رنگ و لعاب بالا، کیفیت پایین و فلجشدن کسبوکار سنتی
داوود معمار کاشانی ــ از زیرشاخههای فلجشدن کسب و کار مغازهدارهای سنتی و به تبع آن دامنزدن بیشتر به اقتصاد مریض یک جامعه، رشد تصاعدی و سرطانوار مارکتها و فروشگاههای زنجیرهایست که نظام سرمایهداری را بیش از پیش نهادینه میکند و کاسبهای زیادی را به کارگرهای خود تبدیل کرده و به تبع آن شکاف طبقاتی مدام بزرگتر و عمیقتر میشود.
با ادامه حیات این فروشگاههای ظاهرا شیک و در سایه چیدمان خوشرنگ و لعاب آنها، کیفیت اجناس تحت تاثیر لابی با تولیدکنندگان درجه سه و چهار بهشدت کاهش یافته تا جایی که برای خرید یک جنس معمولی مثل رب گوجه فرنگی بعید است که شما یک برند معتبر و با کیفیت را در قفسههای شلوغ این فروشگاهها به راحتی پیدا کنید.
یا حتی یک پفک ساده، چیپس، کنسرو، روغن و… .
فضای ذهنی و تبلیغاتیای که فروشگاه ایجاد میکند، چنان ذهن شما را تسخیر کرده که اصلا توجهی به ریزشدن روی قیمت و البته کیفیت نخواهید داشت.
البته که تنبلی شهروندان ماشینی و ظاهربین نقش بسیار مهمی در رشد چنین مجموعههایی دارد. زیرا در مواقع استراحت میتوانند با گرفتن یک شماره تلفن اجناس خود را در طبقه چندم آپارتمانشان تحویل بگیرند یا در بهترین حالت تمام اجناس خود را اعم از لبنیات، گوشت، حبوبات، تنقلات، میوه، صیفیجات و حتی پوشاک را یکجا تهیه کنند.
یک نگاه ساده نشان میدهد که چه میزان سوپرمارکتها و میوهفروشیهای هر محله یکی پس از دیگری مغازههای خود را جمع میکنند و اشتغال آنها مختل میشود و یا به کار کردن در زیرمجموعه چنین مکانهایی تقلیل مییابد.
روز به روز سرمایهداران و سهامداران چنین مجموعههایی که عمدتا از اقشار مرفه جامعه هستند، فربهتر میشوند و مردم سختکوش و کاسبهای قدیمی ناامیدتر و خستهتر روزگار میگذرانند.
چرا؟
چون این قشر از جامعه بهخاطر پول نقدی که در اختیار دارد، یک سری اجناس را از تولیدکننده همپیمان خود با قیمت کمتر پیشخرید میکند(کیفیت در این قسمت احتمالا اولویت آخر خواهد بود) و با قیمت مشابه و یا حتی کمتر از بازار در فروشگاه خود احتکار کرده، بنابراین افراد زیادی که در شهر نقش عمدهفروش و یا پخشکننده دارند، مدام به حاشیه رانده میشوند و این مدل از اقتصاد هرچه پیش میرود بیشتر این شکاف را عمیق خواهد کرد.
وقتی رقابت سالم نباشد، یا افراد نتوانند در یک شرایط برابر رقابت کنند عاقبتِ یک مغازه کوچک به شهر و در ابعاد بزرگتر به کل کشور سرایت میکند و میشود آنچه که نباید بشود.