برخی از مسئولان کاشان به رسانه اعتقادی ندارند/ انتظار دارند رسانهها روابط عمومی آنها باشند
مشکات آنلاین: سعید غلامیان مدیر مسئول پایگاه خبری کاشان نیوز و ماهنامه کاشان امروز فعالیت رسانه ای خود را از سال ۱۳۸۷ از هفته نامه آرمان کاشان آغاز کرد.
او که وکیل است و تاکنون وکالت پرونده تعدا زیادی از اهالی رسانه کاشان را برعهده داشته است. اما در کاشان بیش از آنکه او را با عنوان وکالتش بشناسند با کاشان نیوز می شناسند.
او درباره حضور در عرصه رسانه میگوید: انگیزهام به خاطر حقوق شهروندی بوده است و اینکه دینم را به جامعه ادا کرده باشم.
به مناسبت روز خبرنگار از غلامیان پرسیدیم:
– وضعیت روزنامهنگاری کاشان را چگونه ارزیابی میکنید؟
روزنامهنگاری در کاشان فراز و نشیبهای بسیاری داشته است، همیشه دچار تلاطم بوده، آنچه بهعنوان روزنامهنگاری در حال حاضر در کاشان داریم سرمایه شخصی کسانی است که علاقهمند بودهاند و شأن، شخصیت و منش خودشان را وقف این کار کردهاند. شرایط روزنامهنگاری به نسبت در همه ایران یکجور است و استثنایی در کل کشور نیست، اگرچه اوضاع خبرنگاری خوب نیست، ولی شرایط خبرنگاری با توجه به فضای مجازی و دسترسیهایی که به اخبار و اطلاعات وجود دارد، خوب است. این را از جهت شرایط کلی روزنامهنگاری عرض میکنم نه شرایط روزنامهنگاران. میشود روزنامهنگار شد و بهراحتی دسترسی به اطلاعات پیدا کرد و اگر کمی جرئت و تحلیل درست پشت سرش باشد، مسلماً روزنامهنگاری شرایط ایده آلی را میتواند داشته باشد.
– وضعیت کاشان را چگونه میبینید؟
در حال حاضر به خاطر آدمهای زیادی که در این حوزه فعالیت میکنند، اشخاص باذوق، اشخاصی که کمابیش دغدغه حقوق شهروندی و مسائل مردمی را دارند، شرایط روزنامهنگاری خوب است.
– وضعیت نشریات مکتوب را چطور ارزیابی می کنید؟
کاشان هیچ روزنامهای ندارد، تنها عنوان روزنامه، فقط روزنامهای است که اخیراً به نام سراج گرفتهاند، ولی هنوز شمارههای مسلسل و پیدرپی منتشر نشده و بهعنوان روزنامه ندیدهام. چند هفتهنامه، دوهفتهنامه، فصلنامه و نشریاتی ازایندست داریم که به دلیل مشکلات مالی اصلاً اوضاع خوبی ندارند. یکی از مشکلات روزنامهنگاری هم این میتواند باشد که اشخاص مدعی روزنامهنگاری، بدون رسانه در کاشان زیاد داریم، این شرایط، روزنامهنگاری را یک مقدار متزلزل میکند، چون فرد، مدعی روزنامهنگاری میشود؛ بهصرف اینکه قلمی به دست دارد و مطلبی مینویسد، بدون اینکه در نشریه یا رسانهای فعالیت کند. اینطوری روزنامهنگار نمیشود.
ما افرادی داریم به نام شهروند خبرنگار، با توجه به اینکه رسانههای اجتماعی فراگیر شده و الآن هر کس برای خودش یک کانال تلگرامی، پیج اینستاگرام یا صفحهای در یکی از شبکههای اجتماعی دارد، به این افراد نمیتوان خبرنگار گفت، خبرنگار باید مسئولیت داشته باشد، به یک رسانهای وصل باشد، دغدغه شهروندی، حقوق شهروندی و مردم را داشته باشد. روزنامهنگار باید چشم بینای جامعه باشد. به نشریه و رسانه، رکن چهارم دموکراسی میگویند، ما اگر به دموکراسی اعتقادی نداشته باشیم، روزنامهنگار اگر به دموکراسی اعتقادی نداشته باشد، به او میتوان گفت روزنامهنگار؟
– مهمترین نقد شما به حوزه خبری کاشان چیست؟
ممکن است این تصور در ذهن همه فعالین رسانه و روزنامهنگاران باشد که رسانه حمایت نمیشود، این درست است، ولیحمایت رسانه از طرف نیروهای دولتی و حاکمیتی تصور غلطی است و نباید تصور کنیم که باید آنها از رسانه و روزنامهنگار حمایت کنند، به این دلیل که ورود سیاستمداران، حاکمان و دولتمردان در رسانه باعث آمرانه شدن ارزشها، حرکتها و اقدامات میشود، این آمرانه شدن، تاریخ نشان داده و تجربه ثابت کرده که آمرانه برخورد کردن در این صنف و در خیلی از اصناف دیگر، باعث به قهقرا رفتن، انحراف از اهداف و مسیر اصلی روزنامهنگاران میشود. در کاشان، روزنامهنگاران، حمایت نمیشوند، این حمایت به معنای پول دادن یا تحت پوشش گرفتن نیست، دولتمردان و مسئولین کاشان، اعتقادی به رسانه ندارند، یعنی وقتیکه قرار است مطلبی منتشر شود که خوششان میآید، به رسانه مراجعه میکنند و از او میخواهند و معتقدند که رسانه باید منتشر کند، ولی اگر نقدی منتشر شود، دلخورشان میکند و از رسانه رویگردانشان میکند،
چون به رسانه به چشم روابط عمومی ادارهشان نگاه میکنند. این مسئله در کاشان، برای رسانه معضل ایجاد کرده است.
رسانه چشم بیدار جامعه است، باید ضعفها را ببیند. رسانه حق ندارد تعریف و تمجید کند و چون تعریف و تمجید نمیکنند، آقایان نگران میشوند، پشت میکنند به رسانه یا هر جا که بتوانند، ممکن است جلوی رسانه بایستد و در برابر آن موضع بگیرند و نقد را تخریب و سیاه نمایی بدانند. این بزرگترین مشکل روزنامهنگاری و رسانه در کاشان است.
– راهکار شما برای حل این مشکل چیست؟
راهکار آن یک مسئله کلی است، جای دیگری باید دنبال آن گشت. فعالان حوزه رسانه نمیتوانند برای این معضل راهکار بدهند یا آن را حل کنند. به نظر من راهکار فقط پایمردی، ایستادگی و استقامت اهل رسانه واقعی، آنها که واقعاً دغدغه مردم و دغدغه حقوق شهروندی را دارند، کسانی که حاضرند فداکاری کنند برای اینکه حقی تضییع نشود و مردم مطلع شوند، است. جریان آزاد اطلاعات، برای زندگی مردم، الآن یک اصل است. روزنامهنگار واقعی کسی است که در این مسیر،هماش را صرف این کند که شهروندان از یک جریان آزاد اطلاعات برخوردار شوند. این بهترین کاری است که یک روزنامهنگار میتواند انجام دهد.
– موانع توسعه رسانه در کاشان چیست؟
مهمترین مانع توسعه رسانه در کاشان، مسائل مالی است. چون ما کاشانیها از نظر عمق فرهنگی، سرمایه قابلتوجهی داریم. کاشان، سابقه طولانی در روزنامهنگاری دارد و همین تعداد زیادی هم که با روزنامهنگاران اصلی قاطی میشوند و نام روزنامهنگار میگیرند، نشاندهنده علاقهمندی مردم این منطقه فرهنگی به روزنامهنگاری است، ولی مسئله مهم این است که راهکار مستقیمی برای توسعه آن وجود ندارد که از یکجهت باشد، شاید مسائل مالی یک بعد است که باعث عدم توسعه شده، از طرفی، روزنامهنگار واقعاً امکان اینکه هر خبر و یا هر مطلبی را منتشر کند، ندارد. الآن یک سری محدودیتها و خط قرمزها وجود دارد، خط قرمزهایی خلاف عرف و خلاف اصول، خط قرمزهایی مندرآوردی.
ما یک جاهایی نمیتوانیم ورود کنیم. این بزرگترین مانع شده است، درحالیکه فضای عمومی جامعه متعلق به مردم است، ادارهها، نهادها و سازمانها، همه برای رتقوفتق امور مردم است. اگر رسانه بهعنوان چشم بینای جامعه نتواند این مسائل را ببیند، ضعفها را نشان بدهد، مانع توسعه رسانه و مانع انجاموظیفه اصلی رسانه میشود.
– آینده کاشان را در عرصه خبر چگونه میبینید؟
آینده روشنی برای کاشان متصور هستم. چون کاشان هم سابقه طولانی در روزنامهنگاری دارد و هم علاقهمندان زیادی به روزنامهنگاری دارد. همین عمق فرهنگی مردم کاشان قطعاً جامعه را به سمت گردش آزاد و عمیق اطلاعات میبرد. فرهنگی بودن مردم جامعه خیلی کمک میکند به اینکه یک خطهای روزنامهنگار پرور باشد و کاشان این امتیاز را دارد.
– نظر شما درباره رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی چیست؟
رسانههای اجتماعی و رسانههای نوپا بسیار به کار روزنامهنگاری کمک کردهاند. ابزار بسیار خوبی در اختیار روزنامهنگاران گذاشتهاند که بتوانند از آن استفاده کنند، در تحلیلهایشان و در سابقه خبر، وقتی میخواهند دسترسی داشته باشند، این دسترسی را برایشان باز گذاشته و ایجاد کرده است. رسانههای اجتماعی یک نوع تحول بسیار عمیق در کار روزنامهنگاری به وجود آوردهاند. ما اگر برگردیم به سالهای گذاشته -مثلاً بیست سال قبل- میبینیم که وقتی موبایل هم نبود، از سال ۷۰ به قبل، روزنامهنگاری منحصر و محدود بود به نشریات کاغذی که بهعنوان هفتهنامه و روزنامه و غیره چاپ میشدند. چاپ مسئله مهمی بود، اما الآن دیگر آن مانع چاپ وجود ندارد. هزینهها کمتر شده، دسترسی مردم به روزنامهنگاران و دسترسی روزنامهنگاران به مردم و اطلاعات بیشتر شده، این یک معجزه است که فضای مجازی و رسانههای اجتماعی به وجود آوردند و ایجاد کردند، به شرطی که بتوانیم بهخوبی از آن استفاده کنیم.
یک خطری هم وجود دارد، این رسانههای اجتماعی متأسفانه به خاطر اینکه نظارتی روی آن نیست، نمیگویم نظارت دولتی من با نظارت دولتی و نظارت حاکمیتی مخالفم، بهطورکلی منظور نظارت اشخاص فنی، اشخاص کار کرده و صاحبنظر است، خطری که وجود دارد شایعه است. شایعه مهمترین لطمه را به اعتماد جامعه به سلامت روزنامهنگاری و به فرهنگ جامعه وارد میکند. این رسانههای اجتماعی میتوانند ید طولایی داشته باشند در این قضیه و قدرتمند عمل کنند.
– یک خاطره شیرین از دوران خبرنگاریتان بیان کنید.
در سالهای اخیر با خیلیها مصاحبه و گفتگو کردهام و تماس گرفتهام مخصوصاً با مسئولان کاشان. کسانیکه به روزنامه و رسانه باور ندارند، بهراحتی حاضر نشدهاند تن به گفتگو بدهند. یا از خودشان نگران بودند یا از رسانهای که با آن مصاحبه میکنند. در آن دوران وقتی با تیمسار منصوری مصاحبه میگرفتم، یا مطلبی در مورد ایشان منتشر میشد بلافاصله تماس میگرفتند و جواب میدادند. من کاری به دیدگاههای سیاسی ایشان ندارم. دکتر مؤمنیان هم همین رفتار را داشتند. وقتیکه تماس میگرفتیم و قرار بود کاری انجام شود، حتی اگر برخلاف میل ایشان بود، جواب میدادند. خیلیها جواب ندادند و حاضر نبودند جواب بدهند.
من یادم هست در سال ۷۷ که خدمت آیتالله یثربی بزرگ رسیدم، من را از اتاق بیرون کردند و با من مصاحبه نکردند. هم آن بیرون کردن از اتاق و هم آن گفتگو کردنها و قبول مصاحبه خودش شیرین است. اخیراً هم با آقای ساداتینژاد که ما هر موقع تماس میگیریم، موفق به مصاحبه نمیشویم.
اگرچه ایشان نشست خبری به تعداد زیادی داشته ولی اهل مصاحبه بودن مهم است. روزنامهنگار یک دغدغهها و دیدگاهی دارد، مثل همه شهروندان. وقتیکه درخواست مصاحبه میکند، میخواهد از آن دغدغه صحبت کند. میخواهد مسئول جلوی او بنشیند و نظرش را بگوید، حرفش را بزند و قضاوت کند. این شیرینی زمانی حاصل میشود که آن مسئول حاضر باشد حرف بزند، حاضر باشد خودش را به محک مردم بگذارد. متأسفانه الآن در جامعه آدم اینطوری نداریم .