی بهتر زندگی کنیم، برای دیگر مفید باشیم و از دور تسلسل به هم زدن سنگ‌های چخماق دوری کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.