آیا شهرداری باید پول داشته باشد تا کار کند؟

عباسعلی خلیق:
بیان مغایر،،،
آیا شهرداری باید پول داشته باشد تا کار کند؟ یا کار کند تا پول در بیآورد؟ این بیان مغایر حکایت از نقطه جسارت شهرداران دارد، کمااینکه شاهد و ناظر بوده ایم که بیشتر این سبکباران ساحل دست روی دست می گذارند تا روز مبادا پولدار شوند. رخدادی که با این اوضاع و احوال مملکت کمتر اتفاق می افتد.
نفرات معدودی از شهرداران نیز پول را آن طرف ترس می بینند، از شب تاریک و بیم موج و گرداب وحشت ندارند.
جواب این سوال هم در این نکته نهفته است.
بله، تحرک و جنب و جوش شهرداری، به عنوان مادر موسسات تولید سود و ثروت می کند.
مصداق آن؛ بزرگراهی است که کشیده می شود. مالکین اطراف آن را ترغیب می کند تا زمین های خود را تبدل به احسن کنند لذا به محض آن که گرد و خاک تسطیح مسیر بلند شد از ماهیت موضوع مطلع شده و برای سرمایه گذاری در امر ساخت، به شهرداری هجوم می آورند تا بر تزاید سود و سرمایه شان افزوده شود.
اینجاست که شهرداری از اعتبار خود و سرمایه مردم در امر عمران و آبادانی شهر بهره برده و در انتها، درآمد سرشاری را عاید می نماید.
البته دغدغه این را هم که شهرداری در کل مقروض و دارائی اش در گروه بدهکاران قرار نگیرد را باید داشت تا کار را برای گردانندگان آن سخت نکند و آنان را مجبور ننماید تا چوب حراج به املاک و اموال شهرداری بزنند.
مع الاسف، هر گاه شهردار تنبل بود کسب و کار شهر از رونق می افتد، چرخه اقتصاد شهر راکد می شود. خرید و فروش کند می گردد. نقدینگی سرگردان می شود و به بیان مغایر، یا به زبان اجنبی پارادوکس، هجمه و فشار طلبکاران شهرداری، برای آنان ریاضتی بی مزد و پاداش نخواهد بود.
البته در شهری که نبض صنایع دنیا در آن می‌تپد، قطب صنعت گردشگری کشور محسوب می شود، فرماندار آن مجرب و پیگیر تحقق این اهداف است و شورای شهر آن نیز از طیف متجانس و از همان گروهی که پیروزی خود را در باخت دیگران نمی دانند هستند قطعا در مابقی دوران مسئولیت خود نخواهند گذاشت تا شهردار فعال مایشاء باشد.
همگی و نیز مشاغل شهر که از صبح علی الطلوع درب محل کار خود را با یاد و نام خدا می گشایند، دیگر به امید ابر و باد و مه و خورشید و فلک نخواهند بود، بلکه در انتخاب و عملکرد شهردار حق مداخله خواهند داشت تا به پشتوانه جرات و جسارت شهردار، اقتصاد شهر را شکوفا کنند. بنابراین در این صورت از یک سو دیگر به دنبال آن نخواهند بود که نانی به کف آرند و به غفلت بخورند!
از سوی دیگر می طلبد تا آموزش پذیر باشند، یاد بگیریند که برای مدیران قوی خود استاندارد اشتباه قائل شوند. در این صورت انتظار می رود که یک نفر حسابدار در ازای ده ثبت سند حسابداری، یک اشتباه داشته باشد و اگر این اشتباه را پذیرش نکرد آن‌جاست که مغلطه می کند و باید مورد مواخذه قرار بگیرد، نه این که سی سال عملکرد مدیری را که منشاء خیر بوده را به اندک اشتباه به نحوی او را بکوبیم که مورد سرزنش خطاکاران قرار بگیرد و یا محل پرسش از عملکرد مسئولین را به بجای استفاده از مفاهیم تخصصی به محیط همهمه و هیاهو تبدیل کنیم،
از علی آموز اخلاص عمل،
یا علی،،،

 

 

مشکات آنلاین را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید.

 اینستاگرام / تلگرام  / ایتا / بله

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.