به سوی دیده‌شدن

سید محمد مهدی الوانی: در سال ۱۹۹۷ بر اساس یک نظرسنجی در میان بزرگ‌سالان ، ارزش‌های غالب در جامعه عبارت بوده است از احساس مسئولیت‌های اجتماعی و نیکوکاری در این سال، در بین شانزده ارزشِ بررسی ‌شده ، شهرت در جای پانزدهم بود ، اما مطابق نظر سنجی مشابه در سال 2007 شهرت به جایگاه اول این لیست رسید و پس از آن وجهۀ عمومی، محبوبیت و موفقیت مالی در ادامه محبوب ترین و یا مطلوب ترین ارزش های جامعه از دیدگاه مخاطبان بوده است ، احساس مسئولیت‌های اجتماعی در این سال به جایگاه یازدهم سقوط کرد و نیکوکاری پس‌ از آن به جایگاه دوازدهم رسید.

نظر سنجی فوق که برگرفته از مجله ی سایبرسایکالوجی نشان می دهد در زمان حدود یک دهه چه تغییرات بالایی در اولویت ها و ارزش های جامعه ایجاد شده است ، مطابق این اطلاعات چیزی را که می توان مورد توجه قرار داد این است که شهرت یا درخواست احساس شهرت در بین تمام مردم جهان بیش از هر ارزشی رشد داشته است و هر روز رو به فزونی نهاده و در این راستا در حال رشد است .

مسلماً این موضوع دلایل مختلفی دارد که به دلیل تخصصی بودن و عدم آگاهی کامل نگارنده از عنوان آن گذر می شود ولی آن چه را می توان پله ی اول شهرت خواند و درخواست اول اشخاص مشهور دانست «دیده شدن» است ، خواست افراد مشهور و یا ارزش شهرت ایجاب می کند که فرد دیده شود ، این دیده شدن می توان در بر گیرنده توانایی ها و یا حتی امتیازات کاذب شخص باشد .

برای رسیدن به هدف فرد با پرداخت هزینه و برای توسعه آن با پرداخت بهاهای بیشتر گام بر می دارد ، وقتی هدف شهرت و دیده شدن باشد همه چیز در همین مسیر و راستا معنا پیدا می‌کند ادامه تحصیل ، دریافت مدارک ارشد و دکترا ، توسعه آنی کسب و کار ، حضور در شبکه های اجتماعی و حتی جامعه مدنی در این راستا است .

هنگامی که همه افراد گوینده می شوند ، همه افراد نویسنده می شوند ، خیلی از افراد شاعر می شوند ، خیلی از افراد هنرمند . پس باید دانست که جمع زیادی از افراد برای دیده شدن در حال تلاش هستند نه برای توسعه دانش ، تقویت هم اندیشی ، بالا بردن سطح اطلاعات عمومی و یا تحقیق و واکاوی یک موضوع اجتماعی ، فرهنگی و یا حتی نمایش یک استعداد ، عده هم هستن که خودشان را در معرض انتخاب عمومی بگذارد برای دیده شدن ، حتی به قیمت عدم استقبال و یا رد شدن در یک انتخابات ، قبول این هزینه های مالی و اجتماعی برای کسب یک اعتبار ساختگی در راستای دیده شدن و مسیر شهرت است .

شخصی عضویت در یک مجلس، یک هیات اجرایی سازمان، یک اداره و یا عضویت در شورای شهر را برای این هدف و این وسیله می خواهد ، افرادی هستند که باقی‌ماندن در این سمت به هر قیمتی را تنها برای همین دیده شدن می خواهند ، همین شهرت که امروزه در اشکال مختلف در حال رشد است .

حال قبول این ادعا که تلاش برخی از افراد برای دیدن شدن است چه نگرشی و چه نتیجه ی در ما می تواند داشته باشد ، مسلماً اولین و بهترین آن پائین آمدن و منطقی شدن سطح توقع و انتظار ما می تواند باشد .

وقتی با ارائه کننده و استادی روبرو هستید که هدف خود را دیده شدن و شهرت قرار داده است ، آیا بایست انتظار آموزش و تعلیم داشت ، آیا بایست با چنین توقعی و انتظاری در این دوره و همایش شرکت کرد .

فردی که عضویت در یک گروه سیاسی و یا حضور خود در جمعی فرهنگی را با هدف دیده شدن پیگیری کرده است ، بایست از وی انتظار خدمت و هدایت داشت؟ و آیا بایست حرکات ایشان را در راستای تحقق اهداف آن سازمان و جبهه تلقی نمود ؟

حتی در پله های بالاتر، تظاهر به دین‌داری، قشری‌گری و ثبات در مدعا را نیز می تواند از این دید نگریست. اگر این موارد مورد قبول باشد و با چنین نگرشی به بخشی (وسیعی) از جامعه نگاه کنیم می توان تحلیل بهتری و یا برداشت مناسب تری از فعالیت های اجتماعی و یا حضور افراد و یا ارائه سخنران آنان داشت ، در مسائل شهری ما کاشان نیز خیلی وقت ها بهتر است به جای انتظار و درخواست ، با چنین پیش فرضی به پیشگاه اشخاص و یا با گفتارشان روبرو باشیم .

آن چه ویژگی اغلب یک اجتماع است احتمال بسیار قوی وجود دارد که در تک تک جامعه و اعضای آن به مقدار کم یا زیاد حضور و ثبوت داشته باشد اگر در جامعه جهانی اینک علاقمندی به شهرت اولین ملاک است در ایران و در جامعه کنونی ما نیز این اولویت قابل پالایش و رصد است . این که پیامدهای این اولویت چیست نیز به سان همان دلایل تغییر اولویت نیاز به تخصص نگارنده و هم حوصله ی مخاطب دارد که در این ایام هر دو در مضیقه است ولی آنچه به عنوان پیشنهاد پایانی می تواند مناسب و قابل گفتار باشد، قبول این واقعیت و ویژگی و از آن مهمتر توجه به آن در مناسبات رفتاری روزمره و اقدامات مدیران و صاحبان کرسی است .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.